۱۵ خرداد ماه ۱۳۹۷ درس و بحث سایه های شخصیتی (درس چهارم)
سطح مقاله : پیشرفته
نظرات و تجربیات خود درباره درس چهارم گفتارهای سهیل رضایی درباره سایه در روانشناسی را اینجا به بحث بگذارید

از دوستان شرکت کننده در کلاس غیرحضوری اصل شو وصل شو (آموزش نظریه سایه یونگ) دعوت می کنیم نظریات، تجربه ها و سوالات خود درباره درس چهارم این کلاس را زیر این پست به بحث بگذارند.

نظرات کاربران 49 نظر ارائه شده است
نرگس آریانی ارسال در تاریخ ۲۱ خرداد ماه ۱۳۹۷

من یه دخترموطلایی سفید بودم و مادرم همیشه لباسهای رنگی خوشگل تنم میکرد و موهای بلندم رو دورم پخش می کرد بخاطرهمین همیشه تو مهمونیها و عروسیها بهم میگفتن عروسک و منو دست به دست میکردند اما همین رفتار وقتی که بزرگ شدم تبدیل شد به اینکه میخواستن من خودم رو بپوشونم و اسمهای کثیف قرطی ، لوند ، عشوه ای ........ بهم داده میشد تا جائیکه مدام با خانواده درجه یک مادریم درجدال بودم و به گریه می افتادم فقط پدربزرگم منو درپناه خودش قرارمیداد و میگفت این نوه من خارجیه هیچکی بهش کاری نداشته باشه اون مردی بسیارمومن بود وهمه ازش میترسیدند ولی درغیاب اون تیرشون رو به سمت من پرتاب میکردند وقتی وارد دانشگاه و محیط کارهم شدم مدام ازطرف دفتر دانشگاه و بعد حراست اداره منو میخواستند بخاطر حجاب ! من علی رغم اینکه مورد غضب قرارمیگرفتم ولی این انرژی رو زندگی میکردم ولی نمیدونم چرا هنوز ارضا نشدم و فکر میکنم دلم میخواد از همه افرادی که اذیتم کردند و می کنند انتقام بگیرم ؟
نکته دیگه ای که دلم میخواد راجع بهش صحبت کنم اینه که من مادری ضعیف و ناتوان داشتم به همین دلیل من مجبور به مدیریت خونه بودم درنتیجه زئوس و آپولو رو زیست میکردم ولی درکمال تعجب الان فقط عاشق مردهای زئوس تایپ میشم البته موفق به نگهداری اونا نمیشم با شنیدن این ویس این سوال برام پیش اومده پس چرا من عاشق زئوس میشم ؟ آیا چون ازروی اجبار بوده خسته شدم و دنبال زئوس میگردم ؟ .

فاطمه ارسال در تاریخ ۲۰ خرداد ماه ۱۳۹۷

من تو بچگی پدری داشتم ک توو حاشیه بود و مادری ک مقتدر بود و تمامی مسئولیت ها رو ب عهده داشت.انرژی روانی آپولو و زئوس و هرا خیلی بالایی داشت مادرم و پدرم آرس بالایی داشت و ورزشکار بود اما بی مسئولیت
من توو اون خونواده ک زنانگی عملا وجود نداشت آفرودیتم سرکوب شد یا شاید اصلا نداشتم.
خودم اولین تستی ک شش ماه پیش دادم آرتیمیس و هرا غالب بودن.جالبه ک تو انرژی های مردانه من هرمسم خیلی بالاست و تقریبا با هرمس تسخیر شدم(نوجوان ابدی)
بعد خودشناسی و سفر رو شروع کردم الان آفرودیت انرژی غالبمه و ارتمیس ک قبلا اول بود بعد از هرا و آفرودیت قرار گرفته
اینکه چجوری انرژی های روانی رو تونستم جابجا کنم و یکم متعادل تر،بنظرم فهم و دونستنشون بود.یعنی با آگاهی نسبت بهشون حواس جمع بودم و وقتی کاری انجام میدادم میگفتم آهان تو داری آفرودیتت رو تقویت میکنی یا...اونجایی ک آقای رضایی گفتن هشیاری برای من رزونانس همین حواسم ب خودم بودن رو داشت.خیلی ممنونم ک این کمپین رو راه انداختین.اگه بشه ی جلسه حضوری با همین دانشجوهاتون بذارین عالی میشه.اگه مقدوره هزینه و نوع دسته بندی دانشجوها و مکان و زمانش رو بررسی کنید.

علی ارسال در تاریخ ۱۹ خرداد ماه ۱۳۹۷

من فک میکنم هیچ یک از این انرژی های نامبره مردانه من در سایه نیست. منظورم اینه ترسی ندارم بخوام اونا رو به معرض نمایش بزارم هرچن برنامه ریزی منو یطور وسواس میدونن ولی من هیچ باکی از راهم ندارم و بقیه رو مجبور میکنم به وقتم احترام بزارن. ولی هر سه مورد انرژی من نیاز به تقویت دارن و تو هر یک از اینا ضعیف نیستم ولی قوی هم نیستم و تمام و کمال نیست و میتونه بهتر باشه. فک کنم کتاب پدران غائب بتونه برای شروع خوب باشه که بعضی جاها میدونم از ضعفای پدرام دارم میخورم.

کاملیا ارسال در تاریخ ۱۹ خرداد ماه ۱۳۹۷

سلام.
من اطلاعات زیادی راجع به انواع ارکتایپ ندارم اما با توجه به صحبتهای استاد متوجه شدم انرژی زئوس در من هست با اینکه پدرم به علت اعتیاد مسولیت پذیری بالایی نداشت اما من از بچگی یادمه کارآفرین بود و محصولات پلاسکو و چوبیی که خودش طراحی کرده بود رو تولید میکرد یا حتی کار هنری میکرد و پول درمیاورد اما اعتیادش از پا درش آورد و ورشکسته مالی شد مادرم هم زن مستقلی بود به لحاظ مالی و حتی تامین مالی خانواده با اون بود منم از 23 سالگی مستقل شدم بنابر این احساس میکنم زئوس رو دارم. هرمس در من هست اما ازش استفاده نمیکنم، و آفرودیت در من شدیدا سرکوب شده.الان خیلی برام این بحث جالب شده دلم میخواد بیشتر راجب انرژیها بدونم احساس میکنم خیلی میتونه بهم کمک کنه خودم و پیدا کنم.الان چهار ساله سرگردانم میدونم پتانسیل های وجودیم بالاست که ازش استفاده نکردم اما نمیدونم چی دوست دارم و چی تو وجودم داره جوش میزنه منتظره ببینمش تا بیاد بیرون و مسیر زندگیم و روشن کنه. چهار ساله به عنوان کارشناس فنی الکترونیک بی انگیزه و بی علاقه پیش میرم و فقط پول درمیارم و از کارم لذت نمیبرم با اینکه هوش خوبی دارم گاهی میل به پیشرفت بهم میگه درسم و ادامه بدم اما باز یه چیزی درونم میگه مگه الان از کارت راضی هستیکه بازم همین مسیر غلط و چون فقط باهوشی ادامه بدی.گاهی این فکر زد به سرم که طراحی جواهرات رو برم سراغش بعد یه چیزی از درون بازداشت من و احساس کردم ارزش و پیشرفت به تحصیله به مهندسیه به دکتراست (دید پدرم) میدونم بهم غالب شده طرز تفکرش اما نمیدونم چجوری ازش رها بشم و خودم بشم و ببینم اصلا ارزش از دید من یعنی چی. از طرفی میترسم مسیرم و تغییر بدم اما دلمم نمیخواد به قول استاد با افسردگیه خندان (که میدونم این زندگی مال من نیست ولی جرات تغیرشم نداشته باشم) زندگی کنم.

پردیس ح ارسال در تاریخ ۱۹ خرداد ماه ۱۳۹۷

سایه های من در حال حاضر پوزیدون و هرمس هستن که با کمک بررسی فرافکنی روی آدم ها متوجه این موضوع شدم. دو انرژی سرکوب شده ی دیگر هم دارم که دیمیتر و هفایستوس هستن. دیمیتر برای این سرکوب شده که مادرم دیمیتر هستن و بنابه شرایطی من هم مجبور شدم این نقش رو زیاد بازی کنم و حالا بهش حس خوبی ندارم و هفایستوس به این دلیل که مادرم خودش هفایستوس بالایی داشته و اشتباها این رو دلیل عدم پیشرفت خودش دیده پس من به عنوان دخترش اصلا نباید سراغ این قضیه می رفتم.
این که می بینم چه طور مباحث یونگ شناسی به هم بافته می شن واقعا هیجان انگیزه.

الف ارسال در تاریخ ۱۹ خرداد ماه ۱۳۹۷

سلام من فکر میکنم زئوسم توی سایه است چون موقع تصمیمی گیری ها نزدیکه گریه کردنم!از بسکه تو بچگی گفتند نکن بکن نمیتونی تو زیادی کوچیکی زیادی بزرگی
آپلومم تو سایه است و هیچ وقت بانظم نبودم
آرسم فک کنم تو سایه است گاهی یه جاهایی بد عصبانی میشم ولی کلا از بحث و درگیری گریزانم
نمیدونم اینکه خیلی حساسم و سریع بهم برمیخورد کدام سایه ی من است.هعی احساس میکنم هیچی نیستم با هر کسی که مراوده میکنم احساس بی ارزشی میکنم .شما میدونید این کدام سایه ی من است؟

الهه ارسال در تاریخ ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۷

مثال در مورد خودتون که در بچگی به شما پر حرف مبگفتند ولی در آینده متوجه شدید که این سایه شماست و بسیار هم خوب استفاده فرمودید انگار چراغ روشنی برای من در کل بحث سابه بود متوجه شدم دزخودم دنبال چه به عنوان سایه بگردم وفکر کنم مثال ساده ومانوس از این دست خیلی بیشتر کمکمان میکنه لطف کردید از این همه صادق بودن و راستی ممنونم

الهه ارسال در تاریخ ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۷

مثال در مورد خودتون که در بچگی به شما پر حرف مبگفتند ولی در آینده متوجه شدید که این سایه شماست و بسیار هم خوب استفاده فرمودید انگار چراغ روشنی برای من در کل بحث سابه بود متوجه شدم دزخودم دنبال چه به عنوان سایه بگردم وفکر کنم مثال ساده ومانوس از این دست خیلی بیشتر کمکمان میکنه لطف کردید از این همه صادق بودن و راستی ممنونم

سها ارسال در تاریخ ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۷

خانواده من کلا تو بخش پشتکار ضعیف هماهنگی و همبستگی برای کار گروهی اصلا ی خرید باهم بریم حتما باید ی دعوا و بحث داشته باشیم بعدش کار انجام بدیم کلا هر کی ساز خودشو میزنه ولی من در مورد کارهای ک خودم دوست داشتم پشتکار خیلی خوبه البته قبلا بهتر بودم الان کار نصف نیمه زیاد دارم تو بحث درآمد هم شدیدا ضعیف انگار اصلا بلد نیستیم درآمد خوبی داشته باشیم همیشه پدرم میگه ی سریا درآمدشون خوبه استثنا کلا من هر موقعه در مورد کاری حرف زدم برای کار مثلا پردرآمد میگه دختر فانتزی
انرژی زنانه متاسفانه مال من میشه گفت کلا سایه اس اونم بخاطر تاثیر گرفتن از مادرم ک رفتارهای زنانه رو ادا و لوسبازی می دونه منم تقریبا شبیهش شدم

سها ارسال در تاریخ ۱۸ خرداد ماه ۱۳۹۷

خانواده من کلا تو بخش پشتکار ضعیف هماهنگی و همبستگی برای کار گروهی اصلا ی خرید باهم بریم حتما باید ی دعوا و بحث داشته باشیم بعدش کار انجام بدیم کلا هر کی ساز خودشو میزنه ولی من در مورد کارهای ک خودم دوست داشتم پشتکار خیلی خوبه البته قبلا بهتر بودم الان کار نصف نیمه زیاد دارم تو بحث درآمد هم شدیدا ضعیف انگار اصلا بلد نیستیم درآمد خوبی داشته باشیم همیشه پدرم میگه ی سریا درآمدشون خوبه استثنا کلا من هر موقعه در مورد کاری حرف زدم برای کار مثلا پردرآمد میگه دختر فانتزی
انرژی زنانه متاسفانه مال من میشه گفت کلا سایه اس اونم بخاطر تاثیر گرفتن از مادرم ک رفتارهای زنانه رو ادا و لوسبازی می دونه منم تقریبا شبیهش شدم