دسته بندی ۰۸ تیر ماه ۱۳۹۹ زندگی غیر معمولی محمد صالح علا در نیمه ی دوم عمر

دوست دارد گه‌گاهی مریض شود. می‌گوید عاشق تب و لرز است. بهتر است که معمولی زندگی نکنیم. چه لذتی در زندگی غیر معمولی صالح علا هست؟ از زبان او بشنویم.

نظرات کاربران 13 نظر ارائه شده است
آرامش ارسال در تاریخ ۰۹ تیر ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به آرامش

خار خندید و به گل گفت سلام
و جوابی نشنید
خار رنجید ولی هیچ نگفت
ساعتی چند گذشت
گل چه زیبا شده بود
دست بی رحمی نزدیک آمد،
گل سراسیمه ز وحشت افسرد
لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید
گل صميمانه به او گفت سلام...
گل اگر خار نداشت
دل اگر بی غم بود
اگر از بهر كبوتر قفسی تنگ نبود،
زندگی،
عشق،
اسارت،
همه بی معنا بود . . . .
اینم کل نظر بنده به گفتمان این دو عزیز لپ کلام همینه رنج به زیبایی و دردمندی عشق .

ادمین سایت بنیاد فرهنگ زندگی

با سلام و عرض ادب
سپاس از همراهی و حسن نظر شما...!
امیدواریم که خدمت گزار خوبی برای شما عزیزان همراه باشیم...!

شیرین ارسال در تاریخ ۰۹ تیر ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به شیرین

عالی بود لذت بردم

ادمین سایت بنیاد فرهنگ زندگی

با سلام و عرض ادب
سپاس از همراهی و نظر شما...!

هما ارسال در تاریخ ۰۹ تیر ماه ۱۳۹۹
ارسال پاسخ به هما

عاااالی بود
فقط دیوانه ها زندگی میکنند
لذت دیوانگی
من عاشق این آدم و تفکرات و اشعارش هستم
طلب خیر براش و برای استادِ جان، سهیل عزیزمون?

ادمین سایت بنیاد فرهنگ زندگی

با سلام
سپاس از قدردانی و حسن توجه شما ....!

فرم ارسال دیدگاه
ارسال دیدگاه