بدی های خوب بودن، خوبی های بد بودن موجود نیست
بدی های خوب بودن، خوبی های بد بودن نویسنده : جیمز هالیس           ترجمه : مرضیه مروتی
پیام

برای افزودن به لیست علاقه مندی ها ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید.

بدی های خوب بودن، خوبی های بد بودن
بدی های خوب بودن، خوبی های بد بودن
بدی های خوب بودن، خوبی های بد بودن
بدی های خوب بودن، خوبی های بد بودن
نظر کاربران 5 از 5
موجود نیست
مقدمه کتاب بدی های خوب بودن، خوبی های بد بودن

آن «من» که من می­شناسم آن‌قدرها نمی­داند تا بداند که آن‌قدرها نمی­داند. او خود را بلوری تابناک می­داند درحالی­که بیشتر خاکستری است، بیشتر پر از ابهام، اشکال مورب، و گاهی نیز شیشه­‌ای کدر و سخت است. کسی که من فکر می­کنم هستم صرفاً حرف ایگوست، پوستۀ بیسکوئیتی بسیار خشک و ترد بر روی دریای عظیم درون. زبان ما به ما خیانت می­کند. وقتی می­گویم «من»، کدام من دارد سخن می­گوید. کدام بخش از کل برای لحظه­ای غالب می‌شود؟ وقتی می­گویم «خودم»، کدام خود سخن می­گوید؟ در تمام لحظه‌­­ها و در هر لحظه چگونه می‌­توانم بگویم «من» خودم را می­شناسم؟

چرا آدم­های خوب کارهای بد می­کنند؟ چرا تاریخچۀ فردی ما، تاریخ اجتماعی ما تا این اندازه خون‌­آلود، تا این اندازه تکراری، تا این اندازه آسیب­‌رسان به خود و دیگران و تا این اندازه سنگ‌انداز است؟ این کتاب برمبنای یک فرضیۀ مرکزی عمل می­کند که تقریباً برای عموم ناشناخته اما برای روان‌شناسی عمقی امری بدیهی است: روان انسان برخلاف آنچه ایگو می­خواهد باور کند، یک چیز مجرد، واحد یا یکپارچه نیست. بلکه متنوع، چندگانه، و تکه‌تکه است، همیشه تکه‌تکه است.

این توهم ایگوست و البته گاهی این توهم ضروری است که فکر کنیم این تودۀ (روان) متشکل از خرده‌خویشتن‌های مختلف تحت‌کنترل ماست و در قلمرو خودآگاهی محصور یا اصولاً قابل‌شناخت است. این خرده‌خویشتن‌ها، این حضورهای تاریک­تر، سیستم­هایی از انرژی برخال هستند ( برخال ساختاری است که هر جزء از آن با کل آن همانند است) و بنابراین قابلیت رفتار مستقل برای مقصود خودآگاه ما را دارند. در واقع، آنها تقریباً در تمام لحظات کاملاً فعال هستند و قدرت متوقف کردن خودآگاهی، غصب آزادی، و اجرای برنامه‌­های خودشان را دارند چه ما از این موضوع آگاه باشیم چه نباشیم. اگر با نگاهی طنز به این مفهوم بنگریم، باید بگوییم که برخی قسمت­های وجود ما هرگز به قسمت­های دیگر معرفی نشده‌­اند، و اگر می­‌شدند شاید رابطۀ چندان خوبی بین‌شان برقرار نمی­شد .


معرفی کتاب بدی های خوب بودن، خوبی های بد بودن

خوبی های آدم ها.... کم نیستند.آدم های خوبی که در اطراف خود می شناسیم که ناغتفل دست به کاری زده اندکه تعجب همگان را برانگیخته اند. حسابدار معتمدی که یواشکی پول سرقت کرده،با عاشق پیشه ای که گند خیانتش بالا زده، یا رسوایی مالی کسی که سالها تلاش می کرده که متعهد و با اخلاق باشد! کمی محتاط باشید دکتر جیزهالیس مطمدن است که چیزی به نام سایه در روان شما است که به زودی خواهد توانست از این سبک مسائل برای شما به وجود بیاورد...

مشخصات فیزیکی
وزن کتاب
354 گرم
قطع کتاب
رقعی
تعداد صفحات
316 صفحه
شابک
978-600-6268-93-4
مشخصات فنی
نویسنده
جیمز هالیس
مترجم
مرضیه مروتی
نوبت چاپ
1

نظرات کاربران 57 نظر ارائه شده است
شهریور ارسال در تاریخ ۰۹ اسفند ماه ۱۴۰۱
ارسال پاسخ به شهریور

سلام
کتاب کی تجدید چاپ می شود

حسن ارسال در تاریخ ۰۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱
ارسال پاسخ به حسن

سلام تشکر از تیم بنیاد این کتاب چه زمانی مجدد چاپ میشه؟ممنون میشم پاسخ بدید

مریم مردآزاد ارسال در تاریخ ۰۲ خرداد ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به مریم مردآزاد

در صفحه 82 و 83 کتاب بدی های خوب بودن و خوبی های بد بودن چنین آمده است :



رزونانسش را زمانی حس کردم که در حین خواندن این مطالب بسیار خجالت کشیدم ؛ چرا که نویسنده به نقاطی از ضعف های درونی من اشاره میکرد که سالها تلاش کرده بودم تا آنها را از دید همگان پنهان کنم.
خطر پذیری را با جمله احتیاط شرط عقل است ، ماجراجویی را با جمله من وقت این کارهای کپدکانه را ندارم و بزرگ شدن را با بیان جملاتی فلسفی و تحلیلی به قصد انکار و یا توجیه موضوع، رد کردمو به آن ها هیچگاه به قدر کافی بها ندادم .

مصطفی ارسال در تاریخ ۱۱ خرداد ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به مصطفی

سلام .این کتاب رو از کجا بگیرم خیلی لازمش دارم 09905637430

مریم مردآزاد ارسال در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به مریم مردآزاد

در صفحه 66 کتاب بدی های خوب بودن خوبی های بد بودن سرفصلی با عنوان "همگرایی مذهب و روان شناسی"به چشم میخورد. در بخشی از این صفحه آمده است: "چیزی که یونگ Auseinandersetzung یا حذف چیزی علیه دیگری و یک غربالگری می نامد که باید یک عمر ادامه یابد."

که رزونانس این مطلب جایی بود که ساعاتی قبل از مطالعه این کتاب با یکی از دوستان صمیمی خود که حالا مادر دو فرزند حدود سه سال است، درباره نحوه عملکرد افراد بالای 50 سال صحبت میکردیم که چطور با دیدن شرایط این عالم، مشاهده و تجربه نسبی شان در زندگی، باز هم علاقه ای به "غربالگری" ندارند و یا به شکل موثر به آن نمی پردازند؟
حقیقتا ایجاد تعادل در زندگی فی ذاته کار سختی ست که در عین حال ضرورت آن به جد احساس می شود لکن به شرط این که گاه در سطح هشیاری به این نتیجه برسیم ؛ لذا باید توان تحلیل درست عقده ها، سایه ها و ناخودآگاه خویش و همینطور قابلیت فهم و ادراک مسائل را داشته باشیم.
به نظر من دستیابی به این مهم با امید، تلاش ، تعهد و تمرکز محقق می شود .

ادمین سایت بنیاد فرهنگ زندگی

با سلام و درود
ممنون از نظر و بازخورد مناسب شما

مریم ارسال در تاریخ ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به مریم

آنچه من‌ مایل نیستم در خودم با آن روبه رو شوم ،آنچه مایل نیستم مسئولیتش را بپذیرم ،سایه من است ،نه تو .
تنها راه بزرگ شدن تا رابطه به شکل تجربه ای واقع گرایانه متحول شود که ارزش سرمایه گذاری داشته باشد،این است که به مرورِ زمان،فرافکنی ها و انتقال ها را باز پس گیریم،به عنوان محتوای سایه مالک آنها شویم ،و مسئولیت بهبود عاطفی و رشد روحی خود را بپذیریم،.
در این سالها عقده و فرافکنی چه بهای سنگینی برای من داشتند؟،تاوان سنگینی دادم ،عمر و جوانی ام را .......

ادمین سایت بنیاد فرهنگ زندگی

با سلام و درود
ممنون از نظر و بازخورد مناسب شما

الناز ارسال در تاریخ ۰۸ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به الناز

با عرض سلام و خسته نباشید
من این کتاب رو به پایان رسوندم و در حال انجام تمریناتش هستم کتاب بی نظیریه و من در تمام مسیر با سطر سطر این کتاب همذات پنداری کردم و متوجه شدم دیگه بهتره از قصه شاه پریان بیدار بشم و اون هدفی که مدتهاست به تاخیر افتاده رو انجام بدم ، انکار رو کنار بزارم و اگر عشق واقعی به خودم دارم بلند بشم و اقدام کنم

مصطفی ارسال در تاریخ ۱۱ خرداد ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به مصطفی

درود این کتاب رو از کجا تهیه کنم هیچ جا نداشتن .میشه ادرس کتابفروشی که خریدید بدید یا شماره تماس

سارا ارسال در تاریخ ۰۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به سارا

کتابی عالی و دوست داشتنی. به شدت توصیه میکنم

ادمین سایت بنیاد فرهنگ زندگی

با سلام
ممنون از قدردانی و حسن توجه شما ....!

S.rezaee ارسال در تاریخ ۰۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به S.rezaee

سلام ..منم هم نتونستم با مطالب کتاب ارتباط بگیرم فهمش برام سخته و نیاز هست با مثال های بیشتر تفهیم شود

مرضیه مروتی ارسال در تاریخ ۰۸ خرداد ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به مرضیه مروتی

هر جا به مشکل برخورید، اینجا بپرسید.

ادمین سایت بنیاد فرهنگ زندگی

سپاس از حسن توجه شما
خانم مروتی گرامی

مصطفی ارسال در تاریخ ۱۱ خرداد ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به مصطفی

کتاب رو از کجا تهیه کنم ؟

مریم مردآزاد ارسال در تاریخ ۰۳ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به مریم مردآزاد

در صفحه 35 کتاب بدی های خوب بودن و خوبی های بد بودن آمده ست : «در میان ما چه کسی آنقدر قدرتمند است که پیوسته به نقص ها ،دستورهای مخفی و انگیزه های پنهانی اعتراف کند؟ زنی با دیدن افتادن همسایه اش در گودالی آب به صورت خودآگاه و حتی اجباری خندید، از دستورات دیکته شده نفسانی اش اطاعت کرد و با وجود این ، وقتی «حسادت پنهانش» برخاست و او را محاصره کرد ، به اندوه رقیبش قاه قاه خندید. شادی او از درماندگی دیگری ، احساسی بود که در زندگی خودآگاهش کاملا با آن بیگانه بود. با وجود این در یک لحظه بیرون پرید. و در چنین لحظات بازتابی ، چه چیزی از هر یک از ما ممکن است بیرون بپرد؟»
رزونانس این مطلب مرا یاد دو سال پیش انداخت، زمانی که معنای حسادت را حتی در نزدیکترین اعضای خانواده ام درک نمیکردم ، چه برسد به پتانسیل این حس در خودم. من تا آن زمان با مشاهده حسادت در دیگران هر اسمی روی آن می گذاشتم به جز حسادت، تا اینکه به واسطه توضیحات علمی یک متخصص و بررسی ها متوجه شدم که اسم این حس ، «حسادت» است. چند هفته پیش این حس جوری در من شکل گرفت که باورم نمیشد چنین تجربه ای انقدر مرا تحت تأثیر قرار دهد و در عین حال هشیاری و آگاهی مرا به چالش بکشد . چرا که هیچ وقت به چنین شناختی درباره خودم دسترسی نداشتم، دلیل بنیادی آن بر میگردد به دوران کودکی من که برخی از رفتارها و واکنش ها مثل خشم، حسادت و.. برای کودکان آن دوران اغلب توسط والدین شان و مخرب، منفی و آسیب زا تعریف می شد. امروز میدانم که این قبیل ویژگی ها در کوله پشتی سایه ذخیره شده اند و یکی از کارهای مثبت در این زمینه آن ست که با نور آگاهی به این حس ها فرصت بروز مقطعی بدهم ، آنها را در درونم مشاهده کنم تا در آینده همچون اژدهایی کل زندگی مرا تحت تأثیر قرار ندهند و نبلعند .

فرشته ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به فرشته

سلام.من فرشته هستم و از اینکه عضو کوچکی از بنیاد هستم خداوند رو شاکر و سپاسگزارم.کتاب بدی های خوب بودن و خوبی های بد بودن نقطه مقابل کتاب چگونه در هر شرایطی انتخاب درست داشته باشیم بود،هر چقدر ترجمه کتاب کلی کوزو روان بود،ترجمه کتاب بدی های خوب بودن خیلی نچسب بود.امید داشتم بتونم همونطوری که با اثر کلی کوزو ارتباط گرفتم با این اثر هم بگیرم.

فرم ارسال دیدگاه
ارسال دیدگاه
شنبه تا چهارشنبه از ساعت 13 تا 18 مشاوره برای انتخاب محصول
پاسخگویی به سوالات آموزشی 021-88738180