توانایی جدا بودن، این امکان را به ما می دهد که وقتی در یک رابطه هستیم، همانی باشیم که هستیم. این بدین معناست که قادر باشیم آشکارا با شخص دیگر مخالفت کنیم. می توانیم بدون ترس از اینکه طرف مقابل رابطه را به هم بزند، عصبانیت مان را ابراز کنیم. این بدین معن...

چه می‌شود که من و شمای نوعی سراغ مولانا می‌رویم و او در خلوتِ دل و جان ما قرار می‌گیرد و شاید در این میان افراد دیگری در لیست اولویت‌های ما قرار نمی‌گیرند. این ارتباط چگونه شکل می‌گیرد و تا کجا پیش می رود؟

ما بخش هایی از وجودمان را که دیگران دوست ندارند به ناخودآگاه فرستادیم و به عبارتی آن ها را سرکوب کردیم. غافل از اینکه این ها در روان ما جا خوش کردند و از بین نرفتند. سایه کوله بار درازی است که با خود حمل می کنیم.

عقده در نظریه یونگ معادل واژه گذشته است. همه ما در زندگی تاریخچه و گذشته ای داریم و از این رو بدون رودربایستی باید از این منظر همه ما عقده ای محسوب می شویم.حالا كه متوجه شديم همه ما از نظر يونگ عقده اي هستيم.

چرا عشق از بین رفتنی است؟ داشتن چه انتظاراتی از همسرمان اشتباه است ؟ چرا عاقبت عشق‌های رمانتیک و دوست‌ داشتن‌ های آتشین به نتیجه نمی رسند؟

در یک رابطه مرد سعی می کند با به کار بستن روش های گوناگون، به ترس درونی خود نسبت به زنان غلبه کند.برای مردانی که به قید و بند حساس هستند، توجهات دلسوزانه زن ممکن است به کنترلگری تعبیر شود و مرد را فراری دهد.

آن کسی که با او در رابطه ام، اصلاً شباهتی به آن کسی که اوایل می شناختم ندارد. او عوض شده یا من؟ اینکه می گویند زیر یک سقف همه چیز عوض می شود، چقدر درست است؟ چکار باید کرد که عمر روابط زود به پایان نرسد؟

کسانی که درد عظیم از دست دادن عشق را تجربه کردند و عدم اطمینان، تمنا و ترس مرتبط با از دست دادن عشق را تجربه کردند، ممکن است دوباره جرأت نکنند ایمان­شان به زندگی و توانایی­شان در عشق ورزیدن را همچنان حفظ کنند.