۱۸ مرداد ماه ۱۳۹۷ درس و بحث گذشته نگذشته
سطح مقاله : پیشرفته
افزایش سایز متن

نظرات و تجربیات خود ، درباره درس گفتارهای سهیل رضایی درباره دوره غیرحضوری گذشته نگذشته (عقده در روانشناسی) را اینجا به بحث بگذارید

.از دوستان شرکت کننده در کلاس غیرحضوری گذشته نگذشته (آموزش نظریه عقده یونگ) دعوت می کنیم نظریات، تجربه ها و سوالات خود درباره درس های این کلاس را زیر این پست به بحث بگذارند.

نظرات کاربران 192 نظر ارائه شده است
سوسن ندافی ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

من دلم میخواد ریشه ترسهامو پیدا کنم چرا وقتی مسئله ایی پیش میاد من اینقدر استرس میگیرم یا چرا وقتی از دست کسی عصبانی هستم مدتها توی ذهنم باهاش میجنگم و یا اینکه چرا برای رها شدن از حضور بعضیها فقط میخوام اونو حذفش کنم واقعا اینها ریشه در چی میتونه داشته باشه و تازه بخاطر ترس از دست دادن بعضیها همیشه نگرانم و اذیت میشم.۹

مائده ارسال در تاریخ ۲۷ مرداد ماه ۱۳۹۷

منم اینطوریم

زمانی ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

با سلام. در پرسشنامه پول قسمت سوم گزینه «جنس قطعی رسیدن» یعنی چی ؟

Hamid ارسال در تاریخ ۲۲ مرداد ماه ۱۳۹۷

این سوال منم هست، اگر پاسخ بدن ممنون میشم.

بهاره ارسال در تاریخ ۲۲ مرداد ماه ۱۳۹۷

سوال منم هست .

مژده ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

خیلی جالبه . فرصته خیلی خوبیه که به خودم فکر کنم چون تا الان فقط داشتم تقلا میکردم که جلو برم ، پیشرفت کنم و وقتی هم به اونی که میخواستم نمیرسیدم یا کاره اشتباهی میکردم مدام خودم و سرزنش میکردم .
الان فکر میکنم که بیشتر باید خودم بشناسم حتی بیشتر با خودم دوست باشم ،چون تمامه اینها حتما یه ریشه ایی داره که شایدم من اصلا هیچ نقشی تو به وجود اومدنه اون ریشه نداشته باشم .

فرزانه ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

هنوز هم میشه این کلاس ها رو دنبال کرد؟ من تازه عضو شدم.

لاله حسینی ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

سلام، برام تشخیص این که عقده غرق شدن دارم یا غفلت خیلی سخته! من سه تا مامان داشتم تو بچگی، مادر بزرگم، مامانم و خواهرم. هر کدوم روش خودشون رو برای تربیت من داشت. من نیازی نبود که بزرگ بشم، همیشه بزرگ شدنم تو ذهنم زمانی اتفاق می افتاد که همسن خواهرم بشم و این اتفاق از اونجایی که محال بود، هنوز هم من در سی و دو سالگی به طور کامل پا به دنیای بزرگسالی نگذاشتم.
من با خواهرم خیلی متفاوت بودم و رفتار خواهرم مورد تایید مادرم بود. از نظر مادرم دلیل این که من به خوبی خواهرم نبودم این بود که من بچه بودم.
من هیچ وقت نمی تونستم مثل خواهرم عاقل و کامل باشم پس بهتر بود که بچه بمونم!

Mitra ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

سلام . من در کلاس گذشته نگذشته ثبت نام کردم ولی نمیتونم فایلهای صوتی با پیانهای مربوط به کلاس رو دریافت کنم . لطفا دوستان اگر میتونند من رو راهنمایی بفرمغرمبفرمایید . متشکرم

جلیلی ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

سلام.خداقوت.
وقتی فایل صوتی استاد را گوش میدم انسان گویا به دنیای دیگری سفر میکنه.
ولی این گذشته را نمیتوانم مدیریت کنم .چرا که هر لحظه که در حال پیش میروم گذشته به صورت میانبر وارد ذهنم شده وشاید همین گذشته است که رضایت و شادی را از من گرفته و واقعا نمیدونم مشکل کجاست .امیدوارم توانایی و مدیریت شفا از گذشته ویا حتی عقده ها پیدا کنیم.
ممنون از زحمات و خدمات اعضای بنیاد

جان‌محمد ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

تشکر استاد!

گلبرگ ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

عقده هاي كودكي من خيلي در دوران جواني اثرات مخربي بر روابطم گذاشت،ايثار زياد از حد در روابط ،فرصت دادن به افراد نامناسب و مدام تلاش در جهت كمك به افرادي كه مشكل دارن و يجورايي تو زندگي به بن بست خوردن انگار من ناجي اين افرادم و هميشه بيشترين آسيب را هم از همين اشخاص خوردم و بدتر اينكه اين مساله بارها و بارها تكرار شده مثل اينه كه من آهنرباي جذب افرادي هستم كه درگير با مشكلات زيادي هستن و سلامت رواني ندارن،من ريشه ي جذب به چنين افرادي و در عقده هايي ميدونم كه از ٦ سالگي تو زندگيم شروع شد و انقدر تكرار شد و باعث شد تصميم هايي و تو كودكي بگيرم كه واقعا در بزرگسالي آسيب ميزنه بهم ! و بدترين اينه كه من ميدونم مشكل كجاست و انقدر دارم بهش فكر ميكنم كه اون حالت ها و احساسات كودكيم الان كه ٣٠سالمه داره احساس ميشه و پر رنگ ،مرحله ي گذر از اين مسئله خيلي مشكله برام! و صحبت راجبش با كسي سخت تر ! ممنونم از شما كه مثل معجزه اي وارد زندگيم شدين و اميدوار هستم كه با اين دوره بتونم گذر كنم از اين عقده ها

میعاد ارسال در تاریخ ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۷

من‌ گذشته رو فراموش کردم گذشته بر نا خدا گاه و روان من اثر گذاشته
به راستی چه باید کرد
تا قفل روان و نا خودآگاه باز شود........‌‌‌‌........
....‌‌‌

متبن ارسال در تاریخ ۲۲ مرداد ماه ۱۳۹۷

منم خاطرات دوران نوجوانی مو فراموش کردم. به سختی بخاطر میارمش. اگه خاطره ای هم یادم بیاد ،احساسی که از اون خاطره داشتم اصلن یادم نمیاد