وقتی زنان برای اولین بارکه به فراخوان رقابت با مردان دعوت شدند، برای اثبات مهارت ها و برتری هایشان و دریافت تأیید و تحسین مردانه پا به این عرصه نهادند، انتظار چنین عاقبتی را نداشتند و تصور نمی کردند برای ایستادن در قله باید این همه از جسم و روحشان بزنند...
"زن به پرورش دادن علاقه مند است، زن میتواند بدنی را ، روحی را، تمدنی را و جامعه ای را بپروراند .اما اگرهیچ چیزی برای پرورش دادن نیابد، حس کار آمدی خویش را از دست می دهد."(جوزف کمپل)
خانم موردین مورداک نویسنده کتاب ژرفای زن بودن، از شاگردان آقای جوزف کمپل هستند کهبعداز مدت طولانی از همراهی با ایشان متوجه می شوند که تعریف مشخص و معینی از سفر قهرمانی زن موجود نبوده و زن قهرمان را وسیله سفر مرد قهرمان می داند.
و در واقع با توجه به ویژگی های ماهیتی وجود زنان و از فقدان یک الگوی بلوغ زنانه حکایت می کند. برای کسب اطلاعات بیشتر روی عبارت "ژرفای زن بودن" کلیک کنید.
ایشان تمایل دارند در این کتاب تبیین نمایند که این الگو به سفر هر دو جنس مربوط می شود و در بردارنده تجربهافرادی است که می خواهند فعال باشند و به دنیا خدمت کنند، اما در عین حال از بلایی که جامعه رو به توسعه بر سر روح و روان انسان و تعادل زیست محیطی سیاره زمین آورده است، می ترسند.
در واقع وقتی زنان برای اولین بارکه به فراخوان رقابت با مردان دعوت شدند، برای اثبات مهارت ها و برتری هایشان و دریافت تأیید و تحسین مردانه پا به این عرصه نهادند، انتظار چنین عاقبتی را نداشتند و تصور نمی کردند برای ایستادن در قله باید این همه از جسم و روح خود مایه بگذارند و در نهایت تأیید و تصدیق شایسته ای هم در کار نخواهد بود.
آن ها بعد از مدتی دریافتند که نوک نردبان خود را به دیوار اشتباهی تکیه داده اند.
در واقع هدف اصلی کتاب ژرفای زن بودن، بیداری روح زنانه مغفول مانده در دوره های اخیر در کل جامعه می باشد و در پی نفی دستاوردهای اشتغال و تحصیل و موفقیت های زنان نیست، بلکه به عنوان هشدار به کلیه زنان اعلام می دارد خطر قربانی شدن زنانگی در هم بازی شدن در بازی های مردانه با قواعد از پیش تعیین شده جامعه مردانه، وجود دارد.
عدم تعادل مهم ترین رنجی است که این نوع انتظارات به زنان تحمیل می کند؛ عدم تعادل بین آمال و آرزوهای درونی با اعمال بیرونی.
اغلب اوقات در نخستین مرحله سفر، زنانگی صفتی دست و پا گیر، دسیسه گر و غیر مفید شناخته شده و زنان به صورت انسانهای بی تمرکز و بی ثباتی تصور می شوند که عواطف و احساسات به آن ها اجازه نمی دهد کاری را از پیش ببرند. اغلب زنانی که در دنیای کسب و کار مردانه موفقیت را جستجو می کنند، به دنبال اثبات باهوشی و تیز بینی هستند و از نظرعاطفی و مالی خواهان استقلال می باشند.
آن ها مسائل خود را با مردها در میان می گذارند و حمایت های آن ها را بدست می آورند و احساس امنیت و موفقیت می نمایند.
قهرمان زن زره خود را می پوشد شمشیرش را بر می دارد و راهی میدان نبرد می شودو با فتحی پس از فتح دیگر احساس سرمستی و قدرت می نماید، اما اغلب اوقات در همین مرحله زن با خود احساس ناهماهنگی و عدم تعادل دارد و از خود می پرسد: همه این ها به چه درد میخورد؟ من همه چیز به دست آوردم، اما احساس پوچی می کنم. چرا اینقدر احساس تنهایی و بیچارگی می کنم؟چه چیزی را از دست داده ام؟
این زن قهرمان در راه قهرمانی در سفر مردانه، سلامتی جسمی و توازن روحی، رویا و شهود خود را فدا نموده و در واقع عمیق ترین چیزی که در این سفر از دست داده قطع ارتباط عمیق با طبیعت زنانه خود است.
اما آنچه در این کتاب به آن پرداخته می شود، آغاز حرکت و سفر قهرمانی زنانه است.دعوت به این سفر به سن خاصی محدود نمی شود و زمانی رخ می دهد که خویشتن قدیمی دیگر مناسب حال هر زنی نباشد.
سفر قهرمانی زن در اثر جدایی زنانگی آغاز می شود و با ادغام مردانگی و زنانگی پایان می یابد.
مسیر این سفر نه ایستگاه راهنمایی دارد نه راهنمای قابل تشخیص، نه نقشه و نموداری برای سفر وجود دارد. سفر قهرمانی از هیچ خط مستقیمی پیروی نمی کند.
این سفر، سفری است که به ندرت تایید و تصدیق دنیای بیرونی را دریافت می کند.
منبع: کتاب ژرفای زن بودن
نویسنده: مورین مورداک
مترجم: سیمین موحد
ناشر: بنیاد فرهنگ زندگی