۲۳ خرداد ماه ۱۳۹۷ درس و بحث سایه های شخصیتی (درس هفتم)
سطح مقاله : پیشرفته
نظرات و تجربیات خود درباره درس ششم گفتارهای سهیل رضایی درباره سایه در روانشناسی را اینجا به بحث بگذارید

از دوستان شرکت کننده در کلاس غیرحضوری اصل شو وصل شو (آموزش نظریه سایه یونگ) دعوت می کنیم نظریات، تجربه ها و سوالات خود درباره درس ششم این کلاس را زیر این پست به بحث بگذارند.

نظرات کاربران 90 نظر ارائه شده است
لیلا ارسال در تاریخ ۰۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

در کمپین اصل شو وصل شو شرکت کردم خیلی مفید بود چون علت و چرایی انتخاب هایم علی الخصوص انتخاب همسرم را فهمیدم و این اگاهی که ایجاد شد انگار دیگه خشم قبل را از خودم نداشتم و این جمله که بهم میگفتن تو چرا این را انتخاب کردی یا اصلا تو چرا ازدواج کردی و باعث میشد حسابی بهم بریزم یه جواب پیدا کرده بودم و اینکه این مدت بارها به جدایی فکر کردم و در نهایت بخاطر فرزندم ادامه دادم ولی امروز بعد از پایان جلسات دیگه بهش فکر نمیکنم چون فهمیدم اگر حتی آدم دیگه ای هم در زندگی ام بود باز مشکلی دیگه ای باهاش پیدا میکردم و این جمله استاد که میتونم با خودشناسی و شناخت سایه های خودم زندگی حتی رایطه ام را درست کنم و پیش خودم بارها تکرار کردم این عوضی همین عوضیه و همینه که هست? این جمله خیلی تاثیر گذار بود و قصد دارم هرروز برای خودم وقت بزارم و مطالبی که مدتها بود تمایل داشتم را بخونم و گوش بدم کاش وسط راه شل نشم

منصوره ارسال در تاریخ ۰۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

تمام آنچه حانم میترا مدرس نوشتن در مورد منم صدق می کنه. انگار برای ابراز محبت زبونم دوخته شده چون محبت ندیدم و استفاده از وازه ها برام سخت و خجالت اوره.فکر نکنم هیچ وقت بتونم درست بشم

میترا مدرس ارسال در تاریخ ۰۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

سلام
من از مسیر فرزندپروری ، وارد مسیر خودشناسی شدم و الان، هم خوشحالم از اینکه دارم روز به روز با دنیای درون خودم آشنا میشم ، هم پر از حسرتم که چرا اینقدر دیر ... .
در کودکی تو خانواده ایی بزرگ شدم که محبت کلامی و فیزیکی در حداقل ممکن بود ، با خودم قرار گذاشتم مسیر این نسل بی محبت رو من عوض میکنم و تلاش کردم و تلاش کردم... دیوارهای سختی در خودم دیدم که اجازه نمی دادن زبانم برای بیان محبت و دستانم برای ارائه مهربانی حرکت کنند . انرزی زیادی برای به حرکت درآوردن لازم بود و من حرکتم مثل لاک پشت .
طالب محبت بودم و نیاز به دوست داشته شدن در من فریاد میکرد امااااااااا
در نهایت فردی رو برای ازدواج انتخاب کردم که بیشتر طلب هستن تا مهر ورز .
و این آغاز دوره جدیدی از تشنگی دیده نشدن و رنج محبتی که برای داستن اون له له میزدم .
همسرم آدم بدی نیست اما میزان محبتی که من لازم دارم رو نمیتونه بهم بده .

خیلی چیزها رو در خودم بخاطر خودم و بچه هام حل کردم و به نتایج خوبی رسیدم ، اما به سختی میتونم همسرم رو با کلمات محبت آمیز صدا کنم ( هرچند میدونم ایشون خیلی خیلی دوست داره ) .
در آستانه ۴۲ سالگی بعد از ۱۵ سال تلاش برای کارمندشدن و کارمند موندن دارم برای شروع شغل جدیدی که دوست دارم دست و پا میزنم.
از یه طرف نمیتونم شغل فعلی ام رو رها کنم بخاطر شرایط مالی خانواده
از طرفی دیگه واقعا احساس میکنم وقتی سرکارم زمانم در حال هدر رفتنه و بی قرارم .
در هاله ای از سردرگمی برای رسیدن به اونچه میخوام تلاش میکنم و گاهی اوقات بی تاب و نگران و خسته به نوشتن رو میارم و گریه میکنم .

از استاد رضایی عزیز بی نهایت سپاسگزارم و امیدوارم آرزوی دیدن ایشون برام به زودی محقق بشه .

صدیقه ارسال در تاریخ ۰۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

عالیه واقعا مخصوصا مفهوم مادر کامپلکس و میخ کوب می کنه ادم رو ،زنده و سلامت باشید،انشالله
بمونید برامون

f.kh ارسال در تاریخ ۰۳ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

من چیزی که برام جالب بود واقعا تو سه تا از تجربه ها عاشق سایه هام شدم
و با وجود تفاوت ظاهری اونها دلیل جذب به رابطه و ترک رابطه ها تو هر سه نفر یکسان بود و من همیشه جذب آدم های هیجانی خوش سخن با مزه و با اعتماد به نفس میشدم
ویژگی هایی که توی خودم دوس دارم بارز باشه
و در نهایت به دلیل بی خیالی و ترس و بعضا خیانت اون ها تموم میشد

زهرا ارسال در تاریخ ۰۵ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱

سلام سپاس برای این آموزش بسیار عمیق و عالی.الان که این دوره رو می گذرونم ۴ماه دیگه ۳۰ سالم میشه .توی این سالها برای خودشناسی خودم خیلی تلاش کردم،توی درس یکسری مواردو که اشاره کردید و میدیدم من ازشون گذر کردم خوشحال میشدم.اما متوجه شدم خیلی موارد دیگه هست که باید درست کنم و اصلا متوجه این نشتی های زندگیم نشده بودم.یه مورد خیلی کوچیکش که باید اشاره کنم من بچه آخر خانواده هستم همیشه عاشق بوسیدن و بغل کردن و ابراز علاقه کلامی مامان بابام بودم،بابام نمیزاشت ولی مامانم خیلی صبوری میکرد و باقی خواهر برادرهام همیشه منو اذیت میکردن که تو لوسی و خود شیرینی و الان متوجه شدم اونا هم دوست داشتن اینکارو کنن ولی روشون نمیشده ... تقریبا تا دبیرستان مقاومت کردم ولی بعدش این موارد قطع شد.۵سال من تشنه بغل و بوسیدن و بو کردن مادرم مثل قبل به همون میزان زیاد بودم،تو این زمان برای جبران این حجم از محبتی که بهم میخواستم بشه و نمیشد دست به محبت افراطی بین دوستام زدم و اونا بهم اون آغوشو محبتو میدادن ولی اصلا اون چیزی نبود که میخواستم ،خیلی وقت ها زخمی میشدم از محبت بیش از حدم و من همچنان اون حس قوی مامان و بابامو میخواستم ،بعد ۵سال که اومدم و شروع کردم روی خودم به صورت حرفه ای کار کردن اولین جلسه درمانم وقتی برای مسئله ام منو برد به زمان گذشته ام نکته خیلی جالب این بود که اولین چیزی که سر باز کرد همین بود.بعد از اون اقدام کردم برای حال خوبم‌.جالب اینجاس انگار مادرمم تشنه محبت بود و دوباره اما به شکل سالم برای علاقه و احساسم اقدام کردم.اون موقع فقط می تونستم به مامانم ابراز علاقه از ته دل کنم منتها این سفر باعث شد که بتونم یاد بگیرم ابراز علاقه دلیمو نتنها برای مامانم بلکه برای پدرم و باقی هم انجام بدم .سفر دردناک و شیرینی بود که البته از کنارش رشد ها و درس های دیگه هم گرفتم و تونستم بند نافمو از خیلی از وابستگی های ببرم.راه بسیار و باید تمام تلاشمو بکنم برای استقلالم

Spotloan ارسال در تاریخ ۱۱ اسفند ماه ۱۳۹۷

unsecured loans for bad credit

Loans Online ارسال در تاریخ ۲۸ مهر ماه ۱۳۹۷

bad credit loans direct lenders loan assumption poor credit loans poor credit loans

Best Online Loans ارسال در تاریخ ۲۷ مهر ماه ۱۳۹۷

credit loans guaranteed approval credit loans guaranteed approval bad credit loans direct lenders credit loans guaranteed approval

Loans Online ارسال در تاریخ ۱۸ مرداد ماه ۱۳۹۷

direct loan bad credit loans reviews loan for bad credit loans