زنان و مردان عصر حاضر، در درون خود احساس خلأ غریبی دارند؛ آنها تصور میکنند به دلایل گوناگون ماهیت لطیف زنانه خود را ازدست دادهاند و حس نکردن این روح زنانه، در وجود آنها شکاف و خلأ بزرگی همچون یک زخم باز پدید آورده است. آنها از این حقیقت بیخبرند که هرجا چنین کمبود، شکاف یا زخم بازی هست، شفا و درمان این زخم را باید در خون خود زخم ــ درون و معنای خود این شکاف ــ جستجو کرد. کیمیاگران کهن عقیده دارند «هیچ دارویی جز از خون خود زخم نباید ساخته شود.» بنابراین خلأ انرژی و ماهیت زنانه را نمیتوان ازطریق پیوند با ماهیت مردانه در خارج از وجود خود درمان کرد، بلکه برعکس لازم است با پیوندی درونی، با تلفیق بخشهای زنانه و با بهخاطر آوردن یا بههم پیوستن دوباره روان مادر و دختر شفا داد.
بارها و بارها از زنان موفق در بازار کار اعلام نارضایتی زیاد شنیده ایم . آنها، این نارضایتی را به صورت احساس مفید نبودن، پوچی، عجز و حتی احساس خیانت بیان میکنند. وقتی آنها به دنبال کسب موفقیت و تایید و تحسین دیگران رفتند، انتظار چنین عاقبتی را نداشتند. جالب آن که وقتی چنین زنانی پس از دوره بازنشستگی به خانه برمیگردند کسی خوشحال و منتظر آنان نیست و اگر نیم نگاهی هم به زندگی بیرونیشان بیاندازند دیگر احساسی از تشویق مردان برای انجام کارهایشان به آنها دست نمیدهد. در یک کلام احساس میکنند زندگی را باختهاند. کتاب ژرفای زن بودن نقشهای به زن می دهد که احساس حرکت در مسیر تکامل و در عین حال احساس خرسندی و رضایت از روند مسیر را به او میدهد. در ژرفای زن بودن ، به ریشه یابی این موضوع پرداخته می شود که علت درگیریهای مادران و دختران که منشا توجه به ارزشهای مردانه و نادیده گرفتن ارزش های زنانه است کجاست؟ کسی که ژرفای زن بودن خود را دریابد عمیقا می تواند ارزش های زنانه خود را ابتدائا شناخته و سپس آن را زندگی کند. زیرا احساس رضایت در زندگی یک زن منوط به آن است. بنیاد فرهنگ زندگی کتاب ژرفای زن بودن را با مجوز رسمی نویسنده آن در ایران منتشر کرده است. کتاب تمرین ژرفای زن بودن در کنار این کتاب به شما کمک می کند تا عمیق تر مفاهیم این کتاب را دریابید. همچنین برای کسانی که می خواهند کتاب صوتی این مجموعه را بشنوند سی دی صوتی ژرفای زن بودن در دسترسشان قرار گرفته است.
سلام این کتاب بمن نشون داد همه افکارم من طبیعی بوده و من پرستم?
اين كتاب بطور كلي به بيان تفاوت مسير قهرماني زنان و مردان ميپردازه و علت عدم ارامش و ارزش دروني زن امروزي رو دوري از ماهيت زنانه ي روانش ميدونه كه به علت هاي مختلفي ايجاد شده كه اونها رو بيان ميكنه و مسير شفا رو هم در طول كتاب ترسيم ميكنه. براي من بخش دوم اون كه به بررسي عقده هاي پدر بر روان دختر پرداخته خيلي جذاب بود و تونستم تقريبا الگوي ارتباطم با پدر رو دربيارم. اينكه مذكر دروني سختگيري درون ما زنان زيست ميكنه و ما هميشه احساس كامل و كافي نبودن ميكنيم رو با تمام وجود حس ميكنم. بعد از خوندن اين كتاب به طور ملموسي من خودم رو( خود زنانه ام رو) دوست تر ميدارم! ازينكه زن هستم و خالقم قدرت پروريدن رو در من قرار داده احساس بالندگي ميكنم و فكر ميكنم اين كتاب قابليت تاثير روي دوست تر داشتن خود زنانه مخاطبش رو داره، دقيقا همون چيزي كه شايد مدتهاست اجتماع مردسالار وادارمون كرده بخاطر همين ويژگي هاي زنانه خودمون رو دوست نداشته باشيم و اون رو به سايه برده. و اين بعد زنانه همون چيزيه كه جهان امروز اتفاقا بيشتر از هميشه بهش احتياج داره.
ضمنا نوع كاغذ اين كتاب(پالتويي) جوري بود كه كاملا سبك بود و بنظرم خيلي خوش دست تر از كتابهاي ديگه بنياد بود براي من! بدون دست درد و محدوديت براي حملش تونستم تمومش كنم:) اي كاش كتاب هاي ديگه هم با اين كاغذ چاپ بشه!
اين كتاب بطور كلي به بيان تفاوت مسير قهرماني زنان و مردان ميپردازه و علت عدم ارامش و ارزش دروني زن امروزي رو دوري از ماهيت زنانه ي روانش ميدونه كه به علت هاي مختلفي ايجاد شده كه اونها رو بيان ميكنه و مسير شفا رو هم در طول كتاب ترسيم ميكنه. براي من بخش دوم اون كه به بررسي عقده هاي پدر بر روان دختر پرداخته خيلي جذاب بود و تونستم تقريبا الگوي ارتباطم با پدر رو دربيارم. اينكه مذكر دروني سختگيري درون ما زنان زيست ميكنه و ما هميشه احساس كامل و كافي نبودن ميكنيم رو با تمام وجود حس ميكنم. بعد از خوندن اين كتاب به طور ملموسي من خودم رو( خود زنانه ام رو) دوست تر ميدارم! ازينكه زن هستم و خالقم قدرت پروريدن رو در من قرار داده احساس بالندگي ميكنم و فكر ميكنم اين كتاب قابليت تاثير روي دوست تر داشتن خود زنانه مخاطبش رو داره، دقيقا همون چيزي كه شايد مدتهاست اجتماع مردسالار وادارمون كرده بخاطر همين ويژگي هاي زنانه خودمون رو دوست نداشته باشيم و اون رو به سايه برده. و اين بعد زنانه همون چيزيه كه جهان امروز اتفاقا بيشتر از هميشه بهش احتياج داره.
من به این نتیجه رسیدم که تعریف موفقیت ، خوشبختی و سبک یک زندگی درست برای افراد خیلی متفاوته. حتی برای یک آدم در شرایط سنی مختلف با داشتن تجارب جدید هم متفاوته.
دیگه دنبال این نیستم که به یک تعریف و معنا از خوشبختی و موفقیت برسم.
من میخوام خودم رو باور کنم و یک سبک درست زندگی مناسب با احوالات خودم داشته باشم.
کتاب ژرفای زن بودن برای ما دهه های پنجاه که والدینمان درگیر انقلاب و جنگ بودن بسیار راه گشاست. برای مثل منی که به جای همسان سازی با مادر دچار احساس بی ارزشی نسبت به جایگاه مادر در خانواده شده بودم و ارزش را روی کارهای مردانه گذاشتع بودم و در کارهای پرتحرک و مردانه دنبال ارزش و عزت نفس خودم بودم. این کتاب تلنگری بود برای بیدار کردن بخش های زنانه ام و ارزش گذاشتن روی بودن به جای انجام دادن.
با سلام
من میخوام کتاب ژرفای زن بودن رو بخرم. چه تفاوتی بین کتاب ژرفی زن بودن پالتویی و ژرفای زن بودن هست؟ ممنون میشم راهنمایی بفرمایین
طیبه نازنین هیچ فرق محتوایی ندارد صرفا قطع چاپ این دو کتاب باهم متفاوت است.
این کتاب اولین اثر بنیاد فرهنگ زندگی بود که خواندم البته آن زمان با بنیاد آشنایی نداشتم و صرفا دیدن این کتاب روی میز کتاب فروشی باعث شد، بخرم و بخوانمش.
چند سالی بود که عنوان کتاب¬های حوزه زنان در کتاب فروشی مدام بهم چشمک می زد؛ مثل گمشده ای که انگار به طور ناخودآگاه می دانستم آن قدر از من دور شده که امکان دسترسی مستقیم به آن را از دست داده ام و چون اهل مطالعه بودم در کتابفروشی¬ها دنبالش می¬گشتم؛ حتی برخی آثار داستانی را تنها به این دلیل که نویسنده آن¬ها زن بود و سن و سالی نزدیک به من داشت، می¬خواندم؛ با این حال این مطالعه ها پراکنده بود و آغاز و انجامی نداشت. اما کتاب ژرفای زن بودن درک تازه¬ای به من داد. این کتاب از زنانی صحبت می¬کند که به علت هم¬ذات پنداری با دنیای مردان از مادران خود دور می¬شوند و به این ترتیب از زنانگی وجود خود نیز فاصله می¬گیرند و من به عنوان دختری از نسل دوم و شاید نسل سوم چنین زنانی نسخه¬ ی ارتقا یافته¬ای از این روند را در زندگی ام تجربه می-کردم؛ همین باعث شد مطالب این کتاب آن قدر برایم درگیر کننده باشد که حتی در اتوبوس یا مطب دندان پزشکی نیز از خواندن این کتاب دست نکشم. مطالب کتاب ژرفای زن بودن انگار یکباره جهت شمال و جنوب دنیای ذهنی مرا واژگون ساخت؛ اگرچه خواندن این کتاب آگاهی اولیه ای بود و بعدها پس از آشنایی با بنیاد با خواندن آثاری چون کتاب دختر بابا، کلاس صوتی تقدیر زنان و انواع زنان آگاهی بیشتری در این زمینه برایم فراهم ساخت.
حاصل آشنایی با این آثار که برایم خالی از چالش¬های ذهنی و زیر و زبر شدن نبوده این است که دست¬ کم امروز با سرعت کمتری در جاده مخالف زن بودن می¬دوم و کمتر برای دویدن در مسیری که مال من نیست حرص می¬زنم و اگرچه این نقطه آغاز است؛ برای همین مقدار احساس کامیابی و شکرگزاری می¬کنم.
کتاب ژرفای زن بودن یکی از بهترین تجربیات درونی من از خواندن کتاب های خود شناسی بود. باور اینکه بسیاری از دغدغه های درونی من همانند سایر زنان جهان بوده برایم بسیار جالب بود. اینکه جهان به سمت آرکتایپ مادر بازگشت خواهد داشت بسیار برایم امیدوار کننده می باشد.
ولی سخت ترین قسمت خواندن کتاب برای من جایی بود که فهمیدم مبرای همپیمان شدن با جهان مرد سالارانه تا چه حد از خویشتن خود تهی گشتم و عواطف زنانه خودم را به بهانه موفقیت و دستاورد تا دیده گرفته ام.
ایجاد تعادل بین عواطف و احساسات زنانه وجودم و موفقیت و دستاورد در جهانی که همه چیز را وزن میکند و متر مینماید کار سختی است ولی تصمیم گرفتم از وجوه زنانه خودم حفاظت کنم و خیلی از آرزوها و خواسته هایم را به رسمیت بشمارم.
این کتاب به من یادآوری کرد تا بدونم کدوم ویژگیهای من درست هست و فهمیدم در چه آرکتایپهایی افراطی هستم
جزو اولین کتابهای من بود که از بنیاد خوندم و بسیار لذت بردم ، وقتی میببنی هر زمینه ای از وجودت تحت چه تربیتی شکل گرفته و نسبت به خودت بیشتر شناخت پیدا میکنی راه برات ساده تر خواهد بود