خودشناسی / ۲۵ اسفند ماه ۱۳۹۷ چند نکته برای هدف گذاری و برنامه ریزی در سال جدید
سطح مقاله : پیشرفته

امکانات دور و بر ما به فراوانی پیدا می شوند، اما آن هایی که در زندگی هدفی مبتنی بر شخصیت خود تعقیب کردند، توانستند در دنیای امروز برنده باشند و تغییر و تفاوت در زندگی شان ایجاد کنند.

اساس هدف دار زیستن پنج عنصر اصلی است، که عبارتند از:

1. هدف به زندگی معنی می دهد.
2. هدف برای ما اصولی را فراهم می کند تا زندگی مان را بر اساس آن سر و سامان بدهیم.
3. هدف به کمک آنچه عمیقاً ما را ارضاء می کند، به توانایی های ما جان تازه ای می بخشد.
4. هدف کار و دلبستگی هایمان را روشن می کند.
5. هدف اغلب در شکل ها و قالب های غیرمنتظره ظاهر می شود.

هدف همان بُعد عمیق شما و شخصیت درونی تان است. این بُعد که چه کسی هستید، از کجا آمدید، به کجا می روید و چگونه به آنجا می رسید. هدف، فرآیندی است که مرتباً در آن وارد می شویم و جریا زیستن هر روزه ماست. هدف، به درد هدایت و سازماندهی تجارب زندگی ما می خورد. گاهی ما اغوا می شویم تا انرژی خود را صرف موفق شدن کنیم و از ویژگی اصلی هدف گذاری که رسیدن به اهداف مناسب روح ماست، غافل می شویم. به همین دلیل وقتی هدف گذاری بر مبنای موفقیت باشد، در عین موفقیت احساس خوبی نخواهیم داشت. در ادامه به بررسی 5 ویژگی اصلی هدف که در بالا ذکر شد، می پردازیم.برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص و شرکت در بزرگ ترین گردهمایی بنیادی ها؛ روی عبارت همایش بزرگ نو شدن و برای خرید کلاس صوتی آن به تدریس سهیل رضایی، روی عبارت کلاس صوتی نو شدن کلیک کنید.



1. هدف به زندگی معنی می دهد.
داشتن هدف یعنی چیزی (منظوری، علاقه ای، کسی، فایده ای) ما را تا آن حد جذب کند که به سمت آن حرکت کنیم و تا حدی برایمان مهم باشد که تمرکز بر آن به زندگی مان معنا بدهد. هدف به من کمک می کند که بفهمم چه چیزی به زندگی من مربوط می شود، آن چیست که بخاطر آن زنده هستم، چه کسی هستم و در زندگی واقعی روزمره به در پی چه کاری هستم؟ بدین ترتیب دنیایم برایم معنا پیدا می کند.
هدف کاری می کند که نسبت به خودم حساس تر شوم، درست مثل هنرمندی که وقتی غرق در خواسته های یک نقاشی می گردد، ارتباط بهتری با خودش پیدا می کند. تا وقتی عزت نفس نداشته باشیم، رضایت عمیق و مداوم نخواهیم داشت و تا وقتی سراسر زندگی ما تلاشی جدی برای ابراز ظریف ترین و ماندگارترین ارزش هایی نگردد که قابل قبول خودمان باشند، عزت نفس نخواهیم داشت. من با پیدا کردن هدف خودم و گسترش دادن آن می توانم معنای زندگی ام را کشف کنم و با عمل کردن مطابق آن، با آن معنی سر کنم. بدین ترتیب است که نکته زندگی ام، یعنی چیزی را که در پی آن هستم پیدا می کنم.



2. هدف برای ما اصولی را فراهم می کند تا زندگی مان را بر اساس آن سر و سامان بدهیم.
هدف می تواند نقش وسیله ای را برای متمرکز کردن ایده ها، تلاش و وقت ما بازی کند. انسان های مؤثر می دانند که چطور ضمن انجام فعالیت های روزمره، تمرکز خود را بر یک سری از اصول بلند مدت یا مجموعه ای از ارزش ها حفظ نمایند. هدف، ارزش ها و فعالیت ها را در اطراف خود مرتب می کند. راه عاقلانه صرف وقت و انرژی آن است که هدف ها و مقاصدی را که بخاطرشان زنده اید، بشناسید و سپس زندگی را مطابق آن ها تنظیم کنید.
3. هدف به کمک آنچه عمیقاً ما را ارضاء می کند، به توانایی های ما جان تازه ای می بخشد.
از طریق هدف ما قادر می شویم تا از مهارت های اختصاصی خودمان استفاده کنیم، شناخت واقعی تری از توانایی ها و محدودیت های خود به دست می آوریم و آماده می شویم تا استفاده بهتری از آن ها بنماییم. هدف یعنی به کار بردن مهارت هایتان در مورد چیزی که شما را عمیقاً ارضاء می کند. هدف، مشغول کردن خودتان و وقت تان با مردم، تعهدها و مسائلی است که به شما کمک می کند احساس کنید ارزشمندید و این مستلزم آن خواهد بود که به مهارت هایتان جان تازه ای ببخشید.
از خودتان بپرسید: آیا در این سن یا این مرحله از زندگی تفریحی دارید که باعث لذت شما از کار و زندگی تان شود؟ آیا فکر می کنید که فعالیت فعلی شما مورد نیاز است و تقاضایی برای آن هست و از استعدادهای شما در آن استفاده می شود؟
4. هدف کار و دلبستگی هایمان را روشن می کند.
آیا حوصله تان سر رفته و انرژی جنب و جوش خود را از دست دادید؟ این وضعیت غالباً به این دلیل می آید که رویایی نداریم که ارزش دیدن داشته باشد، رویایی که در حد استعداد والاترین ایده آل هایمان باشد. کم حوصلگی، بیشتر اوقات از دل یک اعتقاد ساده بیرون می آید: واقعیت این است که از من هیچ کاری بر نمی آید. گاهی مردم احساس ناکامی می کنند و می گویند: اگر چیزی یا کسی بود که برایم مهم بود، وضعیت ما فرق می کرد. این افراد هم راضی نیستند، چون فکر نمی کنند کافی باشند. متأسفانه اکثر ما منتظر اتفاقی هستیم تا دیدگاه جدیدی برایمان ترسیم کند. باید عاملی را که حرکت تان می دهد و نقشی را که با مهارت های اصلی شما توافق دارد، پیدا کنید. در دنیای شما چه کاری است که باید انجام شود؟ خودتان و منابع تان را به چه چیزی متعهد می کنید؟
5. هدف اغلب در شکل ها و قالب های غیرمنتظره ظاهر می شود.
اگر هدف را اینگونه که تعریف کردیم، بپذیرید، ناگهان متوجه می شوید که نیازی در حال پیدا شدن است که حرکت تان بدهد. هدف اغلب به صورت ندایی آرام و به سختی از ورای یک زندگی پر سر و صدا ظاهر می شود. در این دنیا چیزهایی هست که ما نمی بینیم، چون انتظارش را نداریم یا شاید فکر نمی کنیم با آن ها بتوانیم تفاوتی ایجاد کنیم. در واقع دنیایی که ما می بینیم، تبدیل می شود به دنیایی که انتظارش را داریم. یک نقاشی یکسان را به دو نفر نشان دهید، هر کدام یک تصویر متفاوت می بینند. به هر یک از ما چیزی می رسد که انتظارش را دارد. هدف زمانی آغاز می شود که بفهمید آن چیست که مورد نیاز است و آن را برای چه می خواهید؟
بیشتر چیزهای مهم در زندگی با وجود این اصول، به ما کمک می کند تا زندگی خود را بهتر درک کنیم و اهداف نزدیک تر به شخصیت خود را پیدا کنیم.


منبع:

همایش بزرگ نو شدن

کلاس صوتی نو شدن

مدرس: سهیل رضایی

برگزارکننده: بنیاد فرهنگ زندگی

نظرات کاربران 3 نظر ارائه شده است
مدیا ارسال در تاریخ ۰۷ فروردین ماه ۱۳۹۸

استادگرامی این مطلب رواز کتابی که اخر مقاله اسمش رواوردید برگرفتید؟ایااین کتاب توموسسه موجوده ؟

ناهید ارسال در تاریخ ۰۸ فروردین ماه ۱۳۹۸

از کتاب برنده باشیم هست که در سایت بنیاد موجوده

محسن شاه بداغی ارسال در تاریخ ۰۷ فروردین ماه ۱۳۹۸

اگر متوجه این مهم بشیم که اهداف ما بیشتر وسیله هستن تا هدف ، باعث میشه بریم به سمت پیدا کردن هدف .

ملکا ارسال در تاریخ ۰۶ فروردین ماه ۱۳۹۸

چی بگم