کیست که خواستار احساس رضایت نباشد؟ با این وجود در زندگی امروزی ما، نارضایتی همه گیر شده است. حکایت غم انگیز زمانهی ما این است که به هرچه دست پیدا کنیم، هر اندازه پس انداز کنیم، هر میزان برکت در زندگی داشته باشیم، این همه هرگز کافی نیستند. هر خواستهای را که رفع میکنیم، همیشه خواستهی دیگری برمیخیزد. شاید خانهای در محلهای گران قیمت داشته باشیم و بیش از بیل گیتس درآمد داشته باشیم، اما احساس کافی بودن و اشباع شدن همواره میلغزد و میرود. این موضوع از آن روست که احساس رضایت، نتیجهی آنچه در زندگی داریم یا انجام میدهیم نیست. احساس رضایت آنجا نیست. بسیار خوب، شاید هنوز ذراتی از رضایت در آنجا باشد اما آنها هم پس از مدت کوتاهی، دیگر ما را راضی نمیکنند و عطش ما بیشتر میشود. هر اندازه هم بکوشیم، هیچ میزانی از دارایی، قدرت یا اعتبار اجتماعی، احساس رضایت را برای مدتی بلند فراهم نمیکنند.
ای کاشهای زیادی در زندگی ما وجود دارد. همه ما در زندگیمان متوجه شدیم که بعضاً آن چه را که داریم نمیخواهیم و آن چه را که نداریم به شدت طالبش هستیم. مثلاً حسرت میخوریم که چرا فلان چیز را در زندگیام ندارم. خلاصه اینکه همه این موارد موجب میشوند تا هیچگاه طعم احساس رضایت را نچشیم! کتاب احساس رضایت تکانی اساسی به باورهای شما میدهد و به شما میگوید با این اوضاع و احوال چگونه احساس رضایت را به زندگی خود برگردانید. کار سختی است! ولی این کتاب براساس تئوری پروفسور کارل گوستاو یونگ، روانکاو شهیر سوییسی به زبانی ساده روان و کاملاً کاربردی این کار سخت را برای شما سهل و آسان خواهد کرد. ما انسانهای امروزی، در بیرون از وجود خود به دنبال کسی یا چیزی میگردیم تا احساس رضایت و کامل بودن را در ما ایجاد کند، درحالیکه احساس رضایت چیزی بیرون ازخود ما نیست بلکه تجربهای درونی است. احساس رضایت به مفهوم آسایش و راحتی با آن چیزی است که داریم. با درک این موضوع میتوانیم از هدر رفتن بیهوده انرژی جلوگیری کرده و در مسیری پربار قرار بگیریم. ما مردم امروزی میل داریم باور کنیم با رسیدن به خواستههایی که داریم، به احساس رضایت میرسیم؛ اما اینطور نیست. احساس رضایت از توانایی ما در سامان بخشیدن به خواستههایمان با توجه به آنچه هست، رشد میکند. هنر تحقق بخشیدن به احساس رضایت، فرآیندی فعال و پویاست. میتوان چنین تصور کرد که داشتن احساس رضایت، حرکتی است موزون میان آرزوها و واقعیت، میان آنچه میخواهیم و آنچه به دست می آوریم.
این کتابو سه بار اینا خوندم محتوای کتاب رو دوست داشتم ولی متاسفانه اصلا نتونستم با ترجمش کنار بیام. به نظرم نسبت به کتابای دیگه بنیاد ترجمه خوبی نداره . شاید علتش اینه که کتاب دو تا مولف داره و این باعث شده ترجمه کتاب نسبت که به کتابایی که فقط یه مولف دارن سخت تر باشه.
اول عنوان کتاب منو جذب کرد ، احساس رضایت ، چیزی که هیچ وقت تو زندگیم نداشتم ، نه با کارم ، نه با تحصیلاتم و نه .... بعد از خوندن کتاب متوجه شدم که با تمام کم و کاستی هایی که تو زندگی هست میشه از زندگی کردن لذت برد و احساس رضایت کرد، خیلی سخته اما دارم تمام سعی خودم رو میکنم تا بتونم از باقی عمرم لذت ببرم .
به نظرم این کتاب رو همه بخونن تا متوجه بشیم که ما همین حالا هم از زندگیمون میتونیم راضی باشیم، اگر بخواهیم.
این کتاب راهکارهای مناسبی ارائه میده.به نظرم اگر درک کنیم ما یک بار به این دنیا آمدیم تا زندگی کنیم،حتما این کتاب رو میخونیم و از لحظه لحظه های زندگیمون استفاده می کنیم. از بنیاد بابت معرفی این کتاب های فوق العاده ممنونم.