۱۴ اسفند ماه ۱۳۹۷ به خانه برو و به حرف های زنت گوش بده!
سطح مقاله : پیشرفته

چه خوب است که آدم زنی را با گوشت و خون واقعی بیابد و آن را با زن ایده آلی که در ذهن دارد، اشتباه نگیرد! چون این زن کاملاً خصوصیات انسانی دارد. او شخصیت مجزای خودش را دارد، زنده است، قابل رویت است و می تواند دوست و یار مرد باشد.

چه خوب است که آدم زنی را با گوشت و خون واقعی بیابد و آن را با زن ایده آلی که در ذهن دارد، اشتباه نگیرد! چون این زن کاملاً خصوصیات انسانی دارد. او شخصیت مجزای خودش را دارد، زنده است، قابل رویت است و می تواند دوست و یار انسان باشد در حالیکه هیچ ذات زنانه دیگری این خصوصیات را ندارد. در تمام طول تاریخ ازدواج مردان از راه های بسیار گوناگونی با زنان برخورد کرده اند. مرد زنش را بردده، مزدور، کالا، اسب بارکش، رفیق، قهرمان، الهه و وسیله جنسی کرده است. ظاهراً مرد توانسته هزاران شکل به زن ببخشد، اما به طرز دیوانه کننده ای نتوانسته او را همانطور که هست، یعنی انسان ببیند. ارتباط برقرار کردن با زن خود به مثابه انسانی خاص احتمالاً بهترین تعریفی است که می توان از او داشت.

من صدها بار به مردها گفتم: به خانه برو و نیم ساعت به حرف های زنت گوش بده و ببین او واقعاً کیست؟! مردی که این کار را بکند چیزهای زیادی کشف خواهد کرد.

داستان شگفت انگیزی هست از مردی که نزد وکیلش رفت و خواست که به او لطف کند و تا حد امکان بدون سر و صدا ترتیب طلاق او و زنش را بدهد. وکیل به این شرط موافقت کرد که مرد و زنش یک ساعت با مشاور در این مورد صحبت کنند. مشاور که تجربه زیادی در این امور داشت فهمید که مرد عاشق بازیگر 21 ساله تأتر طنزی شده و نمی تواند بدون او زندگی کند. بعد زن از این واقعیت مخفی زندگی اش پرده برداشت که همیشه می خواسته بازیگر تأتر طنز شود، اما آداب و رسوم خشک زندگی خانوادگی و موقعیت اجتماعی اش مانع از برآوردن این آرزو شده و آن را در اعماق وجودش دفن کرده و هرگز جایی برای آن در زندگی زناشویی بلند مدتش باقی نگذاشته است. خودتان می توانیدد گفتگوی بعدی این دو نفر را حدس بزنید. دو نفر تا حد ناامیدی محض در یک رابطه پیش رفته بودند و تنها در زمان آخر زبان مشترک پیدا کرده بودند. اغلب می توان زوج های متأهل را دید که در رابطه با لطیف ترین و مهم ترین ابعاد زندگی هرگز حرف همدیگر را نشنیده اند. هر چند زبان مرد و زن در رابطه بسیار متفاوت است، هر دو می توانند حرف دل هم را بزنند. فقط باید گوش شنوا داشت تا دو طرف برای داشتن ارتباطی عمیق و سازنده با هم آماده شوند.

بدترین آلودگی های یک رابطه با زن خود آدم پدیدار می شود و احتمالاً بدترین ساختار عصبی مرد نصیب او می شود. باید اعلام کنم که مرد بدترین آلودگی ها را با نگرشش نسبت به زن خودش ایجاد می کند. کمترین زنی وجود دارد که همانطور که واقعاً هست به رسمیت شناخته شود.

همه فرهنگ های سنتی ساختار معینی برای رابطه مرد با زن خود دیکته کردند. آن مردم با عقل و خرد ساده خود فهمیدند که رابطه زن و شوهر تابع پیچیدگی ها و مشکلاتی است که قابل تحمل نیست و در نتیجه به منظور حفظ رابطه، آن را به شکل معینی در آورده و محدود کردند. افزایش آزادی ها در جامعه ما خطرات جدی و بزرگی را متوجه این رابطه کرده است و ما باید با دقت تمام آن را از نو تعریف کنیم.

در ازدواج دو فرد با حوزه ناخود آگاه یکدیگر مواجه می شوند . از این رو این فرصت را به هر دو می دهد که از کیفیت یا عادات فردی که تنها در تجربه زندگی مشترک روزمره شریکشان عینیت می یابد آگاه شوند .

آداب هدایت گفتگو در درگیری ها:

  • 1. جنس فضای گفتگو را مشخص کنید: (عاطفی یا منطقی)
  • 2. در اوج بحث مواظب باشید که شنوایی خود را از دست ندهید.
  • 3. مواظب باشید پراکنده بحث نکنید.
  • 4. در بحث فهمیدن طرف مقابل و فهمیدن او دستور کار باشد و از بحث صرفاً برای پیروزی پرهیز کنید.
  • 5. مدام شکست دادن همسر افسردگی رابطه را با خود به همراه می آورد.
  • 6. در بحث حتی المقدور سعی کنید از درد و دل و یا رازهایی که در روزهای خوب تبادل کردید، به عنوان اسلحه ای برای ضربه استفاده نکنید.
  • 7. از عبارت توهین آمیز و تحقیر کننده تا می توانید کمک نگیرید.
  • 8. اگر احساس کردید همسرتان تحلیل درستی از وضعیت ارائه می دهد و شما مسیر را اشتباه رفتید، در زمان مناسب و در شکل مناسب به درستی آن اذعان کنید.
نظرات کاربران 3 نظر ارائه شده است
هرکی ارسال در تاریخ ۰۶ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲

مرسی که اسم فامیلی ایشون رو در نظرات ثبت نکردید

لادن ارسال در تاریخ ۱۶ اسفند ماه ۱۳۹۷

اگه ممکنه اسم فامیلی منو در نظرات ثبت نکنید

لادن زارعی ارسال در تاریخ ۱۶ اسفند ماه ۱۳۹۷

این مشکل در خانواده من بین پدر و مادرم بوده و هست جوری که کلا حرفی زده نمیشه فقط دعوا و داد وبیداد هست و بی احترامی و تهمت و ... ولی من دارم سعی میکنم با نامزدم حرف بزنم و مشکلاتمون رو باهم حل کنیم ولی اون خیلی همراه نیست عصبانی میشه و دلش نمیخواد درباره مشکلی اگه هست حرف بزنیم و ترجیح میده خیلی سریع ازش بگذره و ولش کنه ببینه چی میشه من موندم نمیدونم باید چیکارکنم باهاش ؟ و میگم الان اینجوریه پس بعدن من باید باهاش چیکارکنم ؟