۳۰ شهریور ماه ۱۳۹۷ وقتی جوهر قلم این مرد خشکید...
سطح مقاله : پیشرفته
افزایش سایز متن

می گوید وقتی خواب دید جوهر قلمش خشکیده، تصمیم گرفت دیگر کتابی ننویسد.او اصلا در دنیا نمی زیست

شما به صفحه ناشر کتاب راهبری زندگی با شهود درونی آمده اید. برای تهیه کتاب اینجا را کلیک کنید. توضیحاتی در مورد رابرت جانسون بر اساس این کتاب نیز تقدیم شما می شود:


او در این دنیا زندگی نمی­ کرد...

او از وقتی یازده سالش بود، چیزی را دیده بود که برای همیشه دل او را ربوده بود و از دنیا بیرون رفته بود...

او یازده سالش که بود بین راهی خانه مادر ش و پدرش که از هم طلاق گرفته بودند، تصمیم می گیرد که از مغازه ای کوکاکولا بخرد. یک پای او وارد مغازه که می شود، دو ماشین به هم می خورند، ماشینی با سرعت پای دیگر او را بین آهن ماشین و دیوار قرار می دهد.

هنگام تصادف وقتی بیهوش می شود خوابی می بیند

یادش می آید هنگام تصادف وقتی بیهوش شده بود وارد دنیای دیگری شده بود. وارد جهان طلایی. جایی که دوست نداشت بیرون بیاید ولی لاجرم او را بیرون می فرستند تا به دنیا برگردد.

خونریزی او عفونی می شود و یک پای او را قطع می کنند و بعد پای دیگرش را...

ناامید از زندگی به مادرش از قبرستان مورد علاقه اش می گوید و از او می خواهد تا او را آنجا خاک کنند.


ولی گویا قرار نبود رابرت بمیرد.

او تمام زندگی اش را با شهود دنبال می کند. عقلانیت او در حد و اندازه صفر است. درست و غلط بودن این پدیده را به شما می سپاریم.

کتاب راهبری با شهود درونی او روزهای آینده در دستان شما خواهد بود تا ببینید مزه زندگی اینچنینی چگونه است.

رابرت در خاطره ای از سفرش به هندوستان می گوید در خانه زن و مرد مسنی زندگی می کردم. روزی آن ها به من گفتند رابرت می دانی ما یک اسمی برای تو گذاشتیم.
با اشتیاق می گوید:چه اسمی
می گویند:پارسیفال، معنیش می دانی چیست
رابرت می گوید: بله، یعنی ابله

زندگی او را با متر دنیا نمی توان سنجید. کتاب های پرفروش، سفرهای ماجراجویانه، شاگرد یونگ شدن و تعاملاتش با کریشنامورتی و دالایی لاما و ده ها چیزی که من و شما شاید نامش را موفقیت بگذاریم، از نظر رابرت صرفا یک سفری بوده که به او به آن فراخوانده می شده و او بدون محاسبات عقلانی در پی آن حرکت می کرده است.

ما با خواندن راهبری با شهود درونی بارها نفس مان از حرکت رابرت جانسون ایستاد، لحظاتی برای او فراوان اشک ریختیم و در نهایت او را تحسین کردیم.سبک زندگی اش با دنیای امروز بیگانه است.ولی سخت به زندگی او غبطه خوردیم.
راهبری با شهود درونی

داستان این کتاب نیز از یک خواب شروع می شود
یک شب خواب می بیند که جوهر قلمش خشکیده

فردا صبح که از خواب بر می خیزد، تصمیم می گیرد که دیگر ننویسد.

و اصرار ناشران و دوستان او دیگر اثری ندارد

دوست صمیمی او جری رول از او می خواهد تا این باره از اسطوره رابرت جانسون بگوید تاجری رول آن را بنویسد و بعد از تاملی چند ساعته با این کار موافقت می کند و اکنون این اثر جذاب در دستان شماست.



نظرات کاربران 2 نظر ارائه شده است
کاربر گرامی تنها نظرات افرادی که دارای پنل کاربری هستند، نمایش داده می شود
لطفا ابتدا در سایت ورود کنید، سپس نظر خود را ثبت کنید
مهدی ارسال در تاریخ ۰۰۳ مهر ماه ۱۳۹۷

سلام وقت به خیر با تشکر از شما وتیمتون این کتاب چه وقت در لیست فروشگاه وب سایت قرارمیگیره؟

بنیاد فرهنگ زندگی ارسال در تاریخ ۰۰۳ مهر ماه ۱۳۹۷

امیدواریم در هفته آینده بتوانیم این کتاب را عرضه کنیم

الهیار ارسال در تاریخ ۰۰۲ مهر ماه ۱۳۹۷

چقدر بی تاب چاپ این کتاب بودم، ممنون از بنیاد بخاطر انتخاب و انتشار نابش