۰۵ دی ماه ۱۳۹۷ شما در تاریکخانه تان چه چیز را پنهان می کنید؟
سطح مقاله : پیشرفته

هر آدمی یک تاریکخانه دارد که در آن بخش هایی از وجودش را پنهان کرده است. برای اینکه خود واقعی تان باشید، باید وارد این تاریکخانه شوید. در اینجا تمریناتی که به شما کمک می کند از این موارد آگاه شوید، آوردیم .

همه ما در شرايط معينى به دنيا مى‌آييم: برايمان نامى تعيين مى‌كنند و كم‌كم زندگى‌اى براى خود مى‌سازيم. ما در اوايل زندگى از نيروهاى اطراف‌مان به سمت و سویی جهت می گیریم. اين وضعيت نشان از عدم آزادى است، بنابراين بسيارى از تصميماتى كه براى ما گرفته مى‌شود از سوى خانواده، جامعه، و سنت اتخاذ مى‌شود. برای کسب اطلاعات بیشتر در این خصوص، روی عبارت "زندگی نزیسته ات را زندگی کن" کلیک کنید.

رابطه ما با والدين‌مان رابطه‌اى اصلى و اساسى است كه نوع روابط بعدى‌مان را تعيين مى‌كند، البته فرهنگى كه واردش مى‌شويم نيز در اينكه ما به چه كسى تبديل شويم و آنچه را كه به جهان زيرين (زندگى نزيسته) پرتاب مى‌كنيم نقش تعيين‌كننده دارد.

خصوصيات حمايت يا سركوب شده در مورد هر كسى متفاوت است. دختر بچه‌اى قشنگ در مدرسه موردتوجه خاص قرار مى‌گيرد و فرصت بيشترى به او داده مى‌شود، درحالى كه خصوصيات ديگرش نهفته مى‌ماند. پسر قوى و چابكى كه ورزشكار مى‌شود، ممكن است مزاياى اجتماعى كسب كند، اما استعدادهاى ديگرش نهفته بماند. دختر سالم و چاق در كلاس پر از شاگردان لاغر از بقيه متمايز مى‌شود و حتى ممكن است موضوع شوخى‌ها و گفته‌هايى شود كه كمرويى و انزجارش را تشديد كند. بچه‌اى كه با ناهنجارى جسمى به دنيا آمده، پسر بچه حساس، نوجوان پر از جوش غرور جوانى، اقليت نژادى ساكن محله نژادپرستان، بچه تيزهوش عاشق مطالعه، همه اين افراد با چالش‌هايى مواجه‌اند كه فقط برخى از جوانب شخصيت‌شان را مشخص مى‌كند.

ظاهر ما، طرز واكنش‌مان به ديگران، ميزان سازگارى بين خصوصيات ذاتى و خصوصيات والدين و معلمان، جنسيت و طبقه اجتماعى‌مان، همه و همه تأثير عظيمى بر آنچه در زندگى زيسته ما جا مى‌گيرد و آنچه به زندگى نزيسته‌مان رانده مى‌شود، دارد.

هر فرهنگى تك‌بعدى بودن را در اعضايش القاء مى‌كند. يونانيان باستان كه فرهنگ‌شان اغلب تاج تمدن غرب ناميده مى‌شود، كسانى را كه به زبان آن‌ها حرف نمى‌زدند بَربَر مى‌ناميدند زيرا اصواتى كه آن‌ها از خودشان درمى‌آوردند صداهايى ناموزون به گوش يونانيان بود كه مثل بَربَر بى‌معنى بود. يكى از كاركردهاى فرهنگ اين است كه تعيين كند كه به چه چيزى توجه كنيم و چه چيزى را ناديده بگيريم. به اين ترتيب ما ياد مى‌گيريم كه بعضى چيزها را بپذيريم و بقيه را رد كنيم.

هوش، بنابر معيارهاى جامعه امروزى، يعنى يادگيرى و بذل توجه به چيزهاى «درست» و اينگونه راه‌مان را در زندگى هموار مى‌كنيم. كودك خصوصياتى را كه فرهنگ دوست دارد، درست مى‌شمرد يا خوب مى‌داند، مى‌پذيرد و در شخصيت آگاهش ادغام مى‌كند و بقيه چيزها به زندگى نزيسته پرتاب مى‌شود. اين‌ها اغلب كاملا دلبخواهى‌اند.

مثلاً آداب نزاكت را درنظر بگيريد. اگر من سر ميز شام آروغ بزنم، در فرهنگ ما بى‌نزاكتى محسوب مى‌شود. آروغ زدن هر چند طبيعى، ازنظر اجتماعى بى‌نزاكتى محسوب مى‌شود. اما در بسيارى از نقاط آسيا اگر پس از صرف غذا آروغ نزنيد، نشانه اين است كه از غذا خوشتان نيامده است. بسيارى از آداب و رسوم انسان‌ها شبيه اين هستند در نقطه‌اى از كره زمين پوشاندن سرتان نشانه آبروست و در نقطه‌اى ديگر نپوشاندن سرتان نشانه آبروست. در نقطه‌اى از زمين ورود به معبد يا مكانى مقدس بدون كفش ممنوع است. اگر سعى كنيد بدون كفش وارد كليسا شويد بيرون‌تان مى‌اندازند؛ اما در هيچ يك از دهكده‌هاى هندوستان جرأت نمى‌كنيد با كفش وارد معبد هندوها شويد.

ما مى‌پرسيم: در چه رشته‌اى مدرك گرفته‌اى؟ تخصص كسب كردن در هر زمينه‌اى به معنى گردآورى انرژى و دانش و افزودن آن به قواى شخصيت است. انسان انرژى دانش و مهارت را از قوّه‌اى مى‌ربايد تا در جنبه ديگرى كه انتخاب كرده تخصصى پيدا كند (يا به احتمال قوى در جنبه‌اى كه براى شما انتخاب شده). ما براى فكر كردن تربيت مى‌شويم، براى فكر كردن دستمزد مى‌گيريم و براى قابليت فكر كردن‌مان، ارج نهاده مى‌شويم. در حال حاضر در سلسله مراتب مهارت‌هاى انسان، فكر كردن در رأس قرار دارد درحالى كه به احساس كردن و هوش عاطفى و احساسى اهميت كمترى داده مى‌شود. اما در فرهنگ‌هاى دیگر، روى خصوصيات احساسى تأكيد بيشتر گذاشته مى‌شود.

ما دوست داريم فكر كنيم كه چيزهاى ذاتى‌اى در وجودمان هست كه درست‌اند، اما در بيشتر موارد اين نتيجه چيزى است كه آدم‌هاى مهم زندگى‌مان تصميم گرفته‌اند كه چه چيزى براى ما درست است و ما بايد چه كارى انجام دهيم اما هيچ‌وقت كسى كه ما را تربيت كرده نخواهيم بخشيد؛ تربيت را كنار بگذاريد.

تمرين: از موارد نزيسته زندگى‌تان فهرست تهيه كنيد.

لحظه‌اى تأمل كنيد و به پرسش‌هاى زير پاسخ دهيد :

 عنوان داستان زندگى‌تان را چه مى‌گذاريد؟

 مقاطع حساس يا نقطه عطف‌هاى مهم زندگى‌تان چه بوده است؟

 كى و كجا خسران‌هاى بزرگ و دلسردى‌هاى عميق را تجربه كرده‌ايد؟

 فرصت‌هاى از دست رفته يا راه‌هاى ناپيموده‌تان چه بوده است؟

 ماهيت دوستى‌هاتان چگونه بوده است؟ آيا دوست خوبى هستيد؟

 آيا تعادل بين مراقبت از خودتان و ديگران را حفظ مى‌كنيد؟

 از كدام يك از استعدادها و قابليت‌هاتان استفاده نكرده‌ايد؟

این فهرست زندگى نزيسته كمك‌تان مى‌كند تا ببينيد در اين لحظه كجاى زندگى‌تان هستيد و چه قابليت‌هايى به‌طور نسبى در وجودتان بى‌استفاده مانده است. اين آزمون شما را با ديگران مقايسه نمى‌كند يا نسخه تجويز نمى‌كند كه چطور بايد باشيد.

لحظاتى از وقت‌تان را به پاسخگويى به پرسش‌هاى اين آزمون اختصاص دهيد، نتيجه را مشخص كنيد و پس از آن روى تجربه زندگى‌تان تعمق كنيد.

مزيت انجام اين تمرين اين است كه كمك‌تان مى‌كند تا از چيزهاى نزيسته ولى مبرم وجودتان آگاه شويد. بعد مى‌توانيد در اين باره كارى كنيد.


منبع: زندگی نزیسته ات را زندگی کن

نویسنده: رابرت الکس جانسون

مترجم: سیمین موحد

ناشر: بنیاد فرهنگ زندگی

نظرات کاربران 8 نظر ارائه شده است
بهش فکر میکنم ارسال در تاریخ ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۲

همیشه زندگی کردن اون چیزی که زندگی نکردیم امکان پذیر نیست اون چیزی که میتونید الان زندگی کنید رو زندگی کنید و براش تلاش کنید و اگر مقدور نیست در رویاهاتون لذت ببرید تا روانتون اروم بگیره مغز قادر به درک تجربه واقعی و خیال نمیشه

مینا ارسال در تاریخ ۱۷ آبان ماه ۱۴۰۰

من خوب زندگی نکردم

نوید ارسال در تاریخ ۰۵ مرداد ماه ۱۴۰۰

افزایش سن چیزی نیست که بنی بشری بتونه مانع گذشتش بشه. حالا اگر یک انتخاب اشتباه حاصل تصمیم خودمون بوده باشه یا حاصله تحمیل غیر خود (اعضای خانواده - جامعه) باید بقیه عمرمون رو زندگی کنیم اگر به هر دلیل نشد در زمان لازم مدرک یا تخصصی رو یاد بگیریم و به قول خومون جا موندیم. خب الان که فهمیدیم شروع کنیم بالاخره ما یک روز ۳۰ ساله می‌شیم یک روز ۴۰ ساله و یک روز ۶۰ ساله این دلیل نمیشه که ما برای اون خواسته خودمون تلاش نکنیم. اگر به هر دلیلی نشد که من در ۲۰ سالگی مدرک خاصی رو بگیریم خب نشده این واقعیت رو می‌پذیرم و اجازه نمی‌دم که در ۶۰ سالگی هم اون مدرکی که می‌خواستم رو نداشته باشم. در خصوص تحصیل و علم که این نکته رو باید بدونیم حتی اگر ما ۱۰ یا ۲۰ یا ۳۰ سال قبل دکتری هم گرفته بودیم الان با رشد و پیشرفت دانش، اون مدرکمون بدرد نمی‌خورد!! ما می‌تونیم از همین الان شروع کنیم و با علم روز حرکت کنیم. چیزی به اسم نا امیدی وجود نداره. چیزی به اسم عقب بودن و جلو بودن هم وجود نداره. اینا همه قرارداد‌های ذهنی هست که بسیاری از قراردادها حاصل همون تربیت‌های بد و القاعات دیگران است.

ستاره ارسال در تاریخ ۰۳ شهریور ماه ۱۳۹۹

خوب بسیاری از فرصتها را از دست دادم ،الان پنجاه ساله هستم ،دیگه نمیتونم ادامه تحصیل بدم ،ازدواج اشتباه ،ادامه دادن اشتباه ،طلاق دیر هنگام ،عدم پیشرفت شغلی کدوم را میتونم جبران کنم .

مرتضی ارسال در تاریخ ۱۸ دی ماه ۱۳۹۷

سلام به بنیادی ها
یه سوال الان نتیجه ازمون باید از کجا در بیارم
من اندازه سه ورق A4نوشتم
الان زندگی نزیستم واقعانمی دونم چجوری برمدنبالش

ساناز ارسال در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۹۷

مثل همیشه عالی

فائزه ارسال در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۹۷

عالي بود، من انجامش دادم و خيلي جالب بود، اولا احساس سبكي ميكنم و ميخوام اون كارهايي كه هنوز فرصتش هست انجامش بدم و از ليست نزيسته هام بيرون بيارم

مهناز ارسال در تاریخ ۱۰ دی ماه ۱۳۹۷

عالی بود حتما روی اون سوالها فکر میکنم .ممنونم