۲۵ تیر ماه ۱۳۹۸ کمربندهایتان را ببندید و آماده سفر شوید!
سطح مقاله : پیشرفته

تو داستان هایی که راجع به قهرمانا شنیده بودیم، فکر می کردیم که قهرمان شدن مخصوص یه سری آدم خاصه و ما یه گوشه مطمئن تر و بدون ریسک تری رو انتخاب می کردیم و اونجا جا خوش می کردیم. الان می بینیم که هیچ گوشه امنی وجود نداره که در اونجا خودمون رو پنهون کنیم....

خیلی از جوان هامون هر روز با احساس ناامیدی و نگرانی از آینده از خواب بیدار میشن، چرا که می دونن ممکنه به همون سطح از موفقیتی که پدر و مادرشون بهش رسیدن، هیچوقت نرسن.

خیلی از عشاق نگران رابطه ای هستن که در اون ترک نشن و دوست داشتنی بمونن، چرا که تجربه ترک شدن رو داشتن و از تنهایی هم می ترسن.

خیلی از زن و شوهرا هر روز رو با سردرگمی شروع می کنن، چرا که طلاق گرفتن و جدا شدن این روزا دیگه مثل آب خوردن شده و اون ها در رابطه شون امنیت معنوی و مالی ندارن.

خیلی از کارمندا مضطربن که کارشون رو از دست بدن، چرا که تا قبل از اون فکر می کردن که همین که کارشون رو خوب انجام بدن، کافیه، اما هر روز دارن با معنی نداشتن کاری که انجام میدن و ترس از اینکه اگه کارمو ول کنم، چطور باید کسب درآمد کنم و مسؤولیت هایی که تو زندگی شخصی شون دارن، سر و کله می زنن.

تو داستان هایی که راجع به قهرمانا شنیده بودیم، فکر می کردیم که قهرمان شدن مخصوص یه سری آدم خاصه و ما یه گوشه مطمئن تر و بدون ریسک تری رو انتخاب می کردیم و اونجا جا خوش می کردیم. الان می بینیم که هیچ گوشه امنی وجود نداره که در اونجا خودمون رو پنهون کنیم. بنابراین اگه انتخاب نکنین که سفری که شما رو به قهرمان شدن می رسونه، چه سفریه، به سفر پرتاب میشین و مجبورین که سفرتونو شروع کنین و من می خوام الزامات سفر رو یادتون بدم.

شما هم سفرهایی که در زندگی داشتین، در کامنت ها برام بنویسین و از تجربه هاتون بگین.