خودشناسی / ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰ تعادل در زندگی و لذت بردن از آن؛هدیه سایه به زندگی شماست
سطح مقاله : پیشرفته

انسانی می تواند به حقیقت ذاتی و آرامش وجودی خود برسد که توان ایجاد تعادل بین قطب های متضادِ روانش را به دست بیاورد .

روان انسان مانند ترازویی است که برابر بودنِ کفه های آن ، نشان دهنده ی سلامت و کارکرد درست آن است

هنگامی که بنا به هر دلیلی ، یکی از کفه ها سنگین تر باشد ، ترازو از حالت تعادل خارج شده و کاراییِ صحیح ِخود را از دست میدهد

هر آنچه در ذهن ما وجود دارد ، قطب متضادی هم در برابرش قرار گرفته

اگر مهربانی از صفات انسانی است / خودخواهی هم در برابر آن وجود دارد

اگر بخشندگی هست / خساست هم هست

اگر رعایت احترام هست / عصیان هم هست .....

توجه بیش از حد به یک سمت و پنهان کردن ، انکار و سرکوب طرف دیگر ، تعادل روان را در آن مورد بر هم می زند .

وقتی روان دچار این حالت می شود برای اعلام وضعیت خود ، انسان ها ، شرایط و اتفاقاتی را جذب زندگی انسان می کند تا وجود قطب سرکوب شده و لزوم توجه به آن را به فرد یادآوری کند .

برای مثال اگر کسی تمام توان و وقت خود را صرف کار ِ مداوم و بی وقفه کند و همه او را به عنوان فردی پر تلاش ، خستگی ناپذیر و هدفمند بشناسند

قطب متضاد این سخت کوشی که بی خیالی ، تنبلی و خوشگذرانی است ، سرکوب و انکار می شود .

در این موقعیت روان به شکل های مختلف ، انسان هایی را جذب زندگی فرد می کند که این مشخصات را به شکل غلو شده دارند ! و شرایطی را پدید می آورد که شخص تلاشگر مجبور به مراوده و معاشرت با آنها باشد ! تا شاید این جنبه از روانش را در بیرون مشاهده و تداعی کند

این روند به دلیل تضاد با شخصیت فردِ پر تلاش، باعث ، سرخوردگی ، خشم ، به هم ریختگی .... در او می شود و آنقدر ادامه پیدا می کند تا ، یا مشکل را بفهمد و آن را برطرف کند یا تعادل زندگیش نیز به هم می خورد و دچار افسردگی ، دلزدگی و ناامیدی می شود !..


از دوستان شرکت کننده در کلاس غیرحضوری اصل شو وصل شو (آموزش نظریه سایه یونگ) دعوت می کنیم نظریات، تجربه ها و سوالات خود درباره درس سوم این کلاس را زیر این پست به بحث بگذارند.


در پایان اضافه می‌کنم که اگر تمایل به مطالعه مطالب جذابی در خصوص عقده، سایه و روند پیشرفت جلسات روان درمانی دارید، مقاله "یکروان درمانی خوب چگونه پیش می‌رود؟" را به هیچ وجه از دست ندهید.

نظرات کاربران 49 نظر ارائه شده است
مریم ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

سایه من برعکس مثال امروز شما بود من پدری منعطف با نقاب مهربون و با گذشت و مادری پرخاشگر و همیشه ناراضی و دعوا راه بنداز بودم و مادر شد سایه من و بخش مردانه شخصیت من بسیار ضعیف و مهربانی و انعطاف و گذشت شد شخصیت من یا نقاب من و الآن بعد از سی سال زندگی مشترک با رفتن کلاس های متعدد روانشناسی و کودک درون و...شروع کردم به بیدار کردن ۲۰درصد آنیموس شخصیتم ولی باور می کنید گاهی از اینکه باید مثل مادر رفتار کنم هنوز ناراحت می شم ،تمام رفتار مادر سایه من هست

سارا ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

در مورد سایه نوع ۴ موندم، مثلا هر چی فک میکنم نمیدونم چه سایه ای باعث میشه فامیلامون دوست نداشته باشن من ازدواج کنم و به این موضوع حسادت میکنن؟ یا حتی چرا تا این حد حسادت دارن که وقتی کسی هم میخواد خواستگاری کنه نمیذارن ؟ یا چه سایه ای باعث میشه در بیشتر مواقع پای یه نفر دیگه به روابطم باز بشه ؟?

سهیلا ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

چرا من آدم های معتاد رو به خودم جذب میکردم؟؟همسر اولم معتاد تزریقی بود که جدا شدم و با زخم و درد و بیزاری از اعتیاد خانمان برانداز(سایه است اینم؟؟؟) همسر دوم علیرغم تحقیقاتمون و آشنایی خانوادگی معلوم شد اعتیاد به تریاک داشت که کاملا منکر شد و تا اوج جنون رفتم و برگشتم و آخرشم تن دادم به این که خب مریضه و شرایطش ایجاب کرده و ‌..جدا هم نشدم اما کاملا افسرده ام‌و روابط صمیمانه زوج ها منو عصبی میکنه و فکر میکنم دروغ میگن(سایه)
این آیا سایه من بوده؟؟ و سردی روابطمون منو به انجام
کارهایی انداخت که فکر میکردم شامل حال زمان میشن و فراموش میشن اما بعد از ده سال سربرداشتند(واقعاسایه بود) و...و...
ای کاش ..ای کاش زودتر با شما آشنا شده بودم و اینقدر دور خودم نمیچرخیدم .الانم مدتی ست دارم روی خودم کار میکنم .رزونانس همزمان داشتم که مجبورم کرد دست از فرار از خود بردارم و انقدر نقاب حامی برچهره نزنم و مشغول یاری خلق نشوم و واقعا بشینم فکر کنم راجع به خودم.در تصادفی آسیب دیدم و در بستر مانده ام .آقای دکتر رضایی.دعای خیر من نثار همه لحظات بودنتون

م ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

ميشه در ارتباط با سايه خيانت بگيد در تمرين ٣
مثلا در قسمت اشتي و چه خواهم كرد چيكار بايد كرد؟

سمیه ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

من احمق حالم رو بد میکنه

مانا ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

من خیلی آدم ضعیفی هستم که بقیه برعکسش فک میکنن،،البته جدیدا دارم این نقاب قوی بودنو پیشه اعضای خونوادم بر میدارم و ضعفامو نشون میدم،،ولی نمیدونم کمک خاصی میکنه یا نه،،یا اینکه تمرینو انجام دادم و سعی کردم خوده ضعیفمو در آغوش بگیرم و بهش محبت کنم،،ولی نمیدونم اصن چه فایده ای داره آشتی با این سایه

زهرا ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

در مبحث سایه ها متوجه شدم که بخش منطق وجودم همیشه تو سایه بوده چون بیشتر توی زندگی بر اساس احساس و عواطف تصمیم گرفتم و انتخاب کردم اشتباه های خیلی زیاد و تکراری که الان میفهمم بیشترشون اصلا تصمیم واقعی خودم نبوده و از سر ترس و از دست دادن و عدم تایید اطرافیان بوده...شجاعت و خود خواهی که همیشه آرزوی داشتنشو داشتم و بجاش کلی ترس و از خود گذشتگی و مهربونی و مدام به نظر دیگران بودم..حالا با اینهمه احساس پنهان درونم که همیشه سرکوبشون کردم و حس هایی که مدام زندگیشون کردم از سر ترس ،روبه روی خودم قرار دارم.زل زدم به یه نقطه تاریک هیچی نمیبینم ولی کلی فشار و خشم احساس میکنم از شرایط فعلی زندگیم.و نمیدونم به کی بگم که خب من سال ها چیزی نبودم که بودم.دلم میخواد برم یجا که هیچکس نباسه یجا که مجبور نباشم نقاب حال خوبی و قوی بودن داشته باشم .

ریحانا ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

تو زندگیمون اینقد مادرم به پدرم شک داشت و همیشه دعوا می‌کردند که من تو زندگی خودم با این حال که میدیدم شوهرم بهم خیانت میکنه ولی برای جلوگیری از دعوا چیزی نمیگفتم‌آخرش هم منو گذاشت رفت

Sani ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

من یه سوال ک دارم این هستش چرا اکثر رابطه های ک دارم تجربه میکنم مردهای پایبندی نبودن؟این موضوع همش برای من تکرار میشه همین قضیه باعث شده من دیگه سمت ارتباط گرفتن با آدم‌ها نشم حتی دوست‌های دختر اندکی ام داشتم دیگه ندارم ،و اینکه رابطه های من خیلی بدون مقدمه تمام میشن

رز ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

یکی دیگه از سایه هام دقیقا همون بود که شما مثال زدید
مادر منعطف و ضعیف ، پدر قوی و قلدر
و من دقیقا این خصلت پدرم رو دارم و اصلا نسبت به اشتباههای پارتنرم چشم پوشی و گذشت ندارم. البته نسبت به دروغگویی و پیچوندنش که البته خیلی کمه اما تا متوجه شدم بروز دادم و رابطه تموم شد. در صورتیکه دوستام چشمهاشون رو رو این مسایل میبندن و هنوز هم با هم هستند
نمیدونم کدوم کارمون درسته
من تو خیلی چیزا انعطاف دارم اما نسبت به دروغ و پیچوندن اصلا نمیتونم به رو خودم نیارم
حتی اگه ۹۵٪ در رابطه فقط با من باشه