۳۰ مهر ماه ۱۳۹۷ درس و بحث کمپین رهایی از غم جدایی (درس سوم)
سطح مقاله : پیشرفته

نظرات و تجربیات خود ، درباره درس سوم گفتارهای سهیل رضایی درباره کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی را اینجا به بحث بگذارید

از دوستان شرکت کننده در کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی دعوت می کنیم نظریات، تجربه ها و سوالات خود درباره درس سوم این کلاس را زیر این پست به بحث بگذارند.

لینک فایل های کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی (اینجا)

نظرات کاربران 89 نظر ارائه شده است
کاربر گرامی تنها نظرات افرادی که دارای پنل کاربری هستند، نمایش داده می شود
لطفا ابتدا در سایت ورود کنید، سپس نظر خود را ثبت کنید
صدف ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام. من خیلی اتفاقی با این کمپین آشنا شدم و ثبت نام کردم من درحال حاضر توی یک شرایط بسیار سخت از زندگیم هستم که کامل خودم رو باختم و هیچ امیدی دیگه به زندگیم ندارم و تا به حال اینقدر خودمو ضعیف ندیده بودم من پارسال مرداد ماه درگیر بیماری سرطان تیرویید شدم که خدارو شکر چون زود فهمیدیم و جراحی کردم حل شد ولی واقعا دوران سختی بود برام چون بعدش هم ید درمانی شدم و بسیار بسیار سخت بود و اینقدر این مسئله منو اذیت میکرد که هر روز و شب و ثانیه هاشو به زور از ذهنم پاک کردم وبه جز این مسئله من 3 سال هست که با پسرس دوست هستم و تقریبا با هم زندگی کردیم ولی همیشه با هم مشکل داشتیم و دعوا ها و قهر های زیاد و بعضی وقتا هم طولانی ...این طور بگم ک هرقت دلش میخواد میاد و هر وقت میخواد میره. و من تو این اومدنا و رفتناش خیلی ضربه خوردم خیلی اذیت شدم خیلیا حتی میگن تو مریضیت برای این همه غمو غصه خوردنته چون من کلا آدمی ام که درونگرام و خیلی همه مسائل تو خودم میریزم . من حتی میدونم این آدم به درد زندگیم نمیخوره ولی بازم هر بار این اشتباهو میکنم و به خودم آسیب میزنم الانم دوباره مریضیم برگشته و تمم اون روزای سخت پارسالم برگشته و باید 1 باره دیگه ازشون بگذرم همون روزایی ک به سختی فراموششون کرده بودم خیلی خودمو باختم اون آدمی که دوسش داشتم هم رفته کلا همه چیمو باختم صحبت های شما گریه منو در میاره چون حس میکنم روبه روی من نشستین و فقط دارید با من صحبت میکنید انگار که همشو تجربه کردم . همین سردردهای میگرنی که میگید من دارم و تمام بدنم کهیر میزنه که تا به حال اینجوری نشده بودم دکترا میگن حساسیت ولی وقتی اینجا گفتید من فهمیدم علت کهیر زدنامو . ... ولی بازم چیزی به من کمک نکرد که بتونم ازین دوران در بیام. من واقعا نمی خوام شکست بخورم فکر میکنم واقعا نیاز به کمک دارم

س ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام من دقیقا بعد از اینکه یه رابطه ای که چندین سال بود رو هوا بود و خیلی سردرگم کرده بود برای رهایی از اون حس های بد بلاتکلیفی و اینکه چرا کارهام درست پیش نمیره و منسنم دیگه بالا رفته نمیتونم ازدواج کنم و...رفتم پیش یه مشاور و وابسته ی مشاورم شدم و با اینکه بارها این جمله ی دکتر شیری رو به خودم گفته بودم که نباید با درمانگر وارد رابطه شد این اشتباه بزرگو انجام دادم و به پیشنهاد درمانگرم برای دوستی جواب مثبت دادم و به مشکلاتم اضافه کردم و هیچوقت نتونستیم رابطه ی خوبی داشته باشیم و البته بعدها فهمیدم که منم یکی از افرادی بودم که باید تو لیستش تیک میخوردم و این بدترین جدایی عاطفی من بود چون همه ی اون چیزهایی که برای بهتر کردن حالم بهک گفته بود به نظرم دروغ اومد و خودش منو طرد کرد و تمام حال خوشی که تو مدت درمان بهم منتقل کرده بود با رفتارهاش نابود کرد و همه ی شور و شوقمو ازم گرفت

رامینا ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام جناب رضایی؛ من کودک درونمو تصورش میکنم؛ خیلی مظلومانه و درحالی که با اضطراب دستاشو به هم فشار میده و رفته یه گوشه ایستاده و به من نگاه میکنه انگار التماس میکنه با چشماش که نجاتش بدم؛ولی منم هر چی سعی میکنم؛ میبینم کاری از دست منوبر نمیاد انگار نمیتونم برم به سمتشو بغلش کنم؛ منم همون طور با بغض نگاش میکنم و خیره میشم بهش

ا.س ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

باسلام و عرض تشکر و خدا قوت
درس اول و دوم رو شنیدم فقط از جوجه اردک زشت اشتباهاتم تجسم شد و اینکه شاید بشه از درون اشتباهات قوی زیبای درون رو متولد کرد فعلا که سعادتش رو نداشتم. اما درس سوم بسیار غمگینم کرد و افسوس خوردم که چرا چند سال پیش با شما و مجموعه شما آشنا نشدم و اینکه چرا مشاوره ای که اون سالها رفتم نتونستند به این شکل کمک کننده باشند،شاید هم خودم خیلی مشکل رو جدی نگرفتم، متاسفانه کلمه به کلمه صحبتهای درس سوم رو با تمام وجود حس کردم و تمام اتفاقات بدی که فرمودید رو تجربه کردم و بهترین سالهای عمرم رو تلف کردم،حالا درس سوم نه تنها حالم رو بهتر نکرد افسوس و احساس پشیمانی و نبخشیدن خودم رو پررنگتر کرد تازه تازه کمی میخواستم خودم رو ببخشم. امیدوارم افرادی که در آینده از این اتفاقات خواهند داشت بتوانند بهتر مدیریت کنند.

لیلا ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

ممنونم ازتون استاد عزیز. من تمرین شمارو انجام دادم . کودک درونم رو دیدم. اصلا بازیگوش نبود .خیلی غمگین و ساکت و گوشه گیر بود. انگار که از کسی کتک خورده و گریه کرده بود و یه گوشه نشسته بود.دوست داشتم بغلش کنم نوازشش کنم و بهش بگم که تا ابد حمایتش می کنم ولی نه اون به طرفم و نه من رفتم سمتش.من بیشتر غمگین شدم از اینکه اینقدر اونو سرخورده دیدم.

نازنین تقوایی ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام چرا نمیتونم به درس سوم دسترسی پیدا کنم

... ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام .جناب رضایی عزیز من بعد 8 سال عشق از راه دور کسی که کنارم نبود تو همه این سالها و گاه گاهی میدیدمش...بعد از دیدن بارها خیانت از سمت این ادم بالاخره خسته شدم و برخلاف میلم و با منطقم اون رابطه رو رها کردم ...رنج و درو زیادی کشیدم اما بلافاصله ازدواج کردم
با کسی که شغل نداشت و از من ضعیف تر بود و من زن قدرتمندی بودم کنارش ...درسش تموم شد و تو اون سالها من کهر کردم و با تعهد زندگیمو چرخوندم بدون عشق ...واقعا بدون عشق ...بارها و بارها و بارها بخاطر داشتن روابط اشک ریختم .حس تجاوز به من دست میداد .خداوندا نمیتونم بگم چه عذابی بود...
تا اینکه بعد نه سال بهش خیانت کردم .حس میکردم دوباره متولد شدم دوباره فهمیدم زندگی چیه و دنیا چقدر زیباست ....خانوادم با طلاقم مخالفت کردن و جلوم واسادن ...و اون پسر از زندگی من رفت ....الان 8 ماهه که دست و پا میزنم دارم ذره ذره اب میشم ....اشتباه محص بود کارم ...خیلی عذاب کشیدم ....الان دلم میخاد واقعا دل ببندم به همین زندگی بخاطر بچم ...شوهرم دوسم داره اما مسیله خودمم ...همیشه جای عشق کمه تو زندگیم ...
توروخدا خواهش میکنم به ماها کمک کنید

الف ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

جناب دکتر ما که بعد از رها شدن جداشدن ازدواج کردبم و اینهمه سال تاوان اشتباهمونو به غلط دادیم.هیچ وقت نتونستیم فراموش کنیم .داریم دست و پا میزنیم .تکلیف ما چیه ؟؟؟
چرا این دسته رو هیچ وقت نمیبینه کسی...
خیلی از ماها زندگیهامون داره نابود میشه بخاطر فراموش نشدن اون تجربه تلخ بخاطر ازدواج قبل از فراموش کردن و حل کردن موضوع...
خیانتهای فراوانی داره اتفاق میفته
نمیدونم چرا به این جنس مسیله اشاره نمیکنید
رنجی که امثال من میکشن طاقت فرساست
بچه های ما تاوان اشتباهات مارو میدن ..تا کی؟؟؟

الف ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

جناب دکتر ما که بعد از رها شدن جداشدن ازدواج کردبم و اینهمه سال تاوان اشتباهمونو به غلط دادیم.هیچ وقت نتونستیم فراموش کنیم .داریم دست و پا میزنیم .تکلیف ما چیه ؟؟؟
چرا این دسته رو هیچ وقت نمیبینه کسی...
خیلی از ماها زندگیهامون داره نابود میشه بخاطر فراموش نشدن اون تجربه تلخ بخاطر ازدواج قبل از فراموش کردن و حل کردن موضوع...
خیانتهای فراوانی داره اتفاق میفته
نمیدونم چرا به این جنس مسیله اشاره نمیکنید
رنجی که امثال من میکشن طاقت فرساست
بچه های ما تاوان اشتباهات مارو میدن ..تا کی؟؟؟

سهیل رضایی ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

سوال شما را نفهمیدم

الف ارسال در تاریخ ۰۰۱ آبان ماه ۱۳۹۷

جناب دکتر ما که بعد از رها شدن جداشدن ازدواج کردبم و اینهمه سال تاوان اشتباهمونو به غلط دادیم.هیچ وقت نتونستیم فراموش کنیم .داریم دست و پا میزنیم .تکلیف ما چیه ؟؟؟
چرا این دسته رو هیچ وقت نمیبینه کسی...
خیلی از ماها زندگیهامون داره نابود میشه بخاطر فراموش نشدن اون تجربه تلخ بخاطر ازدواج قبل از فراموش کردن و حل کردن موضوع...
خیانتهای فراوانی داره اتفاق میفته
نمیدونم چرا به این جنس مسیله اشاره نمیکنید
رنجی که امثال من میکشن طاقت فرساست
بچه های ما تاوان اشتباهات مارو میدن ..تا کی؟؟؟