نوع رابطۀ دختر و پدر و بالعکس مادر و پسر تعیین کنندۀ کیفیت روابط عاطفی فرزندان در آینده خواهد بود . اگر دقیقا ندانید که این تأثیرگذاری چیست؟ محکوم به زدن آسیب به خود و رابطه اتان هم با والدین و هم با طرف رابطهتان خواهید شد
نوع رابطۀ دختر و پدر و بالعکس مادر و پسر تعیین کنندۀ کیفیت روابط عاطفی فرزندان در آینده خواهد بود . اگر دقیقا ندانید که این تأثیرگذاری چیست؟ محکوم به زدن آسیب به خود و رابطه اتان هم با والدین و هم با طرف رابطهتان خواهید شد
زمین بازی بچه ها را والدین تعیین می کنند، آنان عقده ها، کمبودها و حسرت های خود را ناخودآگاه بر سر بچه ها آوار می کنند. و خوشا به حال بچه هایی که والدینشان خودشناسی دستور کارشان بوده و از گیر و گرفتاری های روان خود مطلعند و بر روی آن کار می کنند.
یک وقتهایی باید بار زندگی بچه را به دوش خودش بیندازیم، حتی شاید آن موقع که او فکر میکند خیلی به ما نیاز دارد.
مسئلهی پدر و هویت مردانه مسئلهای است که در دنیای امروز با آن رودررو هستیم. اعتماد به نفس ، هدفمندی در زندگی ، توانایی روبرو شدن با مشکلات و بحران ها ، ایستادن و درنرفتن هنگام حمله ور شدن مسائل همه و همه از پدر آموخته می شود. و پدر غایب مساله آفرین است .
شما فکر می کنید این تلاش برای خوشحال کردن چه سرانجامی خواهد داشت؟
آیا در کسانی متوجه این طلسم شدن، شده اید؟ آیا ناخواسته دیالوگ هایی با شما شده که حس کنید، هسته مرکزی این طلسم شدگی در شما کاشته شده ؟ آیا به عنوان پدر و مادر دیالوگ هایی دارید که این خطر و تهدید را به زندگی فرزندتان دعوت کرده اید؟
به طور طبیعی و غریزی ، واکنش انسان نسبت به اجبار و زور ، مقاومت کردن در برابر آن است ! وقتی برای برآورده کردن نیازهای کودک از اجبار و زور استفاده می کنیم ، خودمان عاملِ لجبازی کردن او می شویم و به جای اینکه عزت نفس لازم برای تصمیم گیری در مورد کارهای مربوط به خودش را به او بدهیم ، فهم او را از خودش ، در ارتباطات ، مخدوش می کنیم .
چه میشود که والدین، ناخواسته فرزندانی تربیت میکنند که حتی توانایی انجام ساده ترین کارهایشان را ندارند و در تصمصم گیری ها این همه ناتوان هستند.
پرخاشگری، معمولا الگویی از رفتارها و اعمال است که در ایجاد ارتباط مؤثر بین کودک و والدین لطمه میزند. والدین پرخاشگر، مسائل را در کوتاهمدت ممکن است حل کنند؛ اما بر چگونگی رشد و تطبیق با مشکلات در بزرگسالی کودکان، اثر مخربی میگذارد.
پروفسور یونگ در مورد کودکانی که به او مراجعه می کردند، معتقد بود که منشا مسایل آنان به والدین آنها باز می گردد. زمین بازی بچه ها را والدین تعیین می کنند، آنان عقده ها، کمبودها و حسرت های خود را ناخودآگاه بر سر بچه ها آوار می کنند. و خوشا به حال بچه هایی که والدینشان خودشناسی دستور کارشان بوده و از گیر و گرفتاری های روان خود مطلعند و بر روی آن کار می کنند.
تربیت واژه ای است که در روانشناسی یونگی، با تردید به آن نگاه شده است. شاید این واژه در سال های متمادی باعث شده، کسانی با این پیش فرض که بزرگتر هستند پس بیشتر متوجه مسائل می شوند، دست به کار شده و مشغول تربیت شده اند... غافل از آن که همه آنچه نیاز درونی کودک هست، در او وجود دارد. اگر کمتر سخن بگوییم و بیشتر مشاهده کنیم، خود او به ما خط و ربط چگونگی تعامل با خودش را به ما می گوید.
دختر بابا وقتی به نیمه دوم عمر خود می رسد، به مرور در می یابد زندگی و استانداردهای پدر که به نظر در نیمه اول عمر به شدت کمک کننده بود، اکنون مخدوش کننده زندگی و روابطش شده است. دختر بابا باید از هویتی که پدر برای او ساخته عبور کند و اقتدار روانی و جایگاه خود را در زندگی بیابد.
مسالهی مرگ در شرایط عادی هم مسالهای است که باید بسیار با دقت و به درستی با کودکان مطرح کرد. حال در این شرایط که تمامی رسانهها به کرونا و مرگ میپردازند چطور میتوان فرزندمان را از اضطراب دور نگه داریم؟ این همان مسالهای است که در این اپیزود توسط خانم فاطمه جهانیان از مشاورین بنیاد فرهنگ زندگی و دکتر مصطفی تبریزی روانشناس کودک، بررسی میشود.