کودکان ارزشمندترین سرمایههای انسانی هر کشور بهشمار میروند و در ساختن جامعه
آینده نقش مؤثرتری دارند. اما شرط تحقق این اثربخشی، برخورداری آنان از توانمندی و
کارایی لازم در زندگی است. این توانمندیها، آموختنی است و شکلگیری آنها در سالهای
حساس کودکی و محیط خانواده آغاز میشود.
در فرآیند این آموختن، عوامل متعددی نقش دارند که والدین، بهویژه مادران از
آن جملهاند. فرآیند آموختن یا تربیت، راهی برای دستیابی به توانمندسازی کودکان و به
تبع آن، جامعه است.
این فرآیند نه تنها برای کودکان، که برای والدین هم
آموختنی است و در دوران پیچیده و دشوار کنونی، با توجه به نیازهای موجود، آموزشهای
اندک، پراکنده و ناآگاهانه برای انجام آن کافی نیست. به همین علت، الگوها و سبکهای
تربیتی متعددی با نام شیوههای فرزندپروری مطلوب از طرف روانشناسان و کارشناسان تعلیم
و تربیت در جهان ارائه شده و برخی از آنها در کشور ما نیز مطرح شده است. علاوه بر
این منابع علمی، کارگاهها و جلسات آموزشی متعددی از طرف مراکز علمی و فرهنگی برگزار
گردیده است. این اقدامات تا حدی تأثیرگذار بوده است. اما هنوز نتوانسته است والدین
را آگاهانه و قاطعانه در کاربرد روشهای مناسب برای تربیت فرزندانشان موفق سازد و
بهنظر میرسد در این زمینه، چالشهایی وجود دارد که نیازمند بررسی و چاره جویی است.
سبک های مادری، شما را از گیجی و ابهام در انتخاب روش صحیح برای تربیت فرزندتان خارج می کند. تئوری روانشناسی تحلیلی که در این کتاب از آن بهره برده شده ما را مقید می کند تا از نسخه دادن کلی برای تربیت به شدت پرهیز کنیم. بسیار شنیده ایم که همه ما متفاوت با هم خلق شده ایم ولی شاید کمتر کسی برای ما موشکافانه و دقیق تفاوت های ما را با دیگری تشریح کرده باشد. این کتاب به طور واضح و دقیق همراه با مثال های کاربردی نقاط اشتراک و تفاوت های تان را با فرزندتان به شما می گوید. این موضوع چند نتیجه مثبت و متفاوت را خلق می کند: —- منشا اختلافات خود را با فرزندتان به خوبی در می یابید —--راه حل های خاص برای بهبود روابط و تاثیرگذاری بیشتر بر روی فرزندتان را خواهید یافت. در نهایت شما دیگر اضطراب و ابهام های معمول مادران در خصوص نحوه درست عمل کردن در تربیت فرزندتان را نخواهید داشت و با اطمینان بیشتری برای تربیت فرزندتان قدم برمی دارید و طبیعتا نتایج شگفت انگیزی را نیز شاهد خواهید بود.
به توصیه جناب اقای کریم پور خریداری کردم و هنوز مطالعه نکردم . البته چون دوره MBTI رو گدروندم قبلا ، بیشتر مشتاقم ببینم چه حرفی برای گفتن داره
این کتاب بررسی دقیقی از تیپ های شخصیتی مادران میکنه و به شما کمک خوتهد کرد که در تعامل با فرزندتون آگاهی بیشتری داشته باشید.
آیا قبل از خواندن این کتاب، خواندن کتاب "انواع کودکان" لازم است؟
خیر این کتاب پیش نیازی ندارد
سلام. این کتاب را در دوره شحصیت شناسی که برای پسرم ثبت نام کرده بودم خریداری کردم. البته قبلا با مفهوم MBTI آشنایی داشتم. از بنیاد فرهنگ زندگی و آقای رضایی سپاسگزارم.
قطعا شناخت خود و تاثيرهاي روان من به عنوان يك مادر بر روي فرزندم ميتونه در خيلي از جاها براي تربيت مناسب كاربردي باشه و دقيقا همين شناخته كه بمن كمك ميكنه نقاط ضعف و قدرت رو در پرورش فرزندم ببينم و با ارامش بيشتري و اصولي تر طبق آنچه كه هستم،مادري كنم. كتاب انواع كودكان هم بايد جالب باشه دوست دارم تهيه كنم و بخونمش هر چه زودتر
سلام.کتاب بسیار خوبی هست منو با خودم و سبک تربیتی خودم آشنا کرد نمیدونم چرا کتابهایی که من خریدم دارای کد هدیه نبودن فقط یکی داشت
اين كتاب با كتاب انواع مادارن متفاوته؟
خیر ، کاملا یکی هستند /وحدتیان ادمین بنیاد فرهنگ زندگی
فرزند ندارم ولی برایم مهم است قبل از داشتن فرزندی یاد بگیرم درست فرزندم را بشناسم و مطابق شخصیتی که خدا به او داده رفتار کنم
به شما توصیه می کنیم کتاب انواع کودکان را هم در کنار این کتاب بخوانید
سلام و وقت بخیر
آیا این دو کتاب همپوشانی ندارند؟ یا مکمل یکدیگرند؟
ام بی تی آی هم مانند یکسری از روشهای شناخت فردی است که مبنا را بر دسته بندی افراد قرارداده است که در این مدل براساس نوع انرژی (برون گرا و درون گرا) ، نحوه بررسی اطلاعات (حسی- شهودی) ، نوع تصمیم گیری(تفکری-احساسی)و سبک زندگی (قضاوتی-ادراکی) دسته بندی می کند
حال دانستن اینکه من بعنوان یک مادر در مورد فرزندانم براساس تیپ شخصیتی خودم چگونه رفتار میکنم به من بسیار کمک میکتد که دلیل رفتارها و برخوردهای خودم با کودکم را در مواقع مختلف تشخیص بدهم
خوندن این کتاب را به مادران توصیه می کنم به این دلیل که ما بعنوان والد خواسته یا ناخواسته بر روی فرزندانمان تاثیر می گذاریم و اینکه ما بعنوان بزرگسال با شناخت ویژگیهای شخصیتی مان از جنبه های مختلف می توانیم با اشراف بر آنها، اگر در مواردی احساس می کنیم بر اساس نیاز فرزندانمان باید آگاهانه بعضی از این ویژگیها را تعدیل و یا اصلاحی در آنها ایجاد کنیم این کار را انجام دهیم تا بتوانیم اثربخشی بیشتری در تربیت سازگار با روحیه و شخصیت آنها داشته باشیم
بطور مثال اگر من فردی درون گرا هستم و کمتر نیاز به تعامل با دیگران را احساس می کنم با شناخت این حالت در خودم می توانم آن را تعدیل کنم و بخاطر تقویت روابط اجتماعی فرزندم ارتباط با اجتماع را به صورت هدف دار تر و گسترده تری در دستور کار خودم قرار دهم
و همچنین شناخت شخصیتمان از این منظر باعث می شود که اگر در مواقغی به گونه ای عمل کردیم که گاهی نادرست و یا گاهی سخت گیرانه به نظر می رسند اما وقتی متوجه می شویم که این رفتار از ویژگیهای شخصیتی مان نشأت گرفته، حال با آگاهی از این موضوع احساس بهتری خواهیم داشت و آن را یک مشکل تصور نمی کنیم، مثلا کسی که شیوه سبک زندگیش قضاوتی است نظم و برنامه ریزی در دستور کارش قرار دارد و اگر ناخواسته بر نظم و انجام به موقع کارها برای بچه هایش تأکید دارد و آنها را تحت فشار قرارمی دهد می تواند با کسب این آگاهیها و با توجه به شخصیت فرزندش این ویژگی را در خودش تعدیل کند و رفتار مناسب تری را پیش بگیرد