۱۹ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ زندگی به هدف نیاز ندارد!
سطح مقاله : پیشرفته
افزایش سایز متن
روانکاوان اعتقادات جالبی در مورد هدف داشتن در زندگی دارند. نگاهی که می تواند زندگی شما را زیر و رو کند.

روانکاوان اعتقادات جالبی در مورد هدف داشتن در زندگی دارند. نگاهی که می تواند زندگی شما را زیر و رو کند.

بچه جان درست را بخوان مثل من بدبخت نشی

فلان کسک فامیل رتبه فلان کنکور شده، من هم می زنم برسم بهش

همه بچه درس خوان ها و شاگرد اول ها فلان رشته را انتخاب می کنند، من هم همین کار را می کنم

زودتر خودم را بندازم تو یک دانشگاه از شر خانواده و اوامرشان راحت شم

ثروت تنها راه رهایی از فلاکتی است که درش هستم میرم دنبالش و بدستش می آرم

بابام می خواد من تحت سلطه اقتصادی خودش نگه داره، خودم یک کار راه می اندازم و به نتیجه می رسونم

من پدرم(یا مادرم) همیشه آرزو داشت که به فلان وضعیت شغلی برسم و من تمام تلاشم را به خاطر رسیدن به این خواسته انجام خواهم داد.

زندگی برای شما سوالی را مطرح می کند و شما در به در به دنبال پاسخ آن سوال و رسیدن پاسخ به آن می روید.

بنابراین اگر سوال شما این بوده که بدبخت نشوید شاید تمام عمر خود را مال بیاندوزید و تلاش کنید که آن را از دست ندهید.

به قول رابرت جانسون در کتاب زندگی نزیسته ات را زندگی کن ما در نیمه دوم عمر تلاش می کنیم و قفس می سازیم و بعد حالا باید عمری هم تلاش کنیم تا از زندانی که خودساخته ایم خود را برهانیم!

جیمزهالیس هم در کتاب سفر زندگی، به شیوه سوال کردن شما از خودتان توجه ویژه دارد و می گوید سبک سوالاتی که ما از خود می پرسیم، وضعیت زندگی ما را شکل می دهد.

مثلا اگر شما در خانواده ای بزرگ شده اید که سوال آنجا این بوده که چه کنیم تا دیگران ما را دوست داشته باشند و با ما خوب باشند، احتمالا به عالم و آدم باج می دهیم که همه با ما خوب باشند و این هدف زندگی ما می شود .

به مرور زمان که به نیمه دوم عمر نزدیک می شویم از سبک زندگی خود خسته می شویم. به خودمان می اییم و می بینیم که زندگی که در حال دنبال کردن آن هستیم اصلا باب میل ما نیست و دوستش نداریم.

جالب است شاید ما همه کارهایی را که همه آن را خوب و ارزشمند می دانند انجام داده باشیم ولی اوضاع حال و احوال مان با دستاوردهای مان خوب نیست

به قول کارل گوستاو یونگ زندگی حقیرانه همچون کفشی است که به مرور که بزرگ می شوید پای شما را میزند.

اکنون نوبت آن است که سبک سوال پرسیدن خود را عوض کنیم، ما باید سوالاتی از خود بپرسیم که بتواند ما را به زندگی بزرگتری فرابخواند.

ما را به زندگی دعوت کند که با آن احساس بهتری داشته باشیم.

به قول جیمزهالیس برای زندگی کردن زندگی باید یا تن به اضطراب و ترس هایت بدهی و یا زندگی نکبت بار توام با افسردگی را باید در آغوش بکشی.

بنابراین در نیمه دوم عمرت، هر جا که به خاطر ترس به سراغش نرفته ای را بهش سر بزن و در آنجاها جدی تر باش

ببین از چه چیزهایی در زندگی ات اجتناب کرده ای، برای رفتن به دل آن ها آماده شو

به قول جیمز هالیس که در سی دی شماره شش شکستن تقدیر می گوید مقصود زندگی رسیدن به جای خاصی نیست، مهم این است که تو در مسیر باشی.

نظرات کاربران 14 نظر ارائه شده است
شيرين ارسال در تاریخ ۳۱ تیر ماه ۱۳۹۷

مطالب فوق درست ولى دگر گونى كه در ايستگاه نميه دوم عمر اتفاق ميفته ترس زيادى به خاطر پاشيدن زندگى اتفاق ميفته كه تصميم گيرى دچار مشكل ميشه بخصوص در شرايط خاص كه سابقا زود ازدواج ميكردند و با همسرى كه دو دهه فصله سنى دارند در نيمه دوم زندگى دچار سر در گمى ميشه مگر اينكه اين اگاهى ها را در مورد خودش نداشته باشه و راه براش باز نباشه

مهناز ارسال در تاریخ ۲۹ تیر ماه ۱۳۹۷

خیلی این جمله رو دوست داشتم برای زندگی کردن باید تن ب اضطراب ها و ترس هایت بدی و یا زندگی با افسردگی زندگی کنیم
و چه ترس های که موجب میشه اون طور که دوست داریم زندگی نکنیم و خلاقانه زندگی نکنیم و زندگی یک نواخت تجربه کنیم

سمانه ارسال در تاریخ ۲۲ تیر ماه ۱۳۹۷

ممنون از متن خوبتون ولی من اصلا متوجه نشدم. یعنی چی مقصود از زندگی رسیدن به هدف نیست؟ "مقصود" اصلا یعنی هدف. شما در همین جمله خودتون دنبال تعریف هدف برای زندگی هستید. پس چطور میگید زندگی بدون هدف میشه. بعد مسیر با تعیین فاصله شما از جایی که هستید و جایی که میخواهید باشید یعنی همون هدف تعریف میشه وگرنه که اسمش مسیر نیست اسمش سرگردانی است.

ماٸده میهن خواه ارسال در تاریخ ۲۱ تیر ماه ۱۳۹۷

عالی بود استاد واقعا، اگر ممکنه راهنمایی بیشتری در این زمینه بفرمایید از بس دنبال اهداف مختلف رفتم ولی اونی نبوده که میخواستم برام یه بهت و دلزدگی رو به بار آورده لطفا راهنمایی ام کنید ممنونم

مهرنوش ارسال در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۷

عالی بود...سپاس فراوان

فاطمه ارسال در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۷

سلام، سوال من اینه که: من ترسهام رو انجام دادم ولی حال خوبی هم پیدا نکردم، چطور میشه؟ در مسیر بودن کجاست؟

مینا ارسال در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۷

سلام.لطفا در بالا یا پایین متنتون PDF. . مطلب قرار بدین برای دانلود.

سما باباتبار ارسال در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۷

من امروز بعد از ده سال تنها نشستم و رانندگی کردم همش استرس داشتم تصادف کنم یا مسیر رو اشتباه برم انشاالله نیمه دوم زندگیم رو بتونم یه خانم مستقل باشم

سمیرا ارسال در تاریخ ۲۲ تیر ماه ۱۳۹۷

خوبحالت امیدوارم منم بتونم این کارو انجام بدم در حال حاضر بزرگترین مشکلم ترس از رانندگیه ک نمیدونم چطوری باهاش کنار بیام

سمیرا ارسال در تاریخ ۲۲ تیر ماه ۱۳۹۷

خوشبحالت امیدوارم منم بتونم این کارو انجام بدم در حال حاضر بزرگترین مشکلم ترس از رانندگیه ک نمیدونم چطوری باهاش کنار بیام

سما باباتبار ارسال در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۷

من امروز بعد از ده سال تنها نشستم و رانندگی کردم همش استرس داشتم تصادف کنم یا مسیر رو اشتباه برم انشاالله نیمه دوم زندگیم رو بتونم یه خانم مستقل باشم

سما باباتبار ارسال در تاریخ ۲۰ تیر ماه ۱۳۹۷

من امروز بعد از ده سال تنها نشستم و رانندگی کردم همش استرس داشتم تصادف کنم یا مسیر رو اشتباه برم انشاالله نیمه دوم زندگیم رو بتونم یه خانم مستقل باشم