این ایده که عشق قرار است خوشبختی به بار آورد تقریبا چند وقتی است که در حال منسوخ شدن است .روابط زود شکل میگیرند و زود هم به خزان خود می رسند.این کتاب اکنون در دستان شما قرار گرفته تا زندگی شما را زیرورو کند.شما را به تعمقی وا میدارد که در یک ان به خودتان می آیید و متوجه می شوید که عمری را بدون عشق حقیقی ویا در حسرت رسیدن به آن گذرانده ایدو ناخودآگاه موجبات تخریب روابط و یا حداقل لذت نبردن از زندگیتان را فراهم کرده اید.این کتاب علاوه بر اینکه زمینه ساز ایجاد ارامش وعشق پایدار در زندگی زناشویی می شود.آگاهی مناسبی را در زمینه انتخاب همسردر اختیار افراد مجرد قرار می دهد تا انتخابی هوشمندانه داشته باشند.
هدف این کتاب بررسی چالشهای موجود در روابط عاطفی بین مردان و زنان در برههای است که به هزاره سوم نزدیک میشویم. در این سفر دشواریهای بسیاری پیش رو داریم ... مشکلاتی که به آنها اشاره خواهم کرد. وانمود نمیکنم که میتوانم فرمولی جادویی برای سعادت زندگی مشترک ارائه دهم. نه تنها چنین فرمولی در اختیار ندارم بلکه در حقیقت باور به وجود چنین فرمولی ندارم. من بهجای اینکه تدابیر و سازوکارهایی ابداع کنم که این مسیر را آسانتر کند، تلاش خواهم کرد تا قفل مفهومی را که ورای این مشکلات نهفته است بگشایم. با پرده برداشتن از برخی الگوها، درمعرض دید قرار دادن و شناخت آنها، امید آن میرود که بتواند ارتقا داده شود. کتاب حاضر در ابتدا به بحران ناشی از وضعیت نامطلوب زوجهای امروزی در ساختاری کمابیش مردسالارانه میپردازد. سپس برخی از نظریههایی که در سرتاسر کتاب بهکار خواهد رفت، همچون شکلگیری «من»، عقدههای والدین، عزت نفس و کهنالگوهای آنیموس و آنیما را شرح میدهد.
بر این باور بودم که اگر با دختر مناسبی آشنا شوم همه چیز روبه راه خواهد بود. امروز چهل و پنج سال دارم، تنها زندگی می کنم و فرزندی ندارم. شریکی برای زندگی دارم. اما هریک در آپارتمانهای مجزا زندگی می کنیم.
فکر میکردم عشق زندگی آسان تری را برایم رقم می زند. در عوض به من ثابت شد که عشق چیزی نیست جز موضوعی پیچیده و بی انتها.
در درونم عاشقی پرشور و مشتاق، سخاوتمند و حساس را میدیدم که نسبت به رابطه متعهد و مسوول است و از طرفی کسی را میدیدم که با تبری در دست، سعی در آسیب رساندن به زنان را دارد. در اعماق وجودم، با شخصی کینه توز، بزدل و دروغگو مواجه شدم.
فهمیدم عشق ورزی من راهی بود برای جبران پوچی ای که در درونم احساس می کردم. از طریق عشق ورزیدن، ویژگی های درونم را پنهان می کردم، چون نمی دانستم با آن ها چه کنم. می خواستم زنی را در زندگیم دوست داشته باشم تا مجبور نباشم در تنهایی با درونم زندگی را سپری کنم.
چرا با کسانی که بیش از همه به آنها عشق می ورزیم سر جنگ داریم؟
بحران امکانی خطرناک برای تغییر را نیز در بر دارد و فرصتی برای خلق نوع جدیدی از رابطه بین مردان و زنان را نیز میسر می سازد. ممکن است هردوجنس با این خطر مواجه باشند که یک عمر با جنگ و ستیز با هم زندگی کنند.
بی توجهی و قصور پدر باعث پدید آمدن زنی می شود که "خیلی زیاد عشق می ورزد" و مادری سرکوب شده می تواند مردی را پرورش دهد که "از عشق ورزیدن" می هراسد. "پسر خوب" در تلاش برای یافتن قابلیت عشق ورزیدن و "دختر خوب" در تلاش برای ابراز حسی از پیش قدم شدن، با آن مواجه می شود.
چطور کسی میتواند دیگری را دوست بدارد، در حالی که هیچ عواطفی نسبت به خود ندارد؟ رابطه عشقی نه تنها فرصتی عظیم برای خودشناسی به ما می دهد، بلکه می تواند پلی برای ارتباط با فردی دیگر و نیز جهان باشد.
ما به دنیا نیامده ایم که به غرایز جنسی خود بپردازیم یا ناامیدانه عشق بورزیم یا اینکه گوشه عزلت گزینیم و ترک دنیا کنیم.
بخشی از مقدمه کتاب که به شدت من را تکان داد.
کتابی بسیار عالی برای افردای که شهامت رو به رو شدن با واقعیت روابط رادارند.
این کتاب دید من رو به عمق و ریشه رفتارهای زن و مرد در رابطه بسیاربازتر کرد با اینکه مطالعاتم در زمینه رواشناسی بسیار گسترده هست ولی این کتاب حرفهای تازه ای داشت که دوست داشتم تک تک جملاتش رو باطلا بنویسم و قاب کنم . در یک کلام فوق العاده بود. تنها کتابیه که تاحالا دلم خواست دوباره بخونم.
با سلام و عرض ادب
سپاس از همراهی و نظر شما...!
من چند سال قبل این کتاب روتهیه کرده بودم و نصفه خونده بودم اما وقتی با بنیاد آشنا شدم و دیدم این کتاب رودارن، مجددا رفتم سراغش و خوندمش. بی نظیره این کتاب و بر خلاف اسمش که خیلی هوشمندانه انتخاب شده، متوجه شدم عشق این نیست که رهاش کنم خودش برگرده بلکه ما اگه بند ناف روانیمون با والدین رو ببریم تازه میفهمیم عشق چیه و منظور از عاشقی یعنی جدایی سعنی ما از اونها جدا بشیم. توصیه اکید دارم که بخونید و لذت ببرید :)
با سلام و عرض ادب
سپاس از همراهی و نظر شما...!
بهترین کتابی بود که خوندم تابو شکن قوی سنگین یکی از کتابهاییه که خوندنش به شدت توصیه میشه برای اهلش
با سلام و عرض ادب
سپاس از همراهی و حسن نظر شما...!
امیدواریم که خدمت گزار خوبی برای شما عزیزان همراه باشیم...!
جالب و سنگين بود، حس ميكنم نياز دارم بخونمش، بويژه بخشي كه از روان مردان صحبت كرده بود اما قسمتهايي كه در مورد روان خانم ها حرف زده بود برام قابل فهم تر بود،، عقده مادر بسيار جالب و كمي سنگين بود ،، حتما حتما بايد دوباره بخونمش
با سلام و احترام
ممنون از لطف و حسن توجه شما...!
سلام.من از این کتاب خیلی خوشم اومد.ممنون
با سلام و عرض ادب
سپاس از همراهی و نظر شما...!
بهترین کتابی که تو زندگیم خوندم بود کلی از اشتباهاتم تو رابطه با همسرم پی بردم و خیلی جاها تونستم بیشتر درکش کنم چون رابطش با مادرش رو تونستم تحلیل کنم و چون من یک پسر ۵ ساله دارم خیییلی خداروشاکرم که این کتاب رو خوندم تا به بهانه محبت بچم رو فلج و بیچاره نکنم .... بسیار عالی بود ولی از اون کتابا بود که چند بار باید خوند تا فهم کامل رخ بده????
با سلام و احترام
ممنون از لطف و حسن توجه شما...!
ممنون که این نظر رو گذاشتید من بخاطر اشاره ی شما به تاثیر روابط پدر و دختر بر عشق این کتاب رو خریدم و خوندم به نظرم این قسمتش عالی بود و برای من که مدتهاست برام مساله ساز شده میتونه کمک خوبی باشه زیبای خفته و رویابافی و عمل نکردن، قطع بودن دستان دختر، ترس از تایید نشدن از طرف مردان و از بین رفتن اندک اعتماد بنفسی که باقی مونده، عصبانی نشدن و واکنش نشون ندادن در برابر ظلم و نارضایتی نشون ندادن و همیشه آرام و مهربان و راضی و ساکت بودن... و راه حل عصبانی شدن و جدا کردن عشق از داستان تایید نشدن از جانب پدر و آگاه شدن برای خارج کردن داستان از نماد و الگوی روابط با مردان زندگی و آگاهی از عدم نیاز به تایید شدن از جانب مردان...
از همون فصل اول ك داره در مورد شكستهاي رابطه حرف ميزنه كم كم با نويستده همزاد پنداري كردم و ديدم چه جالب علت اينكه اين مشكل برا من ب وحود مياد چيه
خوندنش ي بار كمه فرصت كنم بارها ميخونمش