امید و التیام مضمون این کتاب را تشکیل میدهد. این کتاب درباره ترمیم شأن و وقار ما بهعنوان انسان و بازگرداندن زندگی خود به مرتبه کمالی است که حق ذاتی ما میباشد.
ما مقام افتخارآمیز ذاتیمان را که به آن فراخوانده شدهایم از دست داده و ترک کردهایم. این موضوع انکارناپذیر است. جامعه ما دیگر اجازه نمیدهد به خود نگاه کنیم و به نتیجهای که دلخواه مان است دست یابیم. واضح است که انسان امروزی چنانچه یونگ میگوید در جستجوی روح است. بنابراین زمان آن رسیده است که بازگشت کنیم؛ بازگشت به خود حقیقیمان. در این کتاب کوشش کردهایم چگونگی این بازگشت را نشان دهیم
در این کتاب میخواهم خوانندگانم را متقاعد کنم که اشتباهی در کار است و ما بسیار پایینتر از مرتبهای که برای انسان بودن منظور شده است زندگی میکنیم؛ درعین حال بدانیم با اینکه مشکل بسیار جدّی است، قابلاصلاح میباشد. میخواهم شما را قانع کنم که همه ما به کمالِ روحی و روانیمان که آن را «عرصه زندگی» مینامم، دعوت شدهایم. امیدوارم بتوانم در این کتاب درک و شناختمان از عرصه زندگی را اندکی وسعت بخشم؛ همچنین برای چگونگی پیمودن این راه دراز و پرپیچ و خم، پیشنهادهایی ارائه میشود.
اگر تشبیهی پزشکی بهکار بگیریم، میتوان گفت بخشهای اول و دوم این کتاب مانند تشخیص بیماری هستند. آنها به ما میگویند که اشتباه در چیست و چرا اوضاع و امور اینگونه هستند. دانش، قدرت است. از اینرو اگر چگونگی و چرایی اشتباه را ندانیم و نشناسیم، نمیتوانیم کاری برای رفع اشتباه انجام دهیم. جای شکر است که ما در این بخش چندان ناآگاه نیستیم.
ما مقام افتخارآمیز ذاتیمان را که به آن فراخوانده شدهایم از دست داده و ترک کردهایم. این موضوع انکارناپذیر است. جامعه ما دیگر اجازه نمیدهد به خود نگاه کنیم و به نتیجه دلخواهمان برسیم. واضح است که انسان امروزی چنانچه یونگ میگوید در جستجوی روح است. بنابراین زمان آن رسیده است که بازگشت کنیم، بازگشتی به خود حقیقیمان. در این کتاب کوشش کردهایم چگونگی این بازگشت را نشان دهیم.کتاب چرا حال انسان امروزی خوب نیست بر اساس تئوری سایه مربوط به روانکاو شهیر سوییسی، کارل گوستاو یونگ، توسط دکتر مایکل روث، فارغالتحصیل دانشگاه آکسفورد نوشته شده.