بیشتر عمر ما در راه درک معنای زندگی صرف می شود. وقتی داستان زندگی خود را تعریف می کنیم، از این صحبت می کنیم که کجا و چگونه بزرگ شده ایم، والدین ما چه کسانی بوده اند، اشخاص مهم چه تأثیری در زندگی ما گذاشته اند، با چه چالش ها و موانعی روبهرو شده ایم، چگونه با پیروزی و شکست مواجه شده ایم. به عبارتی ما در جستوجوی معنا هستیم. داستانی که از ماجراهای زندگی برای خود و دیگران تعریف می کنیم به ما احساس هویت می بخشد و کمک می کند تا زندگی خود را به شیوهای سامان دهیم که معنا و جهت داشته باشد. در سنین بزرگسالی در جستوجوی نقشه ها یا رهنمودهایی هستیم که در مورد رشد و پیشرفت در مراحل گوناگون زندگی، سرنخی به ما بدهد. می خواهیم بدانیم رویدادهای اوایل دوران کودکی و نوجوانی، بر انتخاب های دوران بزرگسالی، میانسالی و سالخوردگی ما چه تأثیری گذاشته است. در اطراف خود آموزگارانی را جستجو می کنیم که آگاهانه سفر زندگی خود را طی می کنند. درون جامعه خود به دنبال حسی از تعلق هستیم. درباره هدف و مقصد خود فکر می کنیم و می خواهیم بدانیم چطور در تصویر بزرگتر حیات می گنجیم و آیا اصلاً تصویر بزرگتری در کار هست یا نه؟
«کتابچه راهنمای ژرفای زن بودن ، راهکارهای عملی جهت دستیابی به زنانگی گمشده است. این کتاب در ادامه کتاب «ژرفای زن بودن» است.این دفتر تمرین بدین منظور نوشته شده که شما را در مراحل مختلف سفر قهرمانی زن هدایت کند. کار این کتاب خیلی شبیه به کارگاههای آموزشی است که با زنان در تمام سنین، از سیزده ساله تا هشتادوشش ساله، در سرتاسر آمریکای شمالی برگزار کردهام. این کتاب را میتوانید با گروهی از زنان یا در تنهایی خود استفاده کنید. ما با هم تکتک مراحل سفر را بررسی خواهیم کرد و به آن دسته از افسانهها و قصههای پریان که به این مراحل مربوط میشوند نگاهی خواهیم انداخت. فصلهای کتاب شامل پرسشهایی هستند که شما بهعنوان یک زن در رابطه با رشد خود میتوانید به آنها پاسخ دهید؛ همچنین تخیل فعال، تمرینهای نوشتنی و کارهای هنری را دربر میگیرند که شفافیت و درک بیشتری را با سفر شما همراه میسازند. برای این کار میتوانید دفترچه یادداشت مخصوصی را در نظر بگیرید که نوشتهها و تمرینهای هنری خود را در آن انجام دهید و رؤیاهای خود را در آن ثبت کنید.بهتر است ابتدا کل متن کتاب را بخوانید تا مسیر سفر قهرمانی را درک کنید و پس از آن برگردید و تمرینها را با عمق بیشتری انجام دهید. در غیر این صورت میتوانید هر بار روی یک فصل کتاب تمرکز کنید و تمام تمرینهای آن را بهترتیب انجام دهید تا کامل شود. برای انجام تمرینها، وقت بگذارید. با آهنگ گامهای خود آنها را انجام دهید و زمانی را انتخاب کنید که کسی یا چیزی مزاحم شما نشود. میتوانید زمان معینی از هر هفته را برای این کار بگذارید...»
بدون تهیه کتاب ژرفای زن بودن پالتویی این کتاب مفید خواهد بود؟
کتابچه ی تمرین ژرفای زن بودن کتابیست پر از تمرین و توضیحات که کامل کننده ی کتاب اصلی ژرفای زن بودن است / وحدتیان ادمین بنیاد فرهنگ زندگی
زنان این نسل باید در رابطه با مادری کردن و کار و حرفه با انتخابهایی روبه رو شوند که هیچ نسلی از زنان، پیش از این مجبور به بررسی آن ها نبوده اند. زنانی که تصمیم گرفتند که مادر شدن را عقب انداخته تا در کار خود پیشرفت کنند در اواسط دهه سی زندگی خود با این موقعیت ناراحت کننده مواجه میشود که همسر مناسبی برای تشکیل خانواده پیدا نکرده اند یا دیگر از ترک مقام، اعتبار و پاداش های مالی که در شغل خود به آن دست پیدا کرده اند اکراه دارند.
زنان برای حل این مسائل، یعنی نیاز به استقلال، اقتدار، نیاز به تولید مثل و تغییر دیدگاه جامعه، به کمک مردان نیاز دارند. نقش های انعطاف پذیر در خانواه و محل کار و وضع قوانینی که بازتاب این نقش ها باشد و در نهایت طرز نگرش مردم نسبت به وابستگی و طرز تجربه وابستگی توسط زنان تغییر خواهد یافت
اولین آماج خشم و ناراحتی مادر آنها خواهد بود.
زنان دوست ندارند دیگران را ناراحت کنند.اغلب اوقات بدون این که فکر کنند این کار چه تاثیری روی زندگی آن ها دارد موافقت میکنند. نه گفتن برای زن ها کار بسیار دشواریست.
هرگز خود را همسنگ پسر محبوب خدا که به سیمای خدا خلق شده، نمیبینند
دختر بچه درون زنان دوست ندارد او را تنها بگذارند یا ترک کنند. بنابراین تصویری مبنی بر شاد کردن دیگران از خود ارائه میدهند و به ندرت پدری مهربان وجود دارد که بگوید" تو کارت را درست انجام داده ای و این همان چیزیست که من میخواستم حالا برو راه خودت را دنبال کن" بر عکس پاسخ معمول در برای این محبت ها و سعی در راضی نگه داشتن پدر عموما به این پاسخ خواهد رسید" تو با قبول نکردن این شغل داری اعتبار حرفه ای خودت را از بین میبری" شنیدن این پاسخ های دلسرد کننده و توهین آمیز برای هر کسی دشوار است اما به خصوص برای زنانی که نمیخواهد دیگران را ناراحت کنند یا کسانی که برای کسب تایید خیلی به مردان وابسته بوده اند، دشوار تر است.
اگر ما صرفا بخاطر به ایفای نقشی که خوب میشناسیم، ادامه بدهیم، هر روز بیش از پیش از ضمیر ناخودآگاه جمعی جدا می مانیم. همان نیرویی که ما را تغذیه میکند و در عین حال مواد خامی را در اختیار ما میگذارد که باعث میشود تا درجا بزنیم. اغلب اوقات این دقیقا همان چیزیست که در دوره های گذار از ما خواسته میشود. یعنی تغییر از طریق عبور از هرج و مرج، گم کردن راه و مدتی گم شدن در جنگل، پیش از این که به خود بیاییم و راه را از نو پیدا کنیم
این تکه تکه شدن در زمانی اتفاق می افتد که زن هم ذات پنداری خود با مردانگی را کنار میگذارد و دیگر در برابر مردانگی حالت تدافعی ندارد بلکه از شیوه کهنه وجود دست میکشد و به انتظار تولد دوباره می ماند.
حالا لازم است در وجود خود کند و کاوش کند و بخش هایی از وجود خود را که قبل از پوشیدن لباس جامعه مرد سالاری به آن ها تعلق داشته، را احیا کنند.
پرسفون و دیمیتر به یکدیگر رسیدند و (بسیاری از زنان وقتی برای اولین بار دنبال قطعات گمشده وجود خود می گردند، وقتی بعد ازهر جدا شدنی احساس تکه تکه شدن دارند، همین حس مشابه با دیمیتر را دارند).
ملاقات با مادر تاریک
در دوران هبوط زن دوره ای از افسردگی و درون گرایی را تجربه میکند. او به طرز عجیبی احساس پوچی، طرد شدن، دور ماندن، عقب ماندن و بی ارزش بودن میکند. او هم مثل دیمیتر و اینانا هیچ محصولی به بار نیاورد. اگر او بتواند هبوط خود را به تشرفی آگاه بدل کند، لزومی ندارد در تاریکی گم بشود
غول هایی هم بر سر راه زن ظاهر میشوند تا تحمل، پایداری، عزم، اراده و توانایی او را برای دیدن محدودیت ها به محک آزمون بگذارند. او با بازی ها و سوء استفاده هایی که در پوشش ملزومات قدرت، موفقیت و عشق پوشانده شده اند وسوسه میشود و با ساده لوحی فکر میکند که به سرزمین قدرت و استقلال رسیده است. اما تنها چیزی که واقعاً به دست آورده طلسم های موفقیت است.
بدترین هیولاها آن مار موذی است که لبخند میزند و میگوید: آره عزیزم، تو هر کاری که بخواهی میتوانی انجام دهی. اما با ارائه فرصت های شغلی اندک، دستمزد پائین و ترفیع شغلی آهسته، به خرابکاری در راه پیشرفت زن دست میزند. منظور واقعی این اژدها این است: آره عزیزم تو هر کاری که بخوای میتونی انجام بدی فقط به شرط اینکه کاری که من میخواهم انجام دهی.
زن در این مرحله از سفر قهرمانی متوجه می شود که برای یافتن گنجی که در نظر دارد باید راهی را طی کند. این راه ها در دنیای عقلانی بیرون و هم در دنیای روانی درون با موانعی همراه است. این موانع هیولا و یا غولهایی هستند که مانع از پیشروی زن می شوند. برخی از این هیولا ها مکررا به زن میگویند موفق نخواهد شد این هیولاهای گاهی ترسناک والدین معلمان و روسای او به نظر میرسند و از پیشروی وی به سمت هدف جلوگیری می کنند.
زن قهرمان برای رویایی با این افسانه وابستگی باید دیدگاه های ضمنی و خاموش خانواده خود را درباره وابستگی زن نمایان نماید. زنانی که به موقعیت بالاتر از جایگاه مادر خود میرسنداحساس گناه و اضطراب شدیدی احساس میکنند. آن ها موفقیت خود را به عنوان خیانتی به مادر تلقی میکنند و از اینکه نسبت به مادر خد موفقیت های بیشتری کسب کرده و او را پشت سر گذاشته احساس گناه میکند.
درک نحوه عملکرد وابستگی زن در روابط حال و گذشته و قدرشناس از آن برای زن قهرمان بسیار اهمیت دارد. ممکن است او به علت اقتدار و موفقیتی که به دست آورده از نیاز خود برای محافظت از دیگران در برابر این دستاوردها بی خبر باشد. با چنین درکی، لازم است نسبت به خود صبور باشد تا رشد خود را تصدیق و تحکیم کند. همچنین باید بتواند تشخیص دهد نیازهای سالمی دارد که باید برآورده شوند. اگر به دانشگاه یا سر کاری میرود که نیازهای او را برطرف نمیکند، در این صورت حق دارد که آن را ترک کند.
بخشی از رسالت زنان بیدار کردن معنویت و خلاقیتی است که از زیبای ی غریب ناشناخته های جهان زیرین ضمیر نا خودآگاه خود نترسد و به مردان کمک کند تا از دنیای تنگ و باریک واقعیت قابل اثبات و محدودی که جامعه برای آن ها ساخته شده و آنها را زندانی کرده خارج شوند.
در واقع از دیر باز مرد ها با توجه به تعاریف فرهنگی و جایگاه روان شناختی خود مسئولیت هایی را بر عهده داشته و جنس سفر آن ها در هیچ دوره تغییر محسوسی نداشته است ولی این تغییر انتظارات و تعاریف مولفه های موفقیت زنانه در بستر نگاه مردانه وظایف جدیدی را بر زنان تحمیل نموده است در حالتی که از وظایف قبلی آنها چیزی را کسر نکرده و این اضافه کاریها و دو گانگی اندیشه های و تمایلات منقلب کنننده درون در حالتی که در بیرون هیچ پاسخی برایشان وجود نداشته زنان را به چالش تلخی فرا خواننده و قربانیان زیادی در روان و تن زنان گرفته است
این غفلت از پرداختن به زندگی زنانه آسیب های بیشماری در پی داشته که این اسیب علاوه بر تباهی بخشی از زندگی زنان ، موجب از دست رفتن روح زنانه در کل جامعه گردیده است. راه جبران این فقدان با طی کردن سفر قهرمانی مردانه میسر نیست و فقط با آشتی و پیوند روان رنانه با غفلت های صورت پذیرفته در روان خود میسر می گردد.
رابطه ی قدرت مند با پدر به به بهای حذف مادر تمام شده است. این دختر همه زندگی خود را حول محور نیروهای مذکر سازمان دهی میکند و ممکن است راهنما و یا مربی مرد داشتته باشد ولی در زمینه دستور گرفتن از مردان یا پذیرفتن تعالیم یک مرد مشکل داشته باشد
البته این گروه از زنان موفق نه تنها در تلاش بوده اند که همانند پدر باشند بلکه تلاش مضاعفی برای اینکه شبیه مادر نباشند داشته اند .مادری که به نطر آنها وابسته درمانده و ریا کار است.
و اگر او برای کشف نقاط قوت مادر خود وقت نگذارد و اتصال عمیق خود با پیوند مادرانه را احیا نند، ممکن است هرگز فاصبه و جدایی از زنانگی را در خود شفا ندهد.
دانستن این نکته که زن بدون وابستگی به دیگران میتواند زنده بماند و مکنونات قلب، ذهن و روح خود را بیان کنئ، بسیار مهم است