… درد درونی ام بیش از چیزی بود که تحملش را داشته باشم تا این که بالاخره خود واقعی ام را ملاقات کردم. احساس می کردم شوکه شده ام، چرا که فکر می کردم خود واقعی ام هر آن چه را که نیاز دارم تا کامل باشم به من می دهد و هر مانعی که در راه کامل بودنم وجود دارد، از میان برخواهد داشت . درباره کسی که می خواستم باشم خیال پردازی می کردم، اما هرگز باور نداشتم که بتوانم به آن تبدیل شوم. تلاشم برای دوست داشتن همان کسی که بودم مرا واداشته بود تا در دنیای روان شناسی و شناخت درون به دنبال یاری باشم … هنگامی که خود را همان گونه که هستید، درک می کنید و می پذیرید، تمامی اطرافیان تان از این مسأله سود خواهند برد. این هدیه ای است برای افرادی که پیرامون تان زندگی می کنند، چرا که آن ها نیز احساس خوبی خواهند داشت. پیروزی بر تاریک ترین احساسات مان و قضاوت های مان به ما قدرتی ارزشمند خواهد بخشید. این قدرت خریدنی و به ارث رسیدنی نیست. این قدرت پاداش سفر در تاریکی های وجودمان است که ما را به نور عشق بدون قید و شرط می رساند. این پاداشی است که به افرادی اعطا می شود که آن قدر شجاع هستند که انسانیت خود را به همراه معنویت شان می پذیرند. این پاداشی است که شما شایستگی اش را دارید. بنابراین نفس عمیقی بکشید و به خوتان اجازه بدهید تا به کامل ترین شکل دگرگون شوید. این حق شماست. تمامی عشق و ابزاری که به آن نیاز دارید. هنگامی که به خود تعهد می دهید قدم به تاریکی های وجودتان بگذارید تا به خود کامل تان برسید، در اختیارتان خواهد بود.