۳۰ مهر ماه ۱۳۹۷ درس و بحث کمپین رهایی از غم جدایی (درس سوم)
سطح مقاله : پیشرفته

نظرات و تجربیات خود ، درباره درس سوم گفتارهای سهیل رضایی درباره کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی را اینجا به بحث بگذارید

از دوستان شرکت کننده در کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی دعوت می کنیم نظریات، تجربه ها و سوالات خود درباره درس سوم این کلاس را زیر این پست به بحث بگذارند.

لینک فایل های کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی (اینجا)

نظرات کاربران 121 نظر ارائه شده است
حمید ارسال در تاریخ ۰۹ آبان ماه ۱۳۹۷

کودک: چرا من مثل بقیه یک نفر رو ندارم که منو به خاطر خودم بخواد؟دوستم داشته باشه، به خاطرم تلاش کنه؟چرا با اینکه سعی میکنم به همه خوبی کنم و خوب باشم تنهامون میذارن و میرن؟

قهرمان: نگران نباش من وتو با هم هستیم تا اخرش. من به تو کمک میکنم تو به من.میدونم مسیر سختی داریم، غرورمون رو شکستن، تحقیرمون کردن، اعتماد به نفسمون رو از دست دادیم، طردمون کردن و....ولی ما با هم همه چیو میسازیم. تلاشمون رو میکنیم تا نهایت چیزی که از دستمون برمیاد بقیه اش دست خداست. نمیدونم چه زمانی و در چه مکانی ولی یقین دارم که خدا به ما کمک میکنه و این اوضاع درست میشه.

مریم ارسال در تاریخ ۰۸ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام.۴درس رو کامل گوش دادم ودرس سوم نطق منو بازکرد .حس ازدست دادن گاهی دارم وگاهی ندارم.من در خانواده کنترگر بزرگ شدم که الانم (۳۶سالمه ومجرد وتحصیلکرده).این وضعیت منو ازار میده وباتموم تلاشی که برای ساختن فردیتم انجام دادم موفق شدم فردی موردپسند برای سلفم باشم.وچون برادرم هم ازدست دادم در جوانی.ترس ازدست دادن دارم.
الان در رابطه ایی هستم خوب ولی میدونم بدردهم نمی خوریم وادامه میدم از ترس تنهایی وگاهی میگم بره خوب چی میشه ازمرگ عزیز بدتر که نیست ولی با گوش دادن فایل ۳.غمی بزرگ در درونم حس کردم که چرا ازدست دادن اینقدر برام فاجعه است. سپاس.

معصومه ارسال در تاریخ ۰۸ آبان ماه ۱۳۹۷

به نظرم خوبه و باعث رشد میشه

سوری ارسال در تاریخ ۰۸ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام استاد رضایی عزیز
با درس سه کلی گریه کردم فقط میخوام بگم ازتون ممنونم خدا هرچی دلت میخواد بهت بده واقعا خداوند هم منو دوست داشته و هم شما را که شما استاد عزیز سر راه ما گذاشته و اینکه شما خیلی بیشتر دوست داشته که بتونید افرادی مثل من توی این جامعه هدایت و راهنمایی کنید . من پیش مشاور زیاد رفتم ولی اصلا به نتیجه نرسیدم مثل ادمهای احمق همش کاری که باید نکنم انجام میدم و اینکه نمی تونم از این فرد دست بردارم یک مدت رهاش میکنم دوباره میرم به سمتش اینقدر خودمو ملامت میکنم ولی انگار نه انگار واقعا این فرد منو خیلی اذیت کرده ولی یک مدت مهربون میشه و دوباره منو اذیت میکنه

سه‌شنبه ها با موری ارسال در تاریخ ۰۸ آبان ماه ۱۳۹۷

تمرین درس سوم :
دختر کوچولوی درون من :من بغل میخام، دوست دارم بیام خودموو جمع کنم تو بغلت خودمو بچسبانم بهت محکمممم دلم میخاد نوازشم کنی، محبتم کنی، بوسم کنی بهم بگی ک دوسم داری. دلم میخاد بهم امنیت بدی آرامش بدی، بهم بگی آفرین تو خیلی خوبی تو خیلی خوش فکر هستی تو خیلی خوب کار میکنی

خانم قوی من: عزیییییییزم بیاااا بیا بغلم گل نازم تو عزیزه دل منی، بیا قشنگم، آفرین گل نازم، موهاتو ناز میکنم دستامو دورت حلقه میکنم، صورتمو میچسبونم به صورتت و هزارتا میبوسمت، عزیزم من خیلی تو رو دوست دارم، من کنارتم من پشتت هستم هر کاری بخای انجام بدی من بهت کمک میکنم رو خودت کار کنی قشنگم کمکت میکنم خودت رو بشناسی نقاط قوت و ضعفت رو بشناسی روشون کار کنی تا حالت بهتر بشه من همیشه هستم هر موقع ترسیدی هر جا خسته شدی بیا بغلم نازت کنم گل نازم همیشه کافی سرت رو برگردونی عقب تا منو ببینی ک دارم برات دست تکون بدی، هر موقع ب من احتیاج داشتی من کنارتم عزیزم، من دستو میگیرم میبرم پارک، سرسره سواری، با ماشین با بابا و مامان میریم میگردیم، همه با هم میریم شمال، من همیشه برای اینکه حالت بهتر بشه و بمونه هستم گل نازم، دوست دارم خیلی دوست دارم. همیشه میتونی رو من حساب کنی گل نازم، همیشه کافیه چشماتو ببندی منو صدا کنی تا ببینی من کنارت ایستادم جونم.
عزیزم من بهت افتخار میکنم تو علیرغم همه مشکلات همیشه بهترین خودت بودی، همیشه تمام تلاشت کردی بهت تبریک میگم برای سرسختی و تلاشهات که داری ازشون نتیجه میگیری دوست دارم و میبوست قشنگم، تو بغلم بمون عزیزم تا بوت کنم تا موهای قشنگتو ناز کنم گل نازم خیلی دوستت دارم زیباترینم، صورت زیبای آروم و معصوم تو رو دوست دارم لبخنده آرامش بخش تو رو دوست دارم

آوا ارسال در تاریخ ۰۷ آبان ماه ۱۳۹۷

با هر فایلی که گوش می‌دم بیشتر گریه می‌کنم انگار بیشتر می‌فهمم که همه چی تموم شده و بابد قبولش کنم بعد از درس ۳ یاد تمام اشتباهاتم افتادم که دنبال بهونه بودم یه راه ارتباطی پیدا کنم باهاش حرف بزنم ولی هربار بیشتر تحقیر شدم.

شقایق ارسال در تاریخ ۰۷ آبان ماه ۱۳۹۷

این مکالمه ای که میگید خیلی سخته انجام دادنش واقعا من هرچقدر سای میکنم نمیتونم

نوشین ارسال در تاریخ ۰۷ آبان ماه ۱۳۹۷

با سلام و سپاس پیرو قول جناب آقای سهیلی گرامی، منتظر نمونه گفتگوی بین بالغ و کودک هستم.

سونیا ارسال در تاریخ ۰۷ آبان ماه ۱۳۹۷

من سر تا سر مدتی که فایل سوم رو گوش میدادم گریه کردم.تازه فهمیدم که چرا نمی تونستم مرگ مادربزرگم رو قبول کنم.چرا انقدر برام دردناک بود.نزدیک یک سال از مرگش میگذره اما هر بار که یادم میفته احساس خفگی میکنم و براش اشک میریزم.توی تمرینی هم که برای گفتگو با کودک درون داده بودید فقط تونستم بغلش کنم و ببوسمش.هیچ حرفی بهم نزد

زهره ارسال در تاریخ ۰۷ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام
من این بخش رو امروز گوش کردم
نمیدونم چه صحبتی باید بین کودک درون و حالم باشه
راهنمایی میکنین لطفا؟