۲۰ آبان ماه ۱۳۹۷ درس و بحث کمپین رهایی از غم جدایی (درس پنجم)
سطح مقاله : پیشرفته

نظرات و تجربیات خود ، درباره درس پنجم گفتارهای سهیل رضایی درباره کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی را اینجا به بحث بگذارید

از دوستان شرکت کننده در کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی دعوت می کنیم نظریات، تجربه ها و سوالات خود درباره درس پنجم این کلاس را زیر این پست به بحث بگذارند.

لینک فایل های کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی (اینجا)

نظرات کاربران 32 نظر ارائه شده است
مهرنوش ارسال در تاریخ ۲۰ آبان ماه ۱۳۹۷

آقای رضایی به جز قسمت پایان دادن به زندگی و خودکشی به خاطر عشق از دست رفته امون، چون فکر میکنیم از پایان دادن به سوگواری راحتتر هست، میتونم بگم ۹۰٪ داشتین من و حالمو و شرایطمو بیان میکردین. من بعد از پنج سال از یک رابطه ی جدی عاطفی بیرون اومدم که رویاهایی رو براش ساخته بودیم و در نهایت با تمااامِ تلاشی که من برای رسیدن کردم، و حتی طرف مقابلمم تلاش کرد اما از نظر من نجنگید، با مخالفت پدرش مواجه شدیم و ناچار مجبور به ترک این رابطه. البته که من فهمیدم اون آدم هنوز در سن ۲۶ سالگی احتمالا اون استقلال لازم رو چه از نظر مالی چه عاطفی نسبت به خانواده اش به دست نیاورده بود، اما الان برای این پنج سالی که رفت و تلاش و جنگیدنم برای راضی کردن خانواده ام دلم میسوزه. دوست داشتم بود، ولی شجاع، قاطع، و دوست داشتم کسی بود که مسئولیت دوست داشتنش رو به عهده میگرفت، نه اینکه پا پس بکشه و بگه من باتو خوشبخت میشدم اما پدرم نمیذاشت ما زندگی کنیم! و من اشک ریختم برای اوووون حجم از دلداگی و اعتمادی که کرده بودم، وعشقی که بهم داشتیم و تمام شد. بخاطر همه ی اون پنج سالی که دقیقا طبق صحبت های شما رویاهایی رو‌برای زندگی کنار اون آدم ساخته بودم(حتما اون هم ساخته بوده) و بعد از این جدایی اجباری به یکباره من فروریختم چون ترسیدم بدون اون آدم نتونم ادامه بدم. چون سبک زندگیم رو از همه نظر بخاطرش تغییر داده بودم(مذهبی،فکری و...). شما درست میگید، من بخاطر وجود پدر و مادری که سرسخت توو این شرایط من رو حمایت کردن، فهمیدم که باید زندگیمو ادامه بدم، با اینکه ترس از تنها موندن و دوست نداشته شدن از جانب یک آدمه دیگه رو هنوز بعد از ۴ماه دارم. و امید دارم که بهتر بشم بخاطر مامان و بابام. با اینکه روزای زیادی بهم میریزم.

****ممنون از شما برای این کمپین خوب! تک تک صحبتای شما در این پنج فایل رو من حس و زندگی کردم توو این چهار ماه! اشک ریختم با صحبتاتون، و امروز با بغض شما گریه کردم، امیدوارم حالم خیلی زود خوب و خوبتر بشه، و حالِ همه دوستانی که تجربه ای مشابه من دارن.
و از شما برای این کاره بزرگ بسیار سپاسگزارم. امیدوار و مطمئنم فیدبَک بسیار خوب و مثبتِ این حمایت و کاره بزرگ رو در زندگی خواهید دید. ببخشید زیاد نوشتم، برای هیچ کدام از فایل ها کامنت نذاشتم، و الان به یکباره با اشکام سرازیر شد. ممنون

mobina ارسال در تاریخ ۲۰ آبان ماه ۱۳۹۷

فقط خواستم تشکر کنم

mobina ارسال در تاریخ ۲۰ آبان ماه ۱۳۹۷

و اینکه بگم کاش حرفاتون همیشه یادم باشه تا حالم خوب باشه ولی حیف که بعد از یه مدت کوتاهی از یادم میره و ..

الهام ارسال در تاریخ ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۷

یادداشت کن