ما بخش هایی از وجودمان را که دیگران دوست ندارند به ناخودآگاه فرستادیم و به عبارتی آن ها را سرکوب کردیم. غافل از اینکه این ها در روان ما جا خوش کردند و از بین نرفتند. سایه کوله بار درازی است که با خود حمل می کنیم.
می دانیم که وقتی نور آفتاب به بدن ما می تابد بدن را روشن میکند؛ اما همزمان سایهای هم ایجاد میشود، سایهای که سیاه و تاریک است. هر چه شدت این نور بیشتر باشد، سایه سیاهتر و تاریک تر خواهد بود. در حقیقت میتوان بجای واژه سایه از "تاریکی، نبود روشنایی، و بخش سرکوب شده وجود" استفاده کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص، روی عبارت "اسرار سایه" کلیک کنید.
مفهوم آشنایی با سایه نشان داده است که چگونه می توان با شناخت سایه زندگی را تغییر داد، تغییری که اگر رخ ندهد فاجعه بزرگی در پی خواهد داشت. البته رویارویی و مبارزه با سایه خالی از خطر نیست و در اصل میتواند بسیار خطرناک نیز باشد، ولی شناخت سایه به ما کمک می کند تا آمادگی لازم برای این شناخت را در خود ایجاد کرده و رهسپار سفر زندگی شویم.
روند آشنایی با سایه، با شناخت مختصری از تاریک و روشن وجود آغاز می شود و در ادامه به کوله بار درازی که به دنبال خود می کشیم، می پردازد. با توجه به اینکه در فرهنگ های مختلف سایه ها متفاوت هستند، می توان گفت کوله بارهای متفاوتی نیز وجود دارد. در برخی فرهنگ ها ممکن است کوله بار بزرگتر، اما از جنس و نوع متفاوتی باشد که همراه آن ها فردیت و خلاقیت و ابتکار شخص نیز درون کوله بار جای گرفته باشد. با روبه رو شدن با کوله بار مُهر و موم شده خود قطعاً خواهیم ترسید.
در ادامه آشنایی با سایه به مبحث فرافکنی پرداخته می شود. ماری لوییس فان فرانتز در جایی گفته " چرا همیشه فکر میکنیم فرافکنی بد است؟ فرافکنی در میان طرفداران یونگ نوعی اتهام محسوب می شود. گاهی فرافکنی کاری درست است و میتواند به ما کمک کند." وی همچنین به ما یادآوری می کند که اگر فرافکنی نکنیم، ممکن است اصلاً نتوانیم با دنیای اطراف مان ارتباط برقرار کنیم. مسأله این است که ما چه مدت با فرافکنی ها باقی می مانیم.
آیا فرافکنی ها قابل بازگرداندن هستند؟
همه ما درباره قدرت دادن به دیگران چیزهایی می دانیم. حال درباره بازپسگیری این قدرت صحبت خواهیم کرد. فرآیند دادن و بازپس گرفتنِ موارد فرافکنی شده برای همه ویژگی هایی که در دنیا فرافکنی کرده ایم، یکسان است. تفاوتی ندارد که این ویژگی ها را روی چه کسی فرافکنی کرده باشیم.
روند بازگرداندن فرافکنی ها پنج مرحله دارد:
مرحله اول: فرافکنی
مرحله دوم: فرافکنی روی فرزندان
مرحله سوم: توجیه اخلاقی برای نجات از ناهمگونی درون
مرحله چهارم: تحقیر پیامد غفلت از قهرمان درون
مرحله پنجم: بازگشت فرافکنی
سپس به این نتیجه می رسیم که فردی که سایه اش را دیده است، آرامش را در اطرافش می گستراند. راه های زیادی برای دیدن سایه، بازیابی فرافکنی ها و کوتاه کردن طول کوله بارمان وجود دارد و همه ما از بسیاری از آن ها آگاهی داریم.
تا زمانی که ما با یک معلم که از مفهوم سایه آگاهی دارد، آشنا نشویم و از او راهنمایی نخواهیم، قادر به یافتن سایه خود نخواهیم بود و البته به این نتیجه خواهیم رسید که سایه اگر چه از دید ما پنهان است اما به خودی خود مخرب نیست.
گفته می شود که هر کدام از ما حداقل دو دهه از زندگی خود را صرف این موضوع می کنیم که چیزهایی را به سایه مان بفرستیم و در چهار دهه بعدی زندگی سعی می کنیم با آنچه سرکوب کرده ایم، ارتباط برقرار کنیم. انسان بیشتر از طریق چیزهای متداول روی "جهان" تأثیر می گذارد، بنابراین سایه در ابتدا با ادبیات داستانی پیوند خورده و رفته رفته به سوی شعر کشیده شده است. در نهایت به این مهم میرسیم که اگر هدایای سایه کارساز نباشند، دوباره بازپس می روند و به اعماق باز می گردند.
منبع: اسرار سایه (رمزگشایی از نیمه تاریک وجود)
نویسنده: رابرت بلای
مترجم: فرشید قهرمانی
ناشر: بنیاد فرهنگ زندگی
لطفا ابتدا در سایت ورود کنید، سپس نظر خود را ثبت کنید
عالی بود. سایه ها برای من حکم دانه های گندم را دارند که وقتی شرایط مهیا میشود جوانه میزنند و دوباره رویش نهفته شده در وجود خود را آغاز می کنند.