دلایل زیادی برای بی انگیزگی وجود دارد اما روانشناسی تحلیلی، ریشۀ تمام مسائل ما در دوران کودکی میبیند.برای پرداختن به ریشۀ بی انگیزگی با هم این پادکست را بشنویم .
دلایل زیادی برای بی انگیزگی وجود دارد اما روانشناسی تحلیلی، ریشۀ تمام مسائل ما در دوران کودکی میبیند.برای پرداختن به ریشۀ بی انگیزگی با هم این پادکست را بشنویم .
کار باید بدون چالش باشد... کسی به آدم گیر ندهد... نقد و بحثی نباشد... راحت راحت راحت شما تا به حال به کسی که تصورات اینگونه داشته باشد، برخورد کرده اید؟
آیا در کسانی متوجه این طلسم شدن، شده اید؟ آیا ناخواسته دیالوگ هایی با شما شده که حس کنید، هسته مرکزی این طلسم شدگی در شما کاشته شده ؟ آیا به عنوان پدر و مادر دیالوگ هایی دارید که این خطر و تهدید را به زندگی فرزندتان دعوت کرده اید؟
یک روش موثر برای خراب کردن رابطه با دیگران نام این روش را خیرخواهی، ملاحظه برای بهم نخوردن حرمت ها و .... میگذاریم ولی در عمل ناخودآگاه رفتاری ریاکارانه است... نمی گویم پرده دری کنیم و با توهین و جسارت به دیگران باید دست به کار شد. و قطعا روش های مسالمت آمیز و هوشمندانه وجود دارد و می توان آن ها را آموخت. شما تا چه حد اولاً با خود و سپس با دیگران صادق هستید؟ آیا تا به حال در دام این رفتار به طور ناخودآگاه افتاده اید؟
به طور طبیعی و غریزی ، واکنش انسان نسبت به اجبار و زور ، مقاومت کردن در برابر آن است ! وقتی برای برآورده کردن نیازهای کودک از اجبار و زور استفاده می کنیم ، خودمان عاملِ لجبازی کردن او می شویم و به جای اینکه عزت نفس لازم برای تصمیم گیری در مورد کارهای مربوط به خودش را به او بدهیم ، فهم او را از خودش ، در ارتباطات ، مخدوش می کنیم .
آیا برای شما اتفاق افتاده که حرفی یا رفتاری از کسی ببینید یا بشنوید و ناگهان بفهمید ، او مدت ها برای شما یا دیگران نقش بازی می کرده ؟! .
هر چه مسأله زندگیمان را کتمان و انکار کنیم ، هر روز بار آن را بر دوش خود سنگین و سنگین تر می کنیم . با صداقت بی رحمانه با خود و شفاف کردن مسأله ، به خودمان کمک می کنیم تا اولین گره از آن مشکل باز شود .مشکلی که تا به حال ، خطر وجودش را انکار کرده ایم ...
تا حالا دقت کرده اید که خیلی از اوقات از آرزو کردن ترسیده ایم؟ ما خودمان را لایق چه چیزهایی نمیدانیم؟ در این پادکست به ریشۀ اصلی این مسأله پرداخته ایم.
به نظر شما همیشه طرف مقابل عوضی است، یا شاید ما هم ، باید عوض شویم ؟!
هر چقدر قدم گذاشتن در منطقه مه آلود ابهام را، با تکیه کردن و چسبیدن ! به دیگران ، به تأخیر بیندازیم، منطقه ابهام را وسیع تر ، طولانی تر و صعب العبور تر می کنیم ! وقتی با خواست خود ، ابهام را نمی پذیریم، جایی به اجبار زندگی ، به سمت آن کشیده می شویم ! و شاید در آن روز ، دیگر نه تکیه گاهی داشته باشیم و نه شور و انرژی جوانیمان را ...
اتفاق عجیبی است. گذشتۀ ما قدرتی دارد که می تواند بر کل زندگی ما سایه افکند! اتفاق وحشتناکی است وقتی این سلطه، تا جایی پیش می رود که در مخلص کلام زندگی ما دوست نداشتنی و بعضاً نفرت انگیز می شود. نقشه راه درست زندگی بعد از سی سالگی، الکی به دست ما می دهد که با آن آنچه که از گذشته در روان ما ته نشین شده، الک می شود و خود حقیقی ما امکان نمایان شدن پیدا می کند
در نیمه دوم عمر، یه جایی به خودمان می آییم و می بینیم ، این چیزی که هستیم ، خودمان نیست ! من آن چیزی نیستم که در کودکی و نوجوانی دوست داشتم باشم ! من برای تایید شدن بین خانواده و اجتماع ، یک عمر ،آرزوهای خودم را ندیده گرفتم و زندگیم رو با خواسته ها و قانون های آنها تطبیق دادم . و حالا ، روحم از زیر خروارها سرکوب و کنترل و فراموشی ، سر بر آورده و با پیام هایی از جنس خشم ، افسردگی ، بیماری ، بی انگیزگی ... به من هشدار میدهد که ((به خواسته های من توجه کن))
ما با رکود و کسالت ، احساس آرامش داریم ! چون به آن عادت کردیم . تمام قدرتی که هر کدام از ما برای تغییر دادن اوضاع و زندگیمان نیاز داریم ، در درون ماست . و ما فقط وقتی به این قدرت دسترسی پیدا می کنیم که ، آرزوی تغییر زندگیمان ، شدیدتر از آرزوی باقی ماندن در همین وضعیت اسف بار باشه اگه فکر می کنید که اشتیاق تغییر کردن در شما فوق العاده قوی تر است ، کمی مکث کنید ! حتماً این پادکست را گوش کنید.
یکی از مشکلات ما آدمها این است که سعی داریم همیشه خوب باشیم و تلاش میکنیم که مردم روی خوب ما را همیشه ببینند در حالی که اگر کامل باشیم و تمامیت خودمان را بپذیریم و آنرا زندگی کنیم، توقعات و توهمات بیجا را از روی خودمان برمیداریم و در نتیجه زندگی بهتری خواهیم داشت .
اگر تغییر کردن را پشت گوش بیندازیم و بخواهیم همیشه در شرایطی که فکر می کنیم امن و قابل اعتماد است بمانیم ، ناگهان زمستان زندگی ، بهار امن ما را به یغما می برد و قانونِ نو شدن ِ آفرینش ما را (( مجبور )) به تغییر می کند .