۰۰۲ آبان ماه ۱۳۹۷ درس و بحث کمپین رهایی از غم جدایی (درس چهارم)
سطح مقاله : پیشرفته

نظرات و تجربیات خود ، درباره درس چهارم گفتارهای سهیل رضایی درباره کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی را اینجا به بحث بگذارید

از دوستان شرکت کننده در کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی دعوت می کنیم نظریات، تجربه ها و سوالات خود درباره درس چهارم این کلاس را زیر این پست به بحث بگذارند.

لینک فایل های کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی (اینجا)

نظرات کاربران 63 نظر ارائه شده است
کاربر گرامی تنها نظرات افرادی که دارای پنل کاربری هستند، نمایش داده می شود
لطفا ابتدا در سایت ورود کنید، سپس نظر خود را ثبت کنید
زهرا ارسال در تاریخ ۰۰۴ آبان ماه ۱۳۹۷

مادرم بخاطر اعتیاد پدرم مجبور بود کارکنه ، از همون بچگی احساس بار اضافی بودن و جوجه اردک زشت بودن و بخاطر نبودمادرم و مشکلات مالی و عاطفی و خانوادگی داشتم .هجده سالم که شد وقتی پدرم فوت کرد دعای طول عمر برای مادرم میخوندم مادری که هیچ وقت نبود و همیشه خسته و پریشون از کرایه خونه و قرص و شکم سه تا بچه هاش بود. اما سالگرد پدرم تبدیل به روز مرگ مادرم شد و انچه ازش میترسیدم خیلی زود سرمون اومد! بعد از اون سربارتر و زیادی تر از همیشه ... خونه عموم زندگی میکردم زنعمو و دخترعموهام جواب سلاممو نمیدادن ! بعدم گفتن میخوایم خونه رو بکوبیم بسازیم برو خونه عمه ، خونه ی عمه هم یه شب سرد زمستونی که خوابیدم صبح دیدم چقد سرده چشمامو که باز کردم دوتا کارگر افغانی مشغول تخلیه خونه بودن و من وسط اتاق تو رختخواب ! هنوزم سرما و حسی که داشتم استخوانمو میسوزونه ، بعدش دوباره خونه ی عمو ! که هنوز ساختش کامل نشده بود ! خوب یادمه کامپیوتری که به هزار امید برای سرکار رفتن و تایپ یادگرفتن خریده بودم چندروز زیر بارون بود ! بعدش با یه اقایی نامزد شدم پنج شنبه جمعه ها میرفتیم خونه اونا . من عاشق جمع های گرم خانوادگی بودم تا اینکه عمه ی ایشون که ازمن خوشش نمیومد یه جمعه یه دعوا درست کرد مادر اون اقا خیلی راحت گفت که دیگه منو خونشون راه نمیده و رابطه امون تموم شد . (بعد از اون خالی تر از همیشه با احساس دلم میخواد فرار کنم )این حسارو الان میفهمم اون موقع نمیفهمیدم ظرف دوماه ازدواج کردم و اومدم شهر غریب ! اما حتی تو خوابم نمیدیم ممکنه خدا همچین ادمهایی رو خلق کرده باشه این خانواده انقد تحقیر و بی احترامی اذیتم کردن که دلم میخواست برگردم به روزایی که زنعموم جواب سلاممو نمیداد . اخرشم بعد ده سال با یه دختر بچه ، بیکارو بی پول و داغون تو شهر غریب طلاق گرفتم .اما دوباره عاشق شدم عاشق مردی که توقع داره جونتو فداش کنی ولی اگه بهش بگی بالای چشمت ابروست قهر میکنه و میره که میره ... خیلییییی خوب میدونم خالی یعنی چه حس و حالی ! خوب میدونم به خودت بپیچی و خوابت نبره و زمان نگذره یعنی چی! خوب میدونم حتی یادت نیاد اخرین بار باکی حرف زدی یعنی چی! خوب میدونم توهم شنیدن اسمت ، یا گرمای دستش چه دردی داره ! واقعا فکر میکردم دیوانه شدم عمیقا دلم میخولست مرگو تجربه کنم ... نمیدونم شما که درد و میگین درمانش رو هم میگین ؟ نمیدونم امیدی به رهایی از این درد هست یا نه ! فقط خواستم بگم شما واقعا نعمتین ...

نياز ارسال در تاریخ ۰۰۴ آبان ماه ۱۳۹۷

استاد ممنونم از زماني كه گذاشتيد،مطالب خوبي بيان كرديد و قطعا كمك كننده هستن،من يه سوال دارم و اون اينه كه چجوري ميشه وابستگي به طرف مقابل رو كم كرد؟ رو چه چيزايي بايد كار شه كه تو يه رابطه تا حد خييلي زيادي به طرف وابسته نشد؟
بازم ممنونم از همه زحماتتون

سمیه ارسال در تاریخ ۰۰۴ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام آقای دکتر رضایی واقعا عالی بود این کمپین و بسیار ممنونم ازتون که انقد درست و دقیق و ریز به ریز مراحل جداییو توضیح دادین . واقعا خیلی حس همدردی بزرگی بود حس درک شدن بود . من سه سال پیش از یه ازدواج بسیار آزار دهنده طرد شدم اما با وجود همه آزارها کندن برام بسیار وحشتناک بود که شما فرمودین همون ده درصده .اون روزها با وجود همون سختیها و طرد شدن شدید هنوزم یادش میفتم درد میکشم و نفرین میکنم اون آدمو ناخواسته . چون خیلی خیلی منو عذاب داد اما با این وجود من خیلی دوسش داشتم و حاضر به ساختن بودم اما اون منو طرد کرد .

زهرا ارسال در تاریخ ۰۰۴ آبان ماه ۱۳۹۷

اول از همه تسکر میکنم از استار رضایی بابت این کمپین و حرفایی که عین تجربه های آدمهای جدا شده بود خیلی خوب توصیف کردید و در پایان راه حل دادید منم فکر میکردم درس پنجمی به عنوان آخرین درس باشه اما به اندازه ای که راهکار دادید مفید بود خواهش میکنم برای درس تقدیر زنان تخفیف بذارید تا بتونیم تهیه اش کنیم . باز هم سپاس به خاطر تلاشی که کردید و رایگان یافته هاتونو در اختیار ما گذاشتید لطفا در مورد تله طردشدگی صحبت کنید و راهکار بدید.

مریم ارسال در تاریخ ۰۰۳ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام
ممنون از این کمپین. این فایلها به من کمک کرد که علت حال بدم و بدونم و بفهمم که در واقع من دارم یک جدایی رو تجربه میکنم. برای من خبلی مفید بود.
اما منم حسی که بعضیها اشاره کردند روداشتم الته نه بدبنانه. من هم با تمام شدن کمپین در فایل چهارم کمی جا خوردم و احساس کردم بحث رها شد. به نظرم خیلی قوی شروع شد در فایل دوم به اوجش رسید و تاکهان در سه و چهار افت کرد و حرفها تکرای شد. امیدوارم در کارهای بعدی پختگی بیشتری بدست بیاد و همونطور بالنده که شروع شد تمام هم بشه. در فایل صوتی عقده ها هم کمی اینحالت وجود داشت. موفق باشید و بنیاد برای من که حرفهای جدیدی داشته. ممنون.

لیلی ارسال در تاریخ ۰۰۳ آبان ماه ۱۳۹۷

خوشحالم در کمپیتون شرکت کردم.پاینده باشید آقای رضایی
من تمریناتی رو که توصیه کرده بودید انجام دادم.در هرحال حاضر تجربه ای که به جدایی ختم بشه نداشتم ولی کلاسهاتون چندنکته مبهم رو در ذهنم باز کرد و حالا میدونم چه راهی رو باید طی کنم.
من تا یکسال بعد از مرگ مادرم نتونستم گریه کنم و اونو در خونه چندبار بعد از مرگش دیدم و حضورش رو هم حس میکردم.فکر میکنم ترس از تنهایی و رهاشدگی این تجارب رو برام پیش اورد.
تجربه عاطفی سالها پیشم هم که به جدایی ختم شد با اینکه تموم شده فرضش میکردم درزمانهایی که اصلا فکرشو نمیکردم غمگینم میکرد و حالا میدونم برای التیام کودک درونم باید کاری کنم که حتما خواهم کرد.ممنون از نشون دادن راه.

مهتاب ارسال در تاریخ ۰۰۳ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام و تشکر ازشما . من از این که باید از انرژی خشم برای خودشناسی استفاده کرد رو نتونستم درک کنم اگر بیشتر امکان توضیح دادن هست ممنون می شم

الهام ارسال در تاریخ ۰۰۳ آبان ماه ۱۳۹۷

من جز طرفدارهای پروپاقرص شماهستم ..
عرردز پیج و سایت رو دنبال میکنم
و با کلی امید و انرژی اومدم این کمپین و دوستامم دعوت کردم .
ولی واقعا بجز توصیف حالتهای جدایی و ابراز همدردی و اینکه تو فایل سوم‌گفتید بزرگسال و کودک رو بندیسیم ؛ واقعا هیچ چیز دگه ای نداشت ....
و فایل چهارم تموم شد قشنگ شوک شدم ؟؟؟؟!!!!!!
همین ؟؟؟
اینهمه تبلیغ کتاب و سمینار چرا اخه ؟
و اخرشم اینکه کلاس صوتی میذارید برای رهایی از جدایی؟
اوکی
اقای رضایی،
مابه اندازه کافی شمارو قبول داریم که محصولات رو بخریم و پول دوره بدیم
مجبور نیستید به اسم کمپین رایگان بیایید و اخر داستانو اینطوری تموم کنید !

پری کمپین ارسال در تاریخ ۰۰۳ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام دکتر دارم فکر میکنم اگه این درس رو سال ۹۰ یا سال ۹۳ حداکثر،گوش میدادم اتفاقات بد برام نمیفتاد .ولی الانم دیر نیست .من باید بتونم جمع کنم همه چیز رو .ای کاش اون صد اشتباه رو زودتر بگین ک دیگه انجام ندیم .حتی فردا هم ممکنه دیر باشه برای من .ای کاش زودتر بگین لطفا .تشکر .خدا برکت

سیمین ارسال در تاریخ ۰۰۳ آبان ماه ۱۳۹۷

این آهنگ فرهاد در ابتدای این بخش عااااااالی بود وقتی که با این آهنگ شروع شد احساس کردم قلبم داره میزنه و داره از تو سینم در میاد .آقای رضایی هر لحظه که داشتم این ۴ درس رو گوش میدادم برای شما دعا کردم و گفتم خدایا این چه روحی بود که این دوره روی زمین آمد و رسالتشو به خوبی داره انجام میده .نمیدونم که چطور میشه ازتون تشکر کرد تا جبران اینهمه محبت و زمانی که میگزارید برای مردم بشه لحظه به لحظه با کمک به مردم و بالا بردن خرد جمعی تلاش میکنید.از خدا میخوام روحتون و قلبتون همیشه در آرامش باشه و لحظه لحطه زندگیتون پر از خیر و برکت باشه.من الان در حالت جدایی و طرد شدگی نیستم اما علاقه داشتم در این کمپین باشم تا به خردم اضافه بشه تا بتونم شاید به یه نفر دگ کمک کنم.البته غم از دست دادن عزیز رو تجربه کردم.دوره ای از زندگیم از طرف عشق زندگیم رها شدم و خییییییلی درد کشیدم همونجا بود که فایل ازدواج رنج مقدستون رو گوش کردم و خیییییلی بهم کمک کرد شروع کردم رو نقاط قوت و ضعفم کار کردم و اون آدم خودش برگشت وقتی برگشت با اینکه همش چند ماه گزشته بود اما به جرات میتونم بگم من دگ اون ادم لحطه طرد شدن نبودم و همین باعث شد که در رابطم یه جور دگ طاهر بشم و فهمیدم با تغییر من خیلی چیزا عوض شد .حتی اون آدم هم متوجه تعییرات من شد و رفتارش با تعییر من تغییر کرد.هنوزم دارم پیدا میکنم این نقاطم رو و سعی میکنم روشون کار کنم.تمام تلاشم رو میکنم تا آگاهیم رو بالا ببرم.