۰۰۴ مرداد ماه ۱۳۹۷ خودشناسی به روش یونگ را چگونه دیدید
سطح مقاله : پیشرفته

وقتی زندگی اکنون مورد رضایت ما نیست نیمه دوم عمر آغاز شده است.

جیمز هالیس روانکاو پیرو مکتب یونگ معتقد است، در نیمه دوم عمر شغل شما هر چه باشد باید روانکاو هم بشوید.

امیدواریم جلسه امروز انگیزه لازم برای آغاز این مسیر شده باشد

امروز میزبان شما در سمینار نقشه راه بودیم.

خوشحال خواهیم شد احساس و نظر شما را داشته باشیم.


نظرات کاربران 8 نظر ارائه شده است
کاربر گرامی تنها نظرات افرادی که دارای پنل کاربری هستند، نمایش داده می شود
لطفا ابتدا در سایت ورود کنید، سپس نظر خود را ثبت کنید
لیدا ارسال در تاریخ ۱۹ مهر ماه ۱۳۹۷

این سمینار شروعی بود برای مسیر خودشناسی که همیشه برام گنگ بود نمی دونستم از کجا باید شروع کنم چون ریشه دردهامو نمی تونستم پیدا کنم و همیشه دیگران رو مقصر حال بدم میدونستم الان دیگه میدونم کجاها مشکل دارم و باید از چه طریقی حلش کنم.دارم تلاش میکنم رنج هاو دردهامو به رسمیت بشمرم؛ نظارش کنم اما باهاش یکی نشم و هوشیاریمو نسبت به حال و احوالم و اطرافم بالا ببرم.و از همه مهمتر استاد رضایی که با همه عشق و محبتشون توی مسیر سفر همراه ما هستند و وجودشون باعث دلگرمیه.

مهسا اسماعیلی ارسال در تاریخ ۱۵ مهر ماه ۱۳۹۷

سلام.واقعا سمینار حرفه ای و علمی بود.ازمون اولیه خیلی دقیق بود و تحلیل استاد رضایی تکمیل کردن سمینار رو.من با اینکه با فضای خودشناسی اشنا بودم اما این سمینار خیلی عمقی تمامی تقاط ضعف و قوت رو نشون داد و از همه مهم تر راهکار منطقی داده شد.خدا قوت واقعا

افشين ارسال در تاریخ ۱۳ مهر ماه ۱۳۹۷

سلام
اول كاري كه بايد بكنم ريشه عقده ها مو پيدا كنم ترس هايي كه دارم به حرف روحم گوش كنم دنبال روياها برم و هر چقدر درونم ارامش داشته باشه بيرونم ارامش بهتري ميگره و رو خودشناسي بيشتر كار كنم و در اين كار نبايد عجله كنم در پايانم از دكتر رضايي و تيمش كمال تشكر دارم

مقسم ارسال در تاریخ ۱۸ مرداد ماه ۱۳۹۷

سلام
به نظر من همه محصولات بنیاد فرهنگ زندگی از کتاب تا سمینار بسیار ارزشمند است و هزینه های آن بسیار مناسب برای بیشتر اقشار جامعه است.
من از کتابها و کتاب و کلاس صوتی به صورت دی وی دی استفاده کردم و بعد در سمینار شرکت کردم که بسیار مفید بود و توانستم با ترسها و مشکلات اساسی که داشتم روبرو بشم با سایه ها و عقده ها و نگاهم نسبت به مسائل و افراد و مشکلاتم تغییر کرد الان حس رضایت و حال بهتری نسبت به گذشته دارم و همچنان در حال مطالعه و خودشناسی هستم.
از آقای رضایی برای کلاسهای رایگان آنلاین و یا کمپین هایی که اجرا میکنند سپاسگزارم. کمتر دیده میشه کسانی که مسئولیتهای اجتماعیشون را در زمینه کاری که فعال هستند، اجرا کنند.
با آرزوی موفقیت هر چه بیشتر خانواده بنیاد فرهنگ زندگی.

غزل ارسال در تاریخ ۰۰۹ مرداد ماه ۱۳۹۷

سلام
من در این سیمنار حضور نداشتم
ولی درسهای عقده،سایه،تقدیر زنان و ....رو تهیه کردم و بسیار بسیار برام جای تامل داشت
تازه دارم صورت مساله رو میفهمم
در یکی از دروس شما آقای رضایی گفتند که ذهن انسان مثل رادار عمل میکنه(البته الان دقیق اون جمله تو ذهنم نیست.ایشون خیلی بهتر بیان کردند)و شرایط و انسانهایی که جذب رابطه میشن به این موضوع مربوط میشه
مثلا در مورد ازدواج میشنیدم و الان میشنوم برو پیش فلانی که اون چشم برزخی داره یا اون میتونه گره کارت رو باز کنه.
الان که مدتی هست دارم این دروس رو میخونم احساس میکنم در روش خودشناسی یونگی این چیزها جایی نداره.
جایی در سایتتون مطالبی در این زمینه میتونم مطالعه کنم؟
از زحماتتون ممنونم

گلناز ارسال در تاریخ ۰۰۶ مرداد ماه ۱۳۹۷

با سلام-مطالبي كه در سمينار مطرح شده بسيار عالي و راهنماي خوبي بود.آقاي رضايي مطالب رو با تمام وجود طوري بيان ميكردند كه برجان آدم مي نشست.ولي متاسفانه شرايط هواي محل سمينار بسيار بد و گرم بود كه باعث ميشد از كارآيي ذهن بكاهد و نگذارد كه تمام و كمال در سمينار باشيم .

مریم رضایی ارسال در تاریخ ۰۰۵ مرداد ماه ۱۳۹۷

مریم رضایی:
سلام
برای من کل سمینار جالب بود اما به نظر زمان بیشتر یا فایل توضیحاتی بیشتری لازم داشت که کمبود زمان را پوشش بده
بعد از سمینار اول شاید رفتم تو حالت انکار تو قسمت جستجوگر منفی هنوزم گنگم چون احساس میکنم با قسمت آفرینشگر منفی بدجور گره خورده
بعد اول دلم خواست تنها باشم اما بعد احساس کردم میخواهم خونه باشم و با همسرم در مورد حرف بزنم
بعد تمام راه را تا خونه گریه کردم و تمام کودکی مثل فیلم از جلو چشمم رد می شد و وقتی رسیدم خونه دلم میخواست سکوت کنم
تا سه نصفه شب هرازگاهی گریه می کردم خنده دار بود، قضاوتی نبود فقط دلم میخواست خودمو بغل کنم
از دیروز تا امروز انگار تمام قطعات پازلی که تقریبا از بیست ودو سالگی داشتم کنار هم میذاشتم داشت مرتب میشد راه های گره خورده جدا می شد
صبح تا حالا باز با جستجوگر منفی درگیرم شاید انکار اون که هنوزم فکر میکنم با آفرینشگر منفی درگیره، من رو هم درگیر کرده
اما جالب بود اول انکار بعد گریه بعد دست درد شدید حالا احساسم اینه که سبکترم و روشنتر شدم
من قبل از سمینار زندگی برازنده من رو خوندم بعد از سمینار دوباره نگاه کردم اما در مقایسه با سمینار خیلی ناقص بود به نظرم و حس تشنگی آدم و به تبعش ناراحتی و گیجی آدم رو زیاد میکنه
به نظرم خیلی خوب بود و به نظرم خیلی لازمه برای همه کسانیکه آماده سفرن و اینو حس میکنن

مینو ارسال در تاریخ ۰۰۴ مرداد ماه ۱۳۹۷

من خوشحالم از آشنایی با این موسسه..
صرفا اومدن به این سمینار شاید اگر به تنهایی میبود خیلی منو خوشحال نمیکرد چون مقطعي میبود و ممکن بود با مرور زمان به فراموشی سپرده بشه..
ولی آشنایی با کل مجموعه منو خوشحال میکنه چون قراره مدتی منو با کتابها و فایلهای صوتی و حتی اگر لازم بود مشاوره و... همراهی کنه..
احساس کودکی رو دارم که در پناه مادرش قرار گرفته و دلش کمی قرص شده... انگار به کوه تکیه دادم... تا حالا از نابلدیهام واهمه داشتم ولی از این به بعد ميدونم جایی هست که کمکم میکنن غلط گیری کنم.. انگار پاک کن ميدن دستم...
حالا بستگی به میزان تلاش خودم داره...
من آدم تنبلی هستم تو مطالعه، اگه به این تنبلی غلبه کنم، پیشرفت روبروی منه. .. همین که این سمینار و این مجموعه بنیاد فرهنگ زندگی تونسته این حس اعتماد رو به من القا کنه هزاران تبریک و دست مريزاد داره.. رسیدن به مهارتهای این موسسه آرزوی منه... مهارت کمک به دیگران و خودم... مهارت روشن کردن چراغ امید در دل دیگران...
این بنیاد داره پرستاری کردن رو به ما یاد میده، پرستاری از خودمون و بالطبع بعد از رسیدن به مهارت، پرستاری از اطرافیانمون، ... خیلی از نميدانم های ما به میدانم تبدیل ميشه،.. ریشه های اشتباهاتمون رو پیدا میکنیم، چشمهامون باز تر ميشه به آينده و گذشته...

خداييش کاشتن این حجم از امیدواری در دل ما کار هر کسی نیست... این دانش و آگاهی ملموس که پشت صحبتها بود به ما اطمینان ميده وما رو مجاب به حرکت میکنه ..
از این که امروز در این سمینار شرکت کردم خیییلی خوشحالم. .. از اینکه شما آقای رضایی تونستین مخاطبین رو شش ساعت پای صحبتهاي خودتون بنشونین بهتون تبریک میگم...
عطش یادگیری و نیاز به تغییر و خودشناسی رو در تک تک افراد شرکت کننده دیدم. . پس متوجه شدم اگه من زخمهایی دارم و نیاز ترمیم تو خودم احساس میکنم، تافته ی جدا بافته ای نیستم و این کاملا طبيعيه، .. مهم اينه به این ادراک رسیدم که برای بانداژ و بهبود زخمهام باید حرکت کنم. ..
آقای رضایی من 47 سالمه و شدیدا امسال احساس استیصال در حل بعضی از مسایل زندگیم میکردم، درست به موقع با شما آشنا شدم، شاید بعضی بپرسم دیر نیست،؟
ولی مهم اينه که چه دیر چه زود من در مسیر حرکت و تغییر و خودشناسی قرار گرفتم...
من امروز فهمیدم بهتره اراده، تعهد و انگیزه ام رو بالا ببرم، ميدونم کار سختيه ولی امیدوارم با گوش دادن فايلهاي صوتی و کشف علت چالشهام و علت رفتارم، سختی کار به آسونی تبدیل بشه...
امشب حس خوبی دارم و این حس رو مدیون شما هستم.. ممنون ممنون