کدام بخش های ارزشمند وجودم را به دیگری واگذار کردم و این واگذاری چه صدماتی را برای هر دوی ما در بر دارد؟ برای پس گرفتن آن وجوه چه اقداماتی لازم است؟ اصلاً می شود بدون فرافکنی زندگی کرد؟ فرق بین فرافکنی خوب و بد چیست؟
همه ما همچون لوح سفید با فطرتی پاک به این دنیا می آییم. به مرور زمان یاد می گیریم برای آنکه نزد دیگران محبوب جلوه کنیم و دوست داشتنی باشیم، باید مطیع باشیم و کارهایی را برای خوشایند اطرافیان انجام دهیم یا کارهایی را برای کسب رضایت آن ها انجام ندهیم.
وقتی به میانسالی می رسیم، شاید دیگر از آن لوح سفید خبری نباشد. آنقدر چیزها به ما یاد دادند و یاد گرفتیم که فرسنگ ها با واقعیت و ماهیت مان فاصله گرفتیم. جستجوی حقیقت و کشف ناشناخته ها جزء جدایی ناپذیر فطرت ماست. یونگ به این علت نام سایه را برای این بخش وجود انتخاب کرد که همیشه همراه انسان است. این به این معنی است که اگر ما بخشی از وجودمان را نادیده بگیریم، آن بخش ما را نادیده نخواهد گرفت و سهم خود را از زندگی مان طلب خواهد کرد. برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص، روی عبارت "اسرار سایه" کلیک کنید.
فرافکنی چیست؟
هنگامی که شخصی فرافکنی می کند، انرژی و توان متعلق به گنجینه درونی اش را به بیرون می فرستد. یک مرد ممکن است جنبه احساسی اش را به همسرش واگذار کند. در این صورت از دست آن راحت می شود و هنگامی که با مشکل احساسی درباره فرزندانش برخورد می کند، خیلی طبیعی اجازه می دهد همسرش با این مشکل دست و پنجه نرم کند.
چه نیروها و ویژگی های دیگری وجود دارد که یک مرد روی همسرش فرافکنی می کند؟ او ممکن است تمایلات جنسی را فرافکنی کند. او ممکن است معنویت را فرافکنی کند که در آن هنگام همسرش احساس می کند بیش از اندازه منزه و پاک است. او حتی ممکن است ضعف یا جنونش را فرافکنی کند. برخی مردان لیاقت شان را روی یک زن فرافکنی می کنند و خیلی از مردان هستند که جادو و نیرویشان را روی یک زن یا چند زن فرافکنی می کنند.
برای زنان هم همین حالت می تواند وجود داشته باشد. یک زن می تواند قهرمان درونی اش را روی شوهرش فرافکنی کند؛ در این صورت شوهرش بیش از اندازه شریف و مسؤولیت پذیر خواهد بود. یک زن ممکن است حس بازیگوشی اش را فرافکنی کند که در این صورت شوهرش بازیگوش و دمدمی مزاج باقی خواهد ماند. او ممکن است حس فرمانروایی اش را فرافکنی کند و حتی معنویت اش را. خیلی از زن ها غول درونی شان را روی مردان فرافکنی می کنند.
چرا همیشه فکر می کنیم فرافکنی بد است؟
فرافکنی در میان طرفداران کارل گوستاو یونگ نوعی اتهام محسوب می شود. گاهی فرافکنی کاری است درست و می تواند به ما کمک کند. اگر فرافکنی نکنیم، ممکن است اصلاً نتوانیم با دنیای اطراف مان ارتباط برقرار کنیم. زنان گاهی شکایت می کنند که مردان بخش ایده آل زنانه شان را روی یک زن فرافکنی می کنند، اما اگر آن ها چنین نکنند، چطور می توانند از خانه مادری و اتاق شخصی شان خارج شوند؟ مسأله این نیست که ما اصلاً فرافکنی می کنیم یا نه؛ نکته مهم این است که تا چه مدت با این فرافکنی ها باقی می مانیم؟ فرافکنی بدون ایجاد ارتباط شخصی خطرناک است. فرافکنی بدون ارتباط شخصی می تواند به فرد گیرنده آسیب برساند. روند فرافکنی و درخواست آن از قدرت تحمل فردی که روی وی فرافکنی شده خارج است.
برای درک بهتر مفهوم فرافکنی می توانیم ارتباط میان انرژی سایه و پروژکتورهای سینمایی را مثال بزنیم.
اجازه دهید تصور کنیم که بخش هایی از وجودمان را کوچک کرده ایم و آن ها را تخت و صاف نموده و در قوطی نگهداری فیلم که در محفظه ای تاریک است، قرار داده ایم. سپس یک شب و همیشه شب ها این اتفاق رخ می دهد؛ این شکل ها ظاهر می شوند طوری که نمی توانیم یک لحظه هم چشم از آن ها برداریم. چهره ها و شخصیت هایی که در این قوطی ها حبس شده اند، در طول روز فقط به شکل تصاویری کمرنگ هستند که روی نوار فیلم های عکاسی دیده می شوند، اما وقتی از پشت سر ما نور به آن ها بتابد، تصویرهای وحشتناکی روی دیوارهای مقابل مان پدیدار می شوند. آن ها سیگاری روشن می کنند و دیگران را با اسلحه می ترسانند. روان ما مانند پروژکتورهای سینمایی عمل می کند. تصاویری که در یک قوطی قرار داشتند، حالا بیرون آمدند و در مقابل دیگران نمایش داده می شوند. خشمی که بیست سال در یک قوطی حبس شده بود، می تواند در طول یک شب روی صورت همسر شخص دیده شود. هر زنی ممکن است شوهرش را گاهی به شکل قهرمان و گاهی به شکل آدم زورگو مشاهده کند.
چرا فرافکنی؟
چرا همه ما بخش های زیادی از وجودمان را فرافکنی می کنیم و در کوله باری دور از چشم دیگران قرار می دهیم؟ اگر این اندازه خشم، خلاقیت، گرسنگی و بخش های غیرجذاب وجودمان را در کوله بارمان قرار دادیم، چگونه می توانیم زندگی مان را ادامه دهیم؟
وقتی به این دنیا می آییم، ماننده ابرهایی زیبا و باشکوه هستیم. از دوردست های این هستی به این دنیا می آییم و با درخشش 360 درجه ای (کامل) خودمان را ابراز می کنیم. جالب این است که پدر و مادرمان به عنوان اولین اشخاصی که با آن ها برخورد داریم، از این ویژگی ها خوششان نمی آید. آن ها دختر و پسری خوب می خواهند. این دومین پرده نمایش است؛ البته نه به این معنا که پدر و مادرمان افرادی پلید هستند. آن ها برای هدفی به ما نیاز دارند و احساس می کنند به شیوه خودشان از ما مراقبت می کنند، اما ما با از دست دادن بخش هایی از وجودمان چه باید بکنیم؟
حالا درباره انواع این کوله بارها با هم صحبت می کنیم:
وقتی بخش های زیادی از وجودمان را درکوله بار پنهانی مان قرار دادیم، انرژی کمی برای خودمان باقی می ماند و هر چه کوله بارمان بزرگ تر باشد، انرژی کمتری خواهیم داشت. وقتی زنی بخش مردانه یا مردی بخش زنانه اش را در کوله بارش قرار می دهد، یا آن را برای فرافکنی در آن قوطی که در موردش حرف زدیم، قرار می دهد، همراه آن مقداری انرژی از دست می دهد. بنابراین، می توانیم به کوله بارهایمان به عنوان ذخیره هایی از انرژی نگاه کنیم که در حال حاضر در دسترس ما نیست.
درباره کوله بارهایمان با هم صحبت کردیم، اما جالب است بدانید هر شهر و جامعه ای هم کوله بار مخصوص به خود را دارد.
زمانی که یونگ مشاهده کرد اکثر بیمارانش سایه خود را انکار می کنند و آن را پس می زنند، به این نتیجه رسید که بشر باید راهی برای زندگی کردن با بخش تاریک خود بیابد و در واقع بهداشت جسمی و روانی او وابسته به این رابطه با بخش زندگی نکرده اش است. البته این رویارویی و باز کردن این کوله بار می تواند بسیار خطرناک باشد، اما باید آمادگی این شناخت را در خود ایجاد کنید و رهسپار سفر آشنایی با سایه شوید.
به خاطر بسپارید ندیدن بخش های تاریک درون دلیل بر وجود نداشتن آن نیست!
منبع:اسرار سایه
نویسنده: رابرت بلای
مترجم: فرشید قهرمانی
ناشر: بنیاد فرهنگ زندگی
لطفا ابتدا در سایت ورود کنید، سپس نظر خود را ثبت کنید
من تا اینجا متوجه شدم که سایه بخشهای انکار شده وجود ماست و اینو کاملا درک کردم
سوالم اینه که۱_ آیا برای متعادل سازی وجودمون بلاخره باید اینا رو زندگی کنیم
۲_ و زندگی کردن سایه ها همون فرافکنی ما محسوب میشه ؟ یا فرافکنی یه بحث دیگه هست؟
به شما دوست عزیز توصیه میشود که کتاب جوجه اردک زشت درون رو مطالعه فرمایید و به صورت تجربی و عملی این مباحث رو یاد بگیرید.https://bonyadonline.com/product/165
سلام همراهان جان. من با کتبی که ازتون خریدم و مطالعه ی عمیق اونها هنوز در مورد فرافکنی مشکل دارم. نمیدونم معنای ساده ی اون چیه و نمیتونم در روابطم تشخیص بدم چه چیزهایی را فرافکنی میکنم... چه چیزهایی را آیینه وارمیبینم و تفاوتش با سایه ها چیه؟