۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰ نظریه سایه یونگ؛ راهی برای جلوگیری از بحرانی شدن مشکلات زندگی
سطح مقاله : پیشرفته

این همه تفاوت و اختلاف که از ابتداءِ شکل گیری اجتماعات بشری تا به امروز بین انسان ها و جوامع مختلف به وجود آمده و باعث شده تا انسان ها هر روز بیشتر از پیش ، توان پذیرش و صلح را از دست بدهند ، به دلیل دور شدن از اصالت انسانی و اسیر شدن در چرخه ی باطل ِ بایدها و نبایدهاست .

قوانین ، تاییدات و تنبیهاتی که هر جامعه ، از خانواده و مدرسه گرفته تا شهر و کشور ، برای رقابت و پیشی گرفتن از دیگران و دیگر جوامع ، فقط بر اساس رفع خواسته هاى جسمی و فکری انسان وضع کرده اند و بدون در نظر گرفتن نیاز روحی و اصل وجودی بشر ، برای اجراء آنها پافشاری و اصرار می کنند .

هر جامعه ای برای مقید و متعهد ماندن به اصول و قوانین حاکم بر خود ، مجبور به سرکوب کردن تعدادی از استعدادها ، نیازها و قابلیت های ذاتی خود می شوند.

برای مثال جامعه ای که خشمگین شدن و ابراز کردن ناراحتی را جزو نبایدها قرار داده و به کودکان آموزش می دهد که باید همیشه صبور ، آرام و مهربان باشند ، قابلیت دفاع به موقع و درست را در فرزندان خود سرکوب می کنند .

با اجراء این قانون ،خشم هرگز از بین نمی رود ، بلکه روی هم تلنبار شده و بزرگ و بزرگتر می شود ، و عاقبت یک روز از حد گنجایش روان فراتر رفته و ناگهان با چنان قدرتی بیرون می زند که می تواند کسی را که تا دیروز معتمد و امینِ انسان های زیادی بود ، به ارتکاب به قتل وادارد !!

هيچ قابليتى در انسان براى سركوب و انكار كردن نيست ، همه آنها براى طى كردن مسير زندگى لازم و ضرورى هستند .

اما ، ما به دليل نشناختن قدرت و كارآيى آنها ، به راحتى حكم " بد بودن " آنها را صادر كرده و در روان خود سركوب و زندانى مى كنيم .

غافل از اينكه با اين كار ، باعث مى شويم انرژى و قدرتى كه بايد براى حفظ حرمت ، حريم ، ارزشمندى و آزادگى خود از آن بهره مى برديم ، تبديل به خطرناكترين دشمن مان مى كنيم ...


توصیه می‌کنیم در صورتی که علاقمند به دانستن مباحث شیرین عقده و سایه هستید، مطالعه مقاله "یک روان درمانی خوب چگونه پیش می‌رود؟" را از دست ندهید.

همراهان عزيز ِ بنياد فرهنگ زندگى

نظرات و تجربيات خود را با ما و ساير دوستان به اشتراك بگذاريد تا بتوانيم در مسير شناخت و كشف سايه ها به يكديگر كمك كنيم
نظرات کاربران 16 نظر ارائه شده است
کاربر گرامی تنها نظرات افرادی که دارای پنل کاربری هستند، نمایش داده می شود
لطفا ابتدا در سایت ورود کنید، سپس نظر خود را ثبت کنید
ملیح ارسال در تاریخ ۰۰۱ اردیبهشت ماه ۱۴۰۰

سلام به اقای رصایی وهمه بچه ای گروه من یک ارایشگرم ودر این کرنا خیلی با مشکل مالی وکاری برخوردم 5سالی از همسرم جدا شدم پسرم یک سال پیش من بود که بعد بخاطر اینکه به تنهایی نمیتونستم پسرمو تربیت کنم دادمش به پسرم بعد متوجه شدم پسرم 4سالیه که گل مصرف میکنه خودم 7سالیه کلاسهای خود شناسی میرم وپارسال کلاس نیمه تاریک وجود رو رفتم وسایه هامو کمکم دارم پیدا میکنم تاریکیهای وجودمو تازه دارم کشف میکنم واز مادرم که وسواس داشت فرار میکردم ورابطه صمیمی نمیتونستم باهاش برقرار کنم در جریان کرنا متوجه شدم خودم وسواس دارم همسرم بهم خیانت میکرد فکر میکردم هوس بازه و خودمو پاک میدیدم بعدا بعد از طلاق متوجه شدم در رابطه ای که شروع میکنم نمیتونم عریزه جنسیمو کنترل کنم اول خیلی از دیدن سایه هم ادیت میشدم ولی نمیدونم چرا گاردم نسبت به سایه ها وادما اطرافم کم شده خدارو شکر میکنم که تو کمپین شرکت کردم واز اقای سهیل رصایی سپاسگذارم که تو مسیر شناخت مما رو همراهی میکنه انشالاه که بتونم از این شرایط وبحران مالی وخانوادگی بیام بیرون

باران ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

با درود فراوان خدمت آقای رضایی عزیز و تیم بی نظیرشون.
فکر کنم این بهترین هدیه ی تمام عمرم باشه. شایدم چون از هیچ هدیه دیگه ای به این اندازه ذوق نکردم.
من خیلی وقته میخوام روی سایه هام کار کنم ولی انگار کل خاطراتم پاک شدن جز چند تا خاطره ی بد.
و واقعا نمی دونم چیکار کنم.
راهنمایی میخوام خیلی . لطفا.

الهام ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

سلام استاد . خسته نباشین. کمپین واقعا عالیه عالیه. درس سوم انواع سایه ها. چهارمی خیلی پیچیدس لطفاً بیشتر برامون بگید و مثال بزنید. ممنون

فرزانه ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

سلام خیلی ممنونم بابت هدیه ی بسیار خوبتون.
تمرین دوم خیلی جالب بود من یه شخصی دیدم با موهای فر بلند با پوستی روشن که لباس مشکی پوشیده بود و خیلی آروم و ناراحت بود و حس بدی داشت از حسادت به دیگران و اسمش حسود بود پرسیدم چی نیاز داری گفت دوستم داشته باش و بهم یه شاخه گل هدیه داد و هر سوالی که میخواست جواب بده به اطراف نگاه میکرد و بعد جواب میداد.مثل خودم بود دیگران براش مهم بودن

تابان ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

از فرزندانم انتظار بسیار دارم چون هم مادر بودم و هم مسئولیت پدرانه داشتم والان از کم توجه ای خیلی دلم میشکنه واحساس تنهای میکنم

حمیده ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

با عرض سلام من وقتی داشتم تمرین ها رو انجام می‌دادم فهمیدم اونقدر با خودم ناآشنا هستم که حتی برام فهمیدن احساساتم در حین بیان بعضی واژه ها سخته و با بیان بعضی هاشون واقعا عذاب کشیدم. فکر کنم چالش سختی پیش رو داشته باشم

زهره ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز،ممنون بابت این لطف بزرگی که به هموطنان خود میکنید، من وارد دوره ی اصل شو شدم و دو جلسه ی اول را گوش دادم، فعلا دچار یک سردرگمی شدم، نتونستم دقیق همه ی سایه هامو پیدا کنم، بیشتر گیج شدم و شاید یک مقدار ناامید، دوست دارم پایان دوره بتونم خودمو از این شرایط نجات بدم و حال بهتری داشته باشم

حمید ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

تجربه من از سایه
یادمه چها پنج ماه پیش خواهرم از من خواسته بود که به خونشون برم‌ و چند روزی اونجا بمونم چون تنها بود و همسرش چند روزی نبود.خونشون دو ساعتی با خونه ما فاصله داره من خودم کار داشتم و توی مودی بودم که اون روز ها همه کار هامو انجام‌ میدادم و طبق برنامه ریزی که داشتم میرفتم جلو. وقتی خواهرم ازم خواست برم پیشش یک ندایی درون من گفت که نه باید بمونی و برنامه روزانه و انجام کارهاتو رو‌قطع نکنی اما من گوش ندادم و رفتم.با وجود اینکه تمام سلول های بدنم از رفتنم به اونجا راضی نبود اما من برای راضی کردن خواهرم رفتم. از درون انگار به خودم خیانت کرده بودم. اون شب که خونشون خوابیدم ساعت ۵ صب از خواب پریدم و‌رفتم توی اینه نگاه کردم و چنان چکی تو گوش خودم زدم که صداش تو کل اتاق پیچید!دوتا حرف درشت بار خودم کردم و خوابیدم. فردا متعجب بودم از کاری که سر صبح کردم چون خواب من بسیار سنگینه و هرکی صدا کنه بیدار نمیشم مخصوصا اون موقع از صبح!

فاطمه ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

سلام من توی دو مورو خیلی بهم می ریزم یکی وقتی که بچه هام درس نمی خونن و وقتی که به همدیگه فحش میدن
متوجه هستم که واکنشم با خطای آنها هماهنگ نیست ولی سایه مربوط را تشخیص نمیدم بخصوص در مورد درس خواندن همیشه خودم درس خوان بودم و از اینکار لذت می بردم هنوز هم همینطور هست
سوال دیگه ام اینکه آیا آشتی با سایه باعث میشه که آسیب هایی که به فرزندانمون زدیم جبران بشه

کامران ارسال در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۴۰۰

.‌ من تفاوت جهار نوع سایه رو زیاد تشخیص ندادم شاید لازم باشه مجددا گوش یدم درس سوم رو. ولی خیلی خوبه یه خشمهایی در من داره بیدار میشه شب اول ترسیدم ولی وقتی آقای رصایی توی استوری گفتن یه خشمی بالا میاد خوشحال شدم. و اینکه من نقاب کمک به دیگران رو همیشه میزنم بعصی اوقات هم دلم نمیخواد ها ولی این کار رو شدیدا پیگیری میکنم حتی کارهای خودم عقب میفتن.