۲۸ مهر ماه ۱۳۹۷ درس و بحث کمپین رهایی از غم جدایی (درس دوم)
سطح مقاله : پیشرفته

نظرات و تجربیات خود ، درباره درس دوم گفتارهای سهیل رضایی درباره کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی را اینجا به بحث بگذارید

از دوستان شرکت کننده در کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی دعوت می کنیم نظریات، تجربه ها و سوالات خود درباره درس دوم این کلاس را زیر این پست به بحث بگذارند.

لینک فایل های کمپین آموزشی رهایی از غم جدایی (اینجا)

نظرات کاربران 175 نظر ارائه شده است
فریبا ارسال در تاریخ ۲۸ مهر ماه ۱۳۹۷

بعد از اینکه چندین بار ترک شدم توسط کساییکه دوسشون داشتم و هرکاری کردم برای برگردوندنشون اما نتیجه ای نداشت تصمیم گرفتم که وقتی کسی میره دنبالش راه نیفتم و اینبار که این اتفاق برام افتاد دیگه دنبالش نرفتم چون به این نتیجه رسیدم که کسیکه بخواد بره میره و تو کاری برای نگه داشتنش نمیتونی بکنی...
لطفا راه حل بدید بهمون
من وقعا حالم بده از این همه جدایی یعنی من هیچوقت نمیتونم بودن یکیو همیشه کنارم تجربه کنم؟

امین ارسال در تاریخ ۰۸ آبان ماه ۱۳۹۷

سلام. بنده هم بارها از سوی دیگران ترک شد.خیانت هم دیدم. و به تازگی یک نفر دیگه تنهام گذاشت. شاید در نگاه اول بگیم ما بد هستیم ک ترکمون میکنند. ولی به نظرم انتخاب اشتباه باعث میشه اینجور شه.شاید اگه یاد بگیریم هرکسی رو دوست نداشته باشیم اینجور نشه.یاد بگیریم ما خوبیم و لیاقت داریم که از طرف دیگران دوست داشته شیم.باید بفهمیم لیاقت این رو داریم که دیگران هم برای داشتن ما تلاش کنن

هیام موسوی ارسال در تاریخ ۲۸ مهر ماه ۱۳۹۷

باسلام خدمت آقای سهیل رضایی عزیزم وتشکر فراوان بابت زحمات بی دریغتون ،وقتی فایل رو گوش می دادم گذشته ام جلو چشمام مثل یک فیلم سینمایی تکرار می شد یاد موقعی افتادم که محبت رو از مادرم فقط به دلیل بیمارشدنم می گرفتم وآرزو می کردم بازم بارها سرما بخورم که محبت بگیرم واینکه تو دوران مدرسه دوست نداشتم دوست صمیمی من باکسی دوست بشه وبشدت با دوستاش چپ می افتادم از عدم حمایتهای پدرم وفرق گذاشتناش بین من وخواهرم از وابستگی شدید به مادرم ورنج کشیدن از بیمار بودنش ووحشت فوق العاده ازمرگش وتا مدتها احساس گناه کردن ازمرگش بعدش جدایی از همسرم بدلیل خیانت احساس بی ارزشی فراوان واینکه دوست نداشتنی هستم و زندگی من به آخر رسیده ومن هم همیشه نگران از دست دادن بودم

Mari ارسال در تاریخ ۲۸ مهر ماه ۱۳۹۷

سلام خسته نباشید،تو موارد طرد شدگی ک گفتین من غم از دست دادن و جدایی از پدرم ک خیلی بهش وابسته بودم رو داشتم و خیانت، حتی ب زبون آوردن این واژه حالمو بد میکنه،، اما چیزی ک بعد از جدایی بهش رسیدم اینه ک ب هیچ وجه و تحت هیچ شرایطی اجازه ندم تحقیر بشم

حنا ارسال در تاریخ ۲۸ مهر ماه ۱۳۹۷

سلام استاد جان خداقوت
من اون موارد طردشدگي كه گفتين خيلياشو تجربه كردم از همون بچگي از حرفاي مادرم فهميدم كه دوس نداشت من بدنيا بيام حتي فهميدم پدرم مادرمو دكتر برده تا منو سقط كنه ، بعدش برادر بزرگترم فوت كرد براثر يه بيماري ، وبعد ازدواج خواهر بزرگترم و رفتنش به شهر ديگه بعداز اونم تنها چيزيكه ديدم و ميبينم هنوز دعواهاي شديد پدر و مادرم هست
و از اون حسايي كه شما گفتين من يه وقتايي خيلي خوشحالم يوقتايي خيلي ناراحت و واسه هيچكدومشون دليل لحظه اي پيدا نميكنم ، من بيشتر وقتا طلوع صبح ميبينم يعني نميتونم خوب بخوابم و با كوچيكترين صدايي از خواب بيدار ميشم ، من تجربه خودكشي داشتم (بخاطر اينكه همسرم تركم كرد) و اينكه ديگه برام واقعا سخت شده به كسي اعتماد كنم فكر ميكنم همه دارن بهم دروغ ميگن حتي دوستاي چندين ساله م
استاد جان من فعلا تصميمي ندارم و منتظرم تا شما راهنمايي كنيد و ادامه راه زندگيمو مشخص كنم

شيوا موسي زاده ارسال در تاریخ ۲۸ مهر ماه ۱۳۹۷

درس دوم برام شبيه دلنوشته بود و بغضم رو شكست.ممنون