… درد درونی ام بیش از چیزی بود که تحملش را داشته باشم تا این که بالاخره خود واقعی ام را ملاقات کردم. احساس می کردم شوکه شده ام، چرا که فکر می کردم خود واقعی ام هر آن چه را که نیاز دارم تا کامل باشم به من می دهد و هر مانعی که در راه کامل بودنم وجود دارد، از میان برخواهد داشت . درباره کسی که می خواستم باشم خیال پردازی می کردم، اما هرگز باور نداشتم که بتوانم به آن تبدیل شوم. تلاشم برای دوست داشتن همان کسی که بودم مرا واداشته بود تا در دنیای روان شناسی و شناخت درون به دنبال یاری باشم …
هنگامی که خود را همان گونه که هستید، درک می کنید و می پذیرید، تمامی اطرافیان تان از این مسأله سود خواهند برد. این هدیه ای است برای افرادی که پیرامون تان زندگی می کنند، چرا که آن ها نیز احساس خوبی خواهند داشت.
پیروزی بر تاریک ترین احساسات مان و قضاوت های مان به ما قدرتی ارزشمند خواهد بخشید. این قدرت خریدنی و به ارث رسیدنی نیست. این قدرت پاداش سفر در تاریکی های وجودمان است که ما را به نور عشق بدون قید و شرط می رساند. این پاداشی است که به افرادی اعطا می شود که آن قدر شجاع هستند که انسانیت خود را به همراه معنویت شان می پذیرند. این پاداشی است که شما شایستگی اش را دارید.
بنابراین نفس عمیقی بکشید و به خوتان اجازه بدهید تا به کامل ترین شکل دگرگون شوید. این حق شماست. تمامی عشق و ابزاری که به آن نیاز دارید. هنگامی که به خود تعهد می دهید قدم به تاریکی های وجودتان بگذارید تا به خود کامل تان برسید، در اختیارتان خواهد بود.
این کتاب پیش از این با عنوان نیمه تاریک وجود در بازار ایران حضور داشته است. کتاب مذکور توسط ما به نام جوجه اردک زشت درون با ترجمه آقای فرشید قهرمانی وارد بازار نشر شد. با این تفاوت که مقدمه ای که در سال 2010 توسط نویسنده کتاب نوشته شده است به آن ملحق گردید و آزمونی در انتها آن برای کسانی که می خواهند بدانند چه حجمی از زندگی آنان در تاریکی است، قرار داده شده است. همچنین با توجه به این که در کتاب تمریناتی ارائه شده است که نیاز به تمرکز دارد، سی دی صوتی ضمیمه آن شده است تا اجرا تمرینات برای شما ساده تر شوند. همه ما در وجودمان نیمه تاریکی داریم. نیمه تاریکی که آن را از دیگران پنهان می کنیم. و فاجعه زمانی رخ می دهد که نیمه تاریک وجود مان را از خودمان هم پنهان کنیم. با یک مثال ساده این موضوع را برای شما روشن تر خواهم کرد . من آدم خسیسی هستم. ازدرون این نکته را در مورد خودم فهمیدم. حالا برای این که این بخش از وجودم را کسی نفهمد دست به اقداماتی در زندگی ام می زنم. مثلاً وقتی با دوستانم بیرون می روم تلاش می کنم با هزینه کردن های زیاد و دست و دلباز عمل کردن، نیمه تاریک وجود خود را از نظر دیگران مخفی کنم. شما هم تصدیق می کنید که این کار چه حجم بار هزینه ای و روانی به زندگی من وارد کرده است. من همیشه در ارتباط با دوستان، همسر و فرزندان خود باید از این نیمه تاریک وجود حراست کنم و حواسم باشد که اصطلاحاً لو نروم. ولی جالب است بدانید شما قادر نیستید برای مدت طولانی نیمه تاریک وجود خود را از منظر دیگران مخفی نگه دارید و آدم ها و مخصوصاً آن ها که به شما نزدیک تر هستند، سریعاً به مسأله شما که از آن را از دیدگان آن ها مخفی نگه داشته اید پی خواهند برد.
سلام.کتاب خوبی است.
من قبلا این کتاب را با عنوان نیمه تاریک وجود خونده بودم.این کتاب و تمرین های آن برای شناخت سایه هایمان عالیست.به نظرم قبل از گوش دادن به سی های سایه و اسرار سایه حتما این کتاب خونده بشه که کمک بزرگی به درک مفهوم سایه میکنه.
کتاب خوبی که دلیل برخی از حساسیت های زیادمون نسبت به بعضی مسایل و افراد رو به خوبی در خودمون ریشه یابی میکنه
هنوز تازه اولشم . خوشم اومده تا این جا
خوندن این کتاب جرعت میخواد...
مثل مواجه شدن با واقعیت،مثل مواجه شدن با توانمندی های خودت.
اگه درست خونده بشه مثل درست کار گذاشتن یه دینامیت عمل میکنه
بومب...!!!
بسیار تعبیر جالبی کردید
ممنونم از حسن توجه شما...
کتابی بسیار سودمند برای مشاهده و شناخت سایه ها حاوی تمریناتی که در این فرایند راهگشا هستند
در مورد کتاب جوجه اردک زشت درون:
چرا ما خود را فرزند ناخلف خدا می دانیم و همیشه فکر می کنیم آنی نیستیم که باید باشیم؟!
مشابه داستان مجسمه طلای بودا، ما انسانها به صورت ناخودآگاه، طلای درونمان را توسط لایه ای از گِل می پوشانیم و این گنج واقعی ما، درون خودمان پنهان است وکافی است تا شهامت تکه تکه کردن این لایه را داشته باشیم.
طبق تعریف، سایه، آن بخش از وجود ماست که نمی خواهیم مالک آن باشیم و اینگونه است که نقابی بر چهره شخصیت خود می زنیم و می شویم استاد تغییر چهره ها! در آغاز کار و همان ابتدا که قصد سفر به عمق تاریکی های درونمان را می کنیم، ترس از مواجهه با اژدهای درون به سراغمان می آید، پس همچون خیلی از تجربه های زندگی، تنها راه مقابله، صداقت بیرحمانه با خودمان و احترام به اصطکاک ذهنی پیش آمده می باشد تا به مرور با قبول کاستی ها و ضعفهایمان برخی از انرژی های مدفون شده، آزاد شوند و از شدت آنها کم شود.
به محض اینکه با سایه های زندگی مان روبرو شویم و آنها را بشناشیم، شفا از راه می رسد و از پسِ آن، عشق وارد می شود و در واقع وقتی با خودمان آشتی کنیم، با دنیای اطرافمان آشتی می کنیم. هدف ما، یافتن و پذیرش تمام چیزهایی است که در خودمان و دیگران، دوست داریم و یا از آنها متنفریم.
وقتی وجود یکویژگی را در خود می پذیریم، افرادی که این ویژگی در آنها وجود دارد، دیگر موجب اتصالی و برق گرفتگی در ما نخواهند شد؛ چه آنها که قبلا ما را شیفته خود می گردانیدند و چه آنها که از ایشان متنفر بوده ایم. لذا تا زمانیکه این ویژگی را در خودمان نپذیریم، آن را روی دیگران فرافکنی خواهیم کرد اما به قول رابرت بلای، سایه مانند کوله باری است که هر یک از ما همچنان به دنبال خود می کشیم. "من خوب نیستم" هایمان، فریادی است از وجودمان که ما از خودمان می ترسیم و از تمامی افکار و احساساتی که سرکوب کرده ایم، می ترسیم! و به گفته دبی فورد، ما از بزرگی خود می ترسیم چون همین بزرگی، باورهای اصلی ما را به چالش می کشد.
در روند کار با سایه ها، متوجه می شویم همانگونه که هستیم، کاملترینِ الآنِ خود هستیم و این آرامشی عمیق می بخشد و منجر به سکینه می شود. اینکه به تکمیل جورچین خود واقعی مان برسیم و نه آن کمالی که در عرف و قداست مذهبیت به آن اشاره می شود. اینکه بپذیریم ما به عنوان محصول خالق خود، وارث جمعیت اضداد هستیم و با آگاهی نسبت به آن، نادیده انگاری های نیمه تاریک خودمان را در آغوش بگیریم تا موهبتها و هدایای آنها را کسب کنیم و به صلح با خود و دنیای خود برسیم. با خودمان مهربان باشیم و وجوه شخصیتمان را بپذیریم تا بودنمان را معنا کنیم.
کی دیگه از کتاب های فوق العاده از خانم دبی فرد که کمک می کنه سایه ها و ضمیر ناخودگاه و پاکسازی کنی و پذیرش بهتری نسبت به خودت و بقیه تو زندگیت داشته باشی
این کتاب به سایه های درون انسان میپردازه
سایه های درون همون بخشهایی از ما هستند که دوستشون نداریم ونمیخوایم کسی چیزی درباره اون وجه اززندگیمون بدونه ...
درواقع بخشهایی اززندگی نزیسته مون
باخوندن اين كتاب به واقع جوجه اردك زشت درونمون(همون قسمتهایی که دوسشون نداریمو هولشون دادیم توقسمت تاریک وجودمون) به قويي زيباتبديل خواهد شد
حتما بخونيدش☺️
يكي از بهترين كتابايي ك دارم ميخونم اشناي با سايه هاي خودم و اشتي با وجوه منفي و مثبتم و جالبه داره بهم كمك ميكنه با ادمايي ك ازشون بدم ميومده ارتباط خيلي خوبي برقرار ميكنم اوايل ك نويسنده نوشته بود رابطه ام با فلاني وقتي سايه رو پديرفتم عوض شد ميگفتم مسخره است ولي دارم اينو تو زندگي خودم ميبينم