امروز ۰۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ ساعت ۰۱:۰۰۲
ژرفای زن بودن پالتویی موجود نیست
ژرفای زن بودن پالتویی نویسنده : مورین مورداک           ترجمه : سیمین موحد
پیام

برای افزودن به لیست علاقه مندی ها ابتدا باید وارد حساب کاربری خود شوید.

ژرفای زن بودن پالتویی
ژرفای زن بودن پالتویی
نظر کاربران 5 از 5
موجود نیست
مقدمه کتاب ژرفای زن بودن پالتویی

زنان و مردان عصر حاضر، در درون خود احساس خلأ غریبی دارند؛ آن‌ها تصور می‌کنند به دلایل گوناگون ماهیت لطیف زنانه خود را ازدست داده‌اند و حس نکردن این روح زنانه، در وجود آن‌ها شکاف و خلأ بزرگی همچون یک زخم باز پدید آورده است. آن‌ها از این حقیقت بی‌خبرند که هرجا چنین کمبود، شکاف یا زخم بازی هست، شفا و درمان این زخم را باید در خون خود زخم ــ درون و معنای خود این شکاف ــ جستجو کرد. کیمیاگران کهن عقیده دارند «هیچ دارویی جز از خون خود زخم نباید ساخته شود.» بنابراین خلأ انرژی و ماهیت زنانه را نمی‌توان ازطریق پیوند با ماهیت مردانه در خارج از وجود خود درمان کرد، بلکه برعکس لازم است با پیوندی درونی، با تلفیق بخش‌های زنانه و با به‌خاطر آوردن یا به‌هم پیوستن دوباره روان مادر و دختر شفا داد.

معرفی کتاب ژرفای زن بودن پالتویی

بارها و بارها از زنان موفق در بازار کار اعلام نارضایتی زیاد شنیده ایم . آن‌ها، این نارضایتی را به صورت احساس مفید نبودن، پوچی، عجز و حتی احساس خیانت بیان می‌کنند. وقتی آنها به ‌دنبال کسب موفقیت و تایید و تحسین دیگران رفتند، انتظار چنین عاقبتی را نداشتند. جالب آن که وقتی چنین زنانی پس از دوره بازنشستگی به خانه برمی‌گردند کسی خوشحال و منتظر آنان نیست و اگر نیم‌ نگاهی هم به زندگی بیرونی‌شان بیاندازند دیگر احساسی از تشویق مردان برای انجام کارهایشان به آن‌ها دست نمی‌دهد. در یک کلام احساس می‌کنند زندگی را باخته‌اند. کتاب ژرفای زن بودن نقشه‌ای به زن می دهد که احساس حرکت در مسیر تکامل و در عین حال احساس خرسندی و رضایت از روند مسیر را به او میدهد. در ژرفای زن بودن ، به ریشه یابی این موضوع پرداخته می شود که علت درگیریهای مادران و دختران که منشا توجه به ارزشهای مردانه و نادیده گرفتن ارزش های زنانه است کجاست؟ کسی که ژرفای زن بودن خود را دریابد عمیقا می تواند ارزش های زنانه خود را ابتدائا شناخته و سپس آن را زندگی کند. زیرا احساس رضایت در زندگی یک زن منوط به آن است. بنیاد فرهنگ زندگی کتاب ژرفای زن بودن را با مجوز رسمی نویسنده آن در ایران منتشر کرده است. کتاب تمرین ژرفای زن بودن در کنار این کتاب به شما کمک می کند تا عمیق تر مفاهیم این کتاب را دریابید. همچنین برای کسانی که می خواهند کتاب صوتی این مجموعه را بشنوند سی دی صوتی ژرفای زن بودن در دسترسشان قرار گرفته است.

مشخصات فیزیکی
وزن کتاب
275 گرم
قطع کتاب
رقعی
تعداد صفحات
366 صفحه
شابک
978-600-6268-84-2
مشخصات فنی
نویسنده
مورین مورداک
مترجم
سیمین موحد
نوبت چاپ
2

نظرات کاربران 24 نظر ارائه شده است
لاله آشنا ارسال در تاریخ ۰۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به لاله آشنا

این کتاب اولین اثر بنیاد فرهنگ زندگی بود که خواندم البته آن زمان با بنیاد آشنایی نداشتم و صرفا دیدن این کتاب روی میز کتاب فروشی باعث شد، بخرم و بخوانمش.
چند سالی بود که عنوان کتاب¬های حوزه زنان در کتاب فروشی مدام بهم چشمک می زد؛ مثل گمشده ای که انگار به طور ناخودآگاه می دانستم آن قدر از من دور شده که امکان دسترسی مستقیم به آن را از دست داده ام و چون اهل مطالعه بودم در کتابفروشی¬ها دنبالش می¬گشتم؛ حتی برخی آثار داستانی را تنها به این دلیل که نویسنده آن¬ها زن بود و سن و سالی نزدیک به من داشت، می¬خواندم؛ با این حال این مطالعه ها پراکنده بود و آغاز و انجامی نداشت. اما کتاب ژرفای زن بودن درک تازه¬ای به من داد. این کتاب از زنانی صحبت می¬کند که به علت هم¬ذات پنداری با دنیای مردان از مادران خود دور می¬شوند و به این ترتیب از زنانگی وجود خود نیز فاصله می¬گیرند و من به عنوان دختری از نسل دوم و شاید نسل سوم چنین زنانی نسخه¬ ی ارتقا یافته¬ای از این روند را در زندگی ام تجربه می-کردم؛ همین باعث شد مطالب این کتاب آن قدر برایم درگیر کننده باشد که حتی در اتوبوس یا مطب دندان پزشکی نیز از خواندن این کتاب دست نکشم. مطالب کتاب ژرفای زن بودن انگار یکباره جهت شمال و جنوب دنیای ذهنی مرا واژگون ساخت؛ اگرچه خواندن این کتاب آگاهی اولیه ای بود و بعدها پس از آشنایی با بنیاد با خواندن آثاری چون کتاب دختر بابا، کلاس صوتی تقدیر زنان و انواع زنان آگاهی بیشتری در این زمینه برایم فراهم ساخت.
حاصل آشنایی با این آثار که برایم خالی از چالش¬های ذهنی و زیر و زبر شدن نبوده این است که دست¬ کم امروز با سرعت کمتری در جاده مخالف زن بودن می¬دوم و کمتر برای دویدن در مسیری که مال من نیست حرص می¬زنم و اگرچه این نقطه آغاز است؛ برای همین مقدار احساس کامیابی و شکرگزاری می¬کنم.

آریدیس ارسال در تاریخ ۰۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به آریدیس

کتاب ژرفای زن بودن یکی از بهترین تجربیات درونی من از خواندن کتاب های خود شناسی بود. باور اینکه بسیاری از دغدغه های درونی من همانند سایر زنان جهان بوده برایم بسیار جالب بود. اینکه جهان به سمت آرکتایپ مادر بازگشت خواهد داشت بسیار برایم امیدوار کننده می باشد.
ولی سخت ترین قسمت خواندن کتاب برای من جایی بود که فهمیدم مبرای همپیمان شدن با جهان مرد سالارانه تا چه حد از خویشتن خود تهی گشتم و عواطف زنانه خودم را به بهانه موفقیت و دستاورد تا دیده گرفته ام.
ایجاد تعادل بین عواطف و احساسات زنانه وجودم و موفقیت و دستاورد در جهانی که همه چیز را وزن میکند و متر مینماید کار سختی است ولی تصمیم گرفتم از وجوه زنانه خودم حفاظت کنم و خیلی از آرزوها و خواسته هایم را به رسمیت بشمارم.

صفی ارسال در تاریخ ۰۵ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به صفی

این کتاب به من یادآوری کرد تا بدونم کدوم ویژگیهای من درست هست و فهمیدم در چه آرکتایپهایی افراطی هستم
جزو اولین کتابهای من بود که از بنیاد خوندم و بسیار لذت بردم ، وقتی میببنی هر زمینه ای از وجودت تحت چه تربیتی شکل گرفته و نسبت به خودت بیشتر شناخت پیدا میکنی راه برات ساده تر خواهد بود

ستایش ارسال در تاریخ ۰۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به ستایش

واقعیتش اسم کتاب خیلی منو جذب کرد، چیزی که دنبالش میگشتم و چیزی که مخصوصا در زندگی زناشوییم خلاش رو حس میکردم. که البته دقیقا درست حس کرده بودم تمام اون اتفاقات در زندگی و روانم رخ داده بود و از شدت تقارب منو حیرت زده کرده بود . این کتاب فوق العاده رو به همه ی زنان امروز توصیه میکنم چراکه بخاطر دورانی که درش هستیم تقریبا همه زنان به زنانگی خودشون پشت کردند چراکه جایگاه و ارزش مادر در خونه داری و پرورش فرزند کم اهمیت بوده و ما متحد با مردان و پدر شدیم بخصوص دخترانی که رابطه خیلی خوبی با پدرشون داشتن و مادر در روان اونها کمرنگ تر بوده . بقول استاد رسالت زن امروزی کشف سفر قهرمانی زن هست و این کتاب شروع خوبیه برای شناخت مسئله و پیگیری اون. این کتاب منو با هویت زنانه ام و آشتی با مادرم و زن بودنم آشتی داد و به زندگی مشترکم کمک های ارزنده کرد

فاطمه مددی ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به فاطمه مددی

من خودم به لحاظ اجتماعی مدیر موفقی هستم و واقعا درگیر همین موضوع که علی رغم موفقیت های بیرونی در درون راضی نیستم البته کمال طلبی نیست و این کتاب تا حدودی برآیم مفید بوده که بتوانم دلایل را بدانم البته هنوز به راه حل ها نرسیدم چون همه در اختیار من نیست

عکس کاربری
مری ارسال در تاریخ ۲۰ فروردین ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به مری

اول فایل صوتی را گوش دادم و بعد کتاب را ذره ذره و ورق به ورق نوش کردم/ خواندن کتاب کند پیش میره ولی به جانم میشینه

عکس کاربری
مصطفی میری ارسال در تاریخ ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به مصطفی میری

من از آن دسته از مردانی بودم که برای زنان با آنیموس بالا کف می زدم و زنانی که در زنانگی خود در آرامش هستند نگاهی از بالا به پائین داشتم. پس از خواندن این کتاب برای زنانی که با زنانه زندگی کردنشان و قوه ی آنیمای درونشان به پایه های خانواده استحکام بخشیدند افتخار کردم. برای زنانی که برای خودشان کافی اند و گم کرده ای در دنیای سرد و خشن آنیموسی و مردانه ندارند ارزش قائل شدم. فهمیدم که زن بودن چقدر برای داشتن همگرایی در دنیای بی روح امروزی غنیمت است. فهمیدم که نقش جامعه و ناخودآگاه جمعی عصر امروز که پر است از آنیموس چطور می تواند ناخودآگاه شخصی ما را بدون آنکه بفهمیم آسیب زند و ما را از خودمان دور کند. فهمیدم که نه تنها به آنیمای جامعه باید بیش از پیش حرمت نهم، باید آنیمای درون خودم را نیز تقویت کنم. کتابی بی نظیر است برای همه اما بیشتر برای مردانی که زنان مدیر و اجتماعی را می بینند و باقی را زنان معمولی خطاب می کنند. برای زنانی که رشد را فقط در بدنه ی دستاوردهای اجتماعی مردانه جستجو می کنند. برای پدرانی که از ترس امنیت شغلی که نتوانستند برای فرزند دخترشان تامین کنند، او را در بدنه ی اجتماعی فرو کنند تا با کسب دست آورد وجدان راحت تری برای خویش کسب کنند. برای دخترانی که اگر مادری دارند که هرگز در جامعه دستاورد اجتماعی و مالی نداشته، او را خفیف نپندارند.

نسیم ارسال در تاریخ ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به نسیم

کتاب خیلی مفیدی بود من این کتاب به خیلی از دوستانم توصیه کردم
اسطوره هایی که در کتاب بیان شده بود خیلی به درک مطلب کمک میکرد.
ترجمه خوبی هم داره

الهام گنجی ارسال در تاریخ ۱۷ فروردین ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به الهام گنجی

نظر در مورد کتاب ژرفای زن بودن :
پس از آشنایی با بنیاد و مطالعه برخی کتب دیگر آن، در جستجو برای انتخاب کتاب بعدی برای مطالعه، تیتر ژرفای زن بودن برایم جالب بود ولی وقتی خلاصه ای برای معرفی آن را خواندم که به مردانه زندگی کردن زنان اشاره کرد، بسیار برایم جالبتر شد چون خودم هم یکی از همان زنان بودم. خواندن کتاب، آگاهی دردناکی برای من داشت چرا که احساس کردم به یکباره همه ساخته های زندگیم، بر هیچ بنا شده است و بدتر از آن، اینکه چقدر هم در طی مسیر تا به اکنون خودم، به صلابت مردانه وار خودم بالیده بودم و البته انکار هم نمی کنم که هدایای اجتماعی و بیرونی و گاهی نیز درونی زیادی را نصیب خودم کرده بودم. فهمیدم که فهم و عشق به روح زنانه، شفابخش من است و هرچقدر که در جامعه و عصری زمخت تر و مردانه تر، زندگی و کار کنم، باید بتوانم عرصه ای برای زنانگی های روحم باز کنم تا قادر باشم برای شفای مردانگی زخمی درونم، اقدامی را آغاز کنم و اگر مسیر را درست طی کنم، می توانم پیوند دوباره مردانگی و زنانگی درونم را مشاهده کنم. برایم جالب بود که اگر زنان، طبیعت زنانه و مردانه خود را شفا دهند، می توانند از اعتیاد به رنج و کشمکش و تسلط، به آگاهی و دانشی ارتقاء یابند که نیاز به شفا، تعادل، پیوستگی و با هم بودن را تشخیص می دهند و در این هنگام است که باید صدای زن خردمند درون خود را برای شفای بیگانگی خود با زنانگی مقدس بشنود و اینکه طبق گفته مورین مورداک، وظیفه زن قهرمان امروزی این است که معدن نقره و طلای درون خود را حفر کند. لذا این کتاب را به نظر من همه زنان و مردان باید بخوانند و بخصوص زنان هم نسل خودم یعنی بازه بین سی تا چهل سال. همچنین برای آنها که مثل من، حضور مردانه در اجتماع را تجربه کرده اند و همچنان می تازند، بسیار ضروری می دانم. پس از این کتاب نیز محصولات تقدیر زنان و انواع زنان و انواع مردان نیز به نظر من می توانند کمک خوبی باشند. با احترام. الهام گنجی. 1398/01/17 .

مهربانو ارسال در تاریخ ۱۴ فروردین ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به مهربانو

بیایید یکی از نزدیک‌ترین روابط انسانی را در نظر بگیریم، مثلاً رابطه پدر و دختر. در کتاب «ژرفای زن بودن/ مورین مورداک» به دخترانی اشاره می‌کند که مادری وابسته و ضعیف داشته‌اند و همین باعث شده که به سمت طرف قوی‌تر ماجرا یعنی پدر گرایش پیدا کنند. این دخترانِ بابا، خودشان هم به تدریج به منتقدِ صرفِ مادر تبدیل شده و سعی کرده‌اند با پدر همذات‌پنداری کنند تا تایید بگیرند و دلخوش شوند که دنیا برای آنها آغوش باز کرده است.
حالا اگر پدرِ ماجرا، همراه دختر باشد و از راهی مثبت او را حمایت کند، دختر می‌تواند به خوبی پیشرفت کند و در عین لذت بردن از زنانگی‌اش، با وجه مذکر درونی خودش رفیق بماند؛ اما اگر پدر ماجرا نسبت به این گرایش بی‌تفاوت و سختگیر باشد، دختر هیچوقت نمی‌تواند آن‌طور که باید خود را دوست بدارد و هرچه پیشرفت کند، مذکر درونی‌اش (که مستبد و بی‌رحم است) راضی نمی‌شود و دائم انتظار دارد که «بیشتر، بهتر و تندتر» کار کند؛ روالی که در آن، «موفقیت» و «رضایت از خود»، مثل دو خط موازی، هیچوقت به هم نمی‌رسند.

کمی که به اطرافمان نگاه کنیم، انسان‌های بسیاری می‌بینیم که در مقام خود بهترین‌اند، اما همیشه دنبال مرحله بالاتر می‌گردند تا باز هم تایید بگیرند، تاییدی که در واقع برای خودشان نیست، بلکه برای نقابی است که به صورت زده‌اند؛ قبول دارید که نقاب‌ها زود تکراری می‌شوند و باید دنبال یکی دیگر باشیم، با جنس بهتر، رنگ و لعاب زیباتر و قیمت بالاتر؟

این کتاب برای من دریچه جدیدی باز کرد از زن بودن. نوشتار بالا هم بخشی از پستیه که در اینستاگرام در مورد کتاب گذاشته بودم. اما خوندنش برای همه زنها بنظرم زاویه دید جدیدی باز کنه که به خودشون و زندگیشون نگاه تازه‌ای داشته باشند و برای موفقیت و پیشرفت، صرفا خودشون رو با مردان مقایسه نکنند و فکر نکنند که اگه در همه چیز موفقیتهاشون مثل مردها باشه، یعنی واقعا موفق شدن. جنس موفقیت زنها و مردها متفاوته و نیازی نیست برای موفق بودن، «زن بودن» کتمان بشه.

فاطیما ارسال در تاریخ ۱۵ شهریور ماه ۱۳۹۸
ارسال پاسخ به فاطیما

لطف کنید اگر امکانش هست ادرس اینستاگرامتون رو برام بذارید خیلی دوست دارم این پستی که بهش اشاره کردید رو بخونم.

ادمین سایت بنیاد فرهنگ زندگی

@bonyadfarhangzendegi

فرم ارسال دیدگاه
ارسال دیدگاه
شنبه تا چهارشنبه از ساعت 13 تا 18 مشاوره برای انتخاب محصول
پاسخگویی به سوالات آموزشی 021-88738180