رابطه مرد با زن و نیز با زنانگیِ خودش در طول تاریخ بهوسیله، آداب ورسوم و قراردادهای اجتماعی تنظیم و برقرار شده است. اما اخیرآ مردان توانستهاند توانایی و تصمیمگیریهای شخصی خود را افزایش دهند که این خود گامی بزرگ در عرصه تکامل است. این تصمیمگیری و آزادی همانقدر جدید است که خود دنیایِ معاصر. درنتیجه این توانایی و تصمیمگیری نیاز به آگاهی مناسب خود دارد که پیش از این هرگز تجربه نشده است. زیرا راههایی که برای مرد بدوی ثابت و مطمئن بوده است برای مرد امروزی نامطمئن و بیثبات است. تا آن اندازه که انتخابهای متعددی را پیشروی آنها قرار داده است. این انتخابها آنقدر زیادند که باعث گیجی شدهاند.
امروز مردان ما جاده و مسیر خود را گم کردند. مردانی که مادرشان چنان برای شان مقدس شده است که دائماً در قیاس مادر و همسر شان، زن خود را عذلب می دهند. مردانی که چنان شیفته زن خود می شوند که با مادران شان فاصله عمیقی پیدا می کنند. مردانی که به محض یک اتفاق ناگوار ترجیح می دهند از صحنه زندگی کنار بکشند یا کارهایی کنند که مسؤولیت کمتری از آن ها خواسته شود و رشد زندگی شان را این گونه متوقف کردند. مردانی که به دلیل این که هنوز مرد نشدند با لاف زنی یا انجام حرکات نامعقول و بعضاً خطرناک سعی در اثبات مرد بودن خود دارند. مردانی که هنوز نمی دانند چقدر می توانند از همسر خود انتظار داشته باشند و مردانی که تنش های سختی با مادران شان دارند، چون هنوز نمی دانند نقش مادر و مادری در زندگی آن ها کجاست. مردانی هم هستند که اگر برایشان فرصت فراهم شود، شاید از زن خود جدا شوند تا به زن ایده آل خود دست پیدا کنند،ولی واقعیت این است که هنوز نمی دانند از زن زندگی خود چه می خواهند. این عاقبت کسانی است که از نظر جنسیتی نر هستند، ولی از لحاظ هویتی مرد نشدند. این مردان هنوز با بخش زنانه درون خود که آن ها را به هویت مردانگی و مرد ایده آل شدن نزدیک می کند، فاصله دارند. مردان باید یازده عنصر زنانه این کتاب را به تفکیک بشناسند، تا بتوانند از زندگی خود احساس رضایت کنند و گرنه مجبور به نوشیدن سم هایی مهلک می شوند که زندگی آن ها را برای همیشه دچار اختلال می کند.
اسم این کتاب مرد ایده آل هست ولی در واقع کاملا راجب زنانگی هست. زنانگی که یک مرد شیفته ی اون میشه. زنانگی که یک مرد بهش نیاز داره و به دنبالش هست و بدون اون راه های بدی رو برای اثبات مردانگیش انتخاب می کنه. به نظر من اثر سنگین و در عین حال کوتاهی هست و پیش نیازش داشتن اطلاعات راجب آنیما و آنیموس و انرژی های زنانه و مردانه هست. کتاب های رابرت الکس جانسون بسیار دلپذیرند. این کتاب به شما نشون میده که اصلا چرا عاشق یک زن میشید و اینکه چطور زن رو از آنیما تفکیک کنید.